خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نام نويسندگان و مطالب شان   |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

ا

چارهء دیگری نبود!

شهباز نخعی

شنبه 9 آذر ماه 1392 ـ  30 ماه نوامبر 2013

 

سرانجام پس از کش و قوس های فراوان، "نرمش قهرمانانه" مقام معظم رهبری که خود نتیجهء "حماسه سیاسی" ای بود که شیخ حسن روحانی را بر مسند ریاست جمهوری نشاند، ثمر داد و در سحرگاه یکشنبه 24 نوامبر "توافق" بین حکومت آخوندی و 1+5 امضاء شد.

شرایط این "توافق" به صورتی است که بسیاری – از جمله حامیان نظام ولایت مطلقه فقیه – از آن به عنوان "ترکمانچای هسته ای" یاد می کنند. با آن که سیدعلی خامنه ای، در پاسخ نامهء پر از دروغ شیخ حسن روحانی، از "دستیابی" به آنچه او گفته بود ابراز خرسندی کرد و به تیم مذاکره کننده تبریک گفت، اما روزنامهء "کیهان" ولی مطلقهء فقیه، که فکر و نظر او را بیان می کند، در تیتر اول روز دوشنبه 25 نوامبر خود، اعتبار "توافق" را زیر سئوال برد و نوشت: «امریکا قابل اعتماد نبود، توافق ژنو  یک ساعت دوام نیاورد». با این تیتر "کیهان" حق مسلم مقام معظم رهبری برای دبه در آوردن و زدن زیرقول و قرار را محفوظ نگهداشته است.

دربارهء مقایسهء متداول "توافق" ژنو با عهدنامهء "ترکمانچای" می توان گفت که بین این دو شباهت ها و تفاوت هایی وجود دارد. ازجمله شباهت ها این است که "ترکمانچای" 15 سال پس از عهدنامهء "گلستان" امضاء شد و دلیل آن اصرار و صدور فتوای جهاد جاهلانهء آخوندها – که دانش و توان ارزیابی درست از قدرت نظامی روسیه را نداشتند – و به رغم عدم تمایل عباس میرزا به جنگ بود.  "توافق" ژنو نیز 10 سال پس از بیانیهء "سعدآباد" امضاء شد که دو سال پس از آن با لجاجت خیره سرانهء سیدعلی خامنه ای به آن پشت پا زده و غنی سازی اورانیوم به عنوان "حق مسلم" از سرگرفته شد و غرب را به اعمال تحریم هایی که اقتصاد کشور را دچار خفقان کرد واداشت. شباهت دیگر این است که هم "ترکمانچای" و هم "توافق" ژنو خسارت هایی سنگین و جبران ناپذیر به ایران زدند.

در مورد تفاوت ها، مهم ترین تفاوت در این است که "ترکمانچای" حاصل یک شکست نظامی، آن هم در نیمهء اول قرن نوزدهم، بود که نه حقوق بین المللی به رسمیت شناخته می شد و نه سازمان مللی وجود داشت تا حاکمیت ملت ها را به رسمیت بشناسد و آن را محترم بشمارد. در آن زمان، تعیین مرزهای کشورها را نیروهای نظامی برعهده داشتند و پیروزی یا شکست در جنگ بود که حدود کشورها را تعیین می کرد.  گو اینکه پس از شکست نیروهای ایران در جنگ گنجه، سپاه روس به فرماندهی ژنرال پاسکویچ به پیشروی در خاک ایران پرداخت و تا نزدیکی زنجان پیش رفت. در پی این پیشروی بود که ژنرال پاسکویچ ضرب الاجلی 5 روزه تعیین کرد و گفت اگر در پایان آن تکلیف صلح تعیین نشود به تهران خواهد تاخت.  بنابراین، عهدنامهء "ترکمانچای" در شرایطی امضاء شد که بقای حاکمیت کشور در معرض خطر جدی بود و این با شرایط "توافق" ژنو تفاوت ماهوی دارد.  مگر این که پذیرفته شود که بلایی که تحریم ها بر سر کشور آورده اند کم از خطر پیشروی ژنرال پاسکویچ به سوی پایتخت نبوده؛ که در این صورت باز بار گناه ولی مطلقه فقیه، که بدون ارزیابی درست از نیروی حریف و با خود رأیی و خیره سری کشور را به چنین مخمصه ای دچار کرد، سنگین تر می شود.  تفاوت دیگر این است که در "ترکمانچای" با آن که آخوندها نقشی عمده داشتند، شاه و عباس میرزای ولیعهد مسئولیت شکست را پذیرفتند، اما در "توافق" ژنو نه تنها کسی – به ویژه شخص سیدعلی خامنه ای – زیربار مسئولیت شکست نمی رود، بلکه با دروغ و حقه بازی می کوشند آن را یک پیروزی جا بزنند!

اگرچه، این ادعای دروغین پیروزی را حتی حامیان و هواداران نظام که خود را مقید به پیروی از ولی مطلقه فقیه می دانند نیز نمی پذیرند و در رد آن صدا به اعتراض بلند می کنند.  از جملهء این معترضان گروه سیاسی "صراط" است که در عین هواداری از ولی مطلقه فقیه، به شرایط تحمیلی "توافق" ژنو اعتراض می کند: «آیا می توان نام مذاکره کنندگان ژنو را در زمرهء "عباس میرزا" ها و "امیرکبیر" ها و "مصدق" ها قرار داد یا مع الاسف می باید اسامی شان را در ذیل نام هایی چون "میرزا آقاخان" و "وثوق الدوله" گنجانید؟!»

"صراط"، با به تمسخرگرفتن شعار "برد – برد" دستگاه دیپلماسی شیخ حسن روحانی، می نویسد: «نطنز نیم، فردو ربع، اراک تعطیل؟ توافق نامه ای که همه چیز را با خود برد... برد»!

عیار و سنجهء رسوایی در امضاء "توافق" ژنو آنقدر بالاست که، برای پوشاندن بوی گند آن، وزارت امور خارجه دست به تحریف در ترجمه می زند. برمبنای این ترجمه تحریف شده، 1+5 حق غنی سازی اورانیوم را برای جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته است. در حالی که جان کری، وزیر امورخارجه امریکا، پس از امضاء "توافق" در یک کنفرانس مطبوعاتی در ژنو به صراحت می گوید: «بگذارید بسیار واضح باشم. این گام اول نمی گوید که رژیم ایران حق غنی سازی دارد. مهم نیست که چه برداشت ها و اظهار نظرهایی بشود، در این سند چنین چیزی نیست. در تمام چهار گوشهء ان.پی.تی نیز حق غنی سازی وجود ندارد و سند (توافق) نیز چنین کاری را نمی کند. بلکه محدوده و نقش غنی سازی رژیم ایران به همان لحنی که در سند آمده است از این قرار است که: "برنامه صلح آمیز هسته ای رژیم ایران بستگی به مذاکرات و توافقات دو طرفه دارد" و تنها با توافق دوجانبه است که در مورد غنی سازی در جریان مذاکرات ممکن است به توافق رسید یا نرسید».

با این ترتیب، بی پایه نیست که "صراط" می نویسد: «فرهنگستان ادبیات فارسی با تجدید نظر در معانی کلمه "توافق" باید معانی تازه ای برای این واژه پیدا کند.  شاید هم از این پس به جای استفاده از لغات "عقب نشینی"، "وادادگی"، "فراموشی منافع ملت" و یا "پایان مقاومت" باید بگوییم توافق»!

اما، برای دور نیفتادن از جاده انصاف، شاید بتوان پذیرفت که دولت کلیددار شیخ حسن روحانی، با زبان پرمکر و فریب آخوندی می خواهد این را بگوید که پس از 8 سال خود رأیی، خیره سری و لجاجت مقام عظمای ولایت و به باد دادن بیش از 800 میلیارد دلار سرمایه کشور، در شرایطی مانند "ترکمانچای" و ژنرال پاسکویچ که قصد تاختن به تهران را داشت، برای بازکردن قفل تحریم های فلج کننده چاره دیگری نبود!

نظر خوانندگان

 

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه