|
|
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نام نويسندگان و مطالب شان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
|
خانم ها و آقایان نهضت آزادی در خارج از کشور!
شما اگر پیرو بازرگان هستید ضدیت ژنتیکی با اسراییل را لطفاً بگذارید کنار. من نمی گویم مخالف برخی سیاست های اسراییل یا کشور دیگری نباشید. اما طوطی وار از ادبیات مارکسیست های روسی در مورد اسرائیل و «راست گرایان!» امریکا صحبت کردن در شأن شما نیست.
ملی مذهبی ها چون بیشتر به چپ آلوده هستند و به فرهنگ مارکسیسم روسی عادت کرده اند تکلیف شان جداست. داخل کشور هم دست افراد شما زیر تیغ رژیمی است که در بست در اختیار مارکسیست های روسی است. پس اگر آنها برای فرار از فشار استالینیستی رژیم گاهی به اسرائیل چیزی بگویند قابل درک است.
مخصوصاً اینکه در رژیم ملاها و اپوزیسون روسی آنها دشمنی با نهضت آزادی از دشمنی با اسرائیل هم بیشتر هوادار دارد و، در نتيجه، شخصیت های بزرگی از شما به زندان های سنگینی محکوم شده اند که حتا برای مارکسیست های ضد مذهب هم از این خبر ها نیست .
خلاصه کلام، چون در ایران متأسفانه هیچ حزب لیبرالی وجود ندارد، ما ایرانی ها ناچار هستیم به شما رضایت دهیم. پس نقش شما، بدون آنکه بخواهید، در دموکراتیزه کردن ایران بسیار فراتر از ظرفیت شما است.
ما ایرانیان آخر باید به شرایطی عادی در سیاست خارجی برسیم تا بتوانیم به مسائل داخلی بپردازیم، بدون اتهام سنگین عامل خارجی بودن. شما باید رفته رفته به تلطیف فضای سیاسی بین المللی بیشتر بپردازید. ما ایرانیان در جهان بسیار بدنام هستیم در حالیکه مردم ما هیچ نقشی در این بدنامی که ساخته و پرداختهء رژیم و ا پوزیسیون آن است، ندارند.
آدم دلش می گیرد وقتی می بیند مردم پاکستان و افغانستان و عرب ها و حتا مردم چین و کره و برخی از امریکای جنوبی ها ـ که دشمن خونی امریکا و غرب هستند ـ این قدر مورد هجوم و نفرت رسانه های غربی نیستند که مردم مائی که بیش از آنها به فرهنگ غربی نزدیک هستيم!
شما هم رفته رفته عادت کنید که وقتی در مورد مسائل بین المللی صحبت می کنید از این روضه های ضد امپریالیستی نخوانید. مگر هر بار صحبت می کنید از امپریالیسم روسیه و چین هم صحبتی می کنید؟ یا حتا از انگلیس و فرانسه؟
چه کسی شما ها را مجبور کرده نسبت به دو کشور مهم امریکا و اسرائیل این جور چکشی صحبت کنید؟ از شما بعید است که مثل چریک ها و توده ای ها از راست آمریکایی صحبت کنید. چیزی به نام چپ آمریکایی و راست آمریکایی دیگر وجود ندارد. در بسیاری موارد آنهایی که شما راست آمریکایی می نامید از آنها که چپ آمریکایی می نامید بیشتر هوادار آزادی های فردی و دموکراسی در داخل امریکا و علیه دیکتاتوری های ساخت جنگ سرد در خارج امریکا هستند. حتا برقعی هم این را می داند که گفت سیاست در امریکا سیال است و مثل سابق نیست.
من مطمئنم که اگر بازرگان امروز زنده بود با این ضد اسرائیلی هراسی قشری و حمایت از جانی هایی مثل اسد مقابله می کرد؛ همان طور که در آن روزگار که همه عربدهء ضد امپریالیستی می کشیدند او با برژینسکی ملاقات و مذاکره کرد و به آیت الله خمینی گفت «نخست وزیری که برای مذاکره با وزرای یک کشور دیگر بخواهد از آیت الله اجازه بگیرد برای لای جرز خوب است».
شما باید چون امیر انتظام و عماد به آور و توکلی و معتمدی مهر و غروی و... سرباز راه بازرگان باشید نه چریک مارکسیست روسی اف که با کشتن دو تا ژاندارم می خواستند شاه و امپریالیسم امریکا را نابود کنند.
احزاب این مملکت کی شناسنامه و مانیفست پیدا می کنند من یکی نمیدانم! هر حزبی باید ادبیات خودش را داشته باشد.
حمایت کلی از مشی معتدل روحانی نباید خط شما را به خط او پیوند بزند.
حتا به خاتمی و کروبی و موسوی نباید پیوند بخورید.
شما لیبرال مذهبی هستید اما اینها نیستند.
شما وظیفه ندارید حافظ این نظام باشید. آنها مجبورند و مکلف!
اینها تذکر دوستانه بود
تو خواه از سخنم پند بگیر و خواه ملال.
نظر خوانندگان
دیوید اعتباری: لطفاً درج نمائید که این "پیام" از طرف کیست؟ از طرف جنبش سکولار دمکراسی؟ یا شخص و گروه دیگر؟
جنبش: دوست گرامی؛ مطلبی که امضاء شخصی دارد نمی تواند از طرف يک نهاد باشد. آقا يا خانم «دلسوز ايران» (که البته اسم مستعار است) مدت ها است که مطلب می نويسند و نظرشان را بيان کرده اند. ايرادی اگر هست به ما بر می گردد که چرا نظرات ايشان را منتشر کرده ايم.
محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.