بازگشت به خانه

ا

آيا شکست کنفرانس ژنو 3،

رویکردی نظامی در پی خواهد داشت؟

کوروش اعتمادی

koroush_etemadi@hotmail.com

دوشنبه 13 آبان ماه 1392 ـ  4 ماه نوامبر 2013

 

تفسیر و برداشتهای جمهوری اسلامی از محتوی متن «پیماننامهء» کنفرانس ژنو 3،  بسیار متفاوت تر از مطالبات و تعهداتی است که در متن اصلی «پیماننامه» منتشر شده است. بقول امیر طاهری روزنامه نگار با سابقهء کشورمان: «در متن انگلیسی، افعال بکار رفته تأکید دارند که ایران هیچ چیز دریافت نخواهد کرد، مگر اینکه چیزی در مقابل داده باشد».

دولت گردانِ جمهوری اسلامی از همان آغاز، پس از پایان کنفرانس ژنو 3،  با تفاسیرِ واژگونه به پیمان شکنی با مواردِ مورد توافق در «پیماننامه» عمل کردند. تا جائیکه جرزنیهای سران حکومت اسلامی در خصوص «توافقات» کنفرانس ژنو 3 موجب گشت تا دادگاه اتحادیهء اروپا و نهادهای قانونگذار ایالات متحده آمریکا، نسبت به ابراز نظرهای متفاوت سران حکومت اسلامی با متن اصلی «پیماننامه»، واکنش سختی را از خود نشان دهند و طرح تحریمهای جدیدی را در دستور کار قرار دهند.  دادگاه عالی اتحادیهء اروپا در فاصله کمتر از دو هفته پس از انتشار «پیماننامهء»، طرح تحریم 17 شرکت جمهوری اسلامی را که از پیش بر روی میز این دادگاه قرار داشت مورد تصویب قرار داد و همچنین کنگره و سنای آمریکا در جدال خود با آقای اوباما و وزرات امورخارجه آمریکا در تلاش میباشند تا طرح تحریمی جدیدی علیه فروش و صادرات نفت و گاز و مسدود کردن بیشتر حساب بانکی های جمهوری اسلامی در خارج از کشور را به رأی نهایی بگذارند.

به دشواری میشود یقین پیدا کرد که جمهوری اسلامی قصد دارد مطابق توافقاتِ «پیماننامهء» کنفرانس ژنو 3 عمل کند و ایران را از یک بُحران مُهلک بین المللی بدور نگه دارد. در «پیماننامه» بزبان انگلیسی آمده است که جمهوری اسلامی میبایست به غنی سازی بالای 5 درصد پایان بخشد و نیمی از اورانیوم 20 درصد غنی شده خود را از بین ببرد و نیز بخش قابل ملاحظه ای از آنرا اُکسیده و به درجه 5 درصد تقلیل دهد. در کنفرانس ژنو 3 توافق شده است که جمهوری اسلامی میبایست در فاصلهء 6 ماه به همهء مطالبات «پیماننامه» گردن نهد و آنها را به اجراء درآورد؛ از جمله از پیشرفت تکنولوژی در سیستم های هسته ای خود دست بکشد و بخشی مهمی از زیر ساخت های راکتور اتمی آب سنگین اراک را از کار بیاندازد تا از تولید پلوتونیم که در ساخت بمب اتم نقش بسزایی دارد، جلوگیری بعمل آورد. تا جائیکه در همین رابطه سازمان بین المللی انرژی اتمی بطور کامل خواستار پایان بخشیدن به فعالیتهای راکتور آب سنگین اراک شده است، چرا که بزعم این سازمان تولید آب سنگین در راکتورهای اتمی اراک منجر به تولید پلوتونیم و نهایتاً بمب اتم خواهد شد.

امّا پاسخ علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی و معاون رئیس جمهور حکومت، نسبت به این مطالبات چیست؟: « فعالیت راکتور آب سنگین اراک همانند غنی سازی خط قرمز جمهوری اسلامی محسوب میگردد و اساساً تعطیلی آب سنگین اراک بر خلاف توافق نامه ژنو 3 است». بی شک چنین اظهار نظری آنهم از سوی رئیس سازمان انرژی اتمی جمهوری اسلامی، نقض کامل «پیماننامه» ژنو میباشد که خود پیش مقدمه ای است بر تشدید بحران هسته ای رژیم با جامعه بین المللی در آینده نزدیک. 

در واقع اینگونه تفاسیر دوگانه و باژگونهء جمهوری اسلامی از مُفاد متن «پیماننامهء» کنفرانس ژنو حکایت از روزهای پُرمخاطره ای را میکنند که یقیناً سرانجام آن بحرانی خواهد بود که موجودیت ایران را بشدت تهدید خواهد کرد.  

از یک سو کاملاً مشهود است؛ «پیماننامه» ژنو با توجه به مطالبات اش، تحقیر کامل جمهوری اسلامی است. رژیمی که به سبب بحرانهای عمیق اقتصادی و اجتماعی اش ناچار گشته است برای بقاء تن به «توافقاتی» بدهد که در صورت اجرای کامل آنها، صرفا ً به درصد اندکی از منابع مالی خود، آنهم با شروطی مشخص، دست خواهد یافت.

در هیچ جایی از «پیماننامهء» تأکید نشده است در خلالِ 6 ماه مهلت تعیین شده، جمهوری اسلامی قادر است به درآمدِ کامل، حاصل از فروش نفت و گاز و یا کالاهای غیر نفتی دست یابد. آنچه که در سند مزبور تأکید شده است آن است؛ در صورتی که جمهوری اسلامی در فاصله 6 ماه به  همهء تعهدات خویش پایبند بوده و عمل کند، در آینده فقط به میزان 7 درصد از درآمدهای حاصلهء از بابت فروش نفت و گاز و کالاهای غیر نفتی خود دست خواهد یافت. و آنچه را که در رابطه با همین میزان 7 درصد مطرح شده است این است که تمامی این اندک درآمد هم یکجا به جمهوری اسلامی پرداخت نخواهد شد بلکه مبلغی به میزان 400 میلیون دلار به شکل مستقیم در اختیار دانشگاههایی قرار خواهد گرفت که محصلین بورسی از ایران در آنها مشغول به تحصیل میباشند، و یا بخشی دیگر از این درآمد اختصاص خواهد یافت به تأمین مواد غذایی و دارویی مورد نیاز مردم در داخل کشور. از این رو میبایست به این موضوع هم اشاره داشت که نگرانی دولت اسرائیل در خصوص «پیماننامهء» و نتایج آن بیمورد است و صرفا ً بهانه جویی است که از سوی رئیس دولت این کشور ابراز میشود. بارها آقای نتانیوها، نخست وزیر دولت اسرائیل ابراز داشته است؛ «پیماننامهء» ژنو موجب خواهد شد که جمهوری اسلامی به بخش بزرگی از درآمدهای مالی خود دست یابد تا قادر باشد پروژه های هسته ای خود در تولید بمب اتم را تکمیل کند. اساساً چنین برداشت و تفسیری از محتوی متن «پیماننامه» ژنو نا دقیق و ناصحیح میباشد و همانطور که مقامات بلندپایه سیاسی آمریکا مطرح میکنند، جمهوری اسلامی صرفا ً به بخش اندکی از درآمدهای تجارتی خود دست خواهد یافت، آنهم در صورتیکه به همهء تعهدات خود در «پیماننامه» عمل کند.

جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا، بارها در مصاحبات مطبوعاتی و در چانه زنی های خود با نمایندگان کنگره و سنای آمریکا گفته است که اساساً در مذاکرات ژنو، حق غنی سازی برای جمهوری اسلامی در نظر گرفته نشده است. او بارها در رابطه با موضوع غنی سازی اورانیوم در ایران گفته است؛ پس از پایان مهلت شش ماه و تمکین کامل جمهوری اسلامی نسبت به همهء مطالبات «پیماننامه»، گروه 1+5 با مسئولین سیاسی جمهوری اسلامی وارد مذاکره خواهند شد و نظر خود را درباره میزانِ سطح غنی سازی اورانیوم در ایران ابراز خواهند کرد. جان کری تأکید میکند در صورت کسب اطمینان صد درصد از اینکه جمهوری اسلامی بنا ندارد در رابطه با برنامه های هسته ای خود اقدام به تولید بمب اتم کند، کشورهای موسوم به گروه 1+5 و دولت ایالات متحده آمریکا موافقت خواهند کرد که این کشور در حد معینی، آنهم نهایتا ً به میزان 5 درصد، حق غنی سازی اورانیوم داشته باشد که صرفا ً مصارف اقتصادی و پزشکی دارد. البته این اظهار نظر وزیر امور خارجه آمریکا، آقای جان کری، موجب عکس العملل رئیس جمهور جمهوری اسلامی شده است که میگوید: «آنهایی که توافق ژنو را زیر سئوال میبرند، حقوقدان نیستند بلکه سرهنگ اند». منظور حسن روحانی از سرهنگ شخص جان کری است که در جوانی یکی از افسران نیروی دریایی آمریکا بود.

بهررو اظهارات دوگانه در خصوص «پیماننامه» ژنو از سوی سران رژیم اسلامی بدین معنا است که  کنفرانس ژنو 3 از هم اکنون با چالش بزرگی روبرو است، آنهم عدم تفاهم جدّی و اساسی از جانبِ هر دو سوی مذاکره کننده. یقینا ً از هم اکنون میتوان به جرأت ابراز داشت که سیاست ورزی برای حل بحران هسته ای جمهوری اسلامی با جامعه بین المللی با مشکلات متعدد و دشواریهای سختی روبرو است و از این رو این شرایط نابهنجار سیاسی مسئولیت جامعهء روشنفکری ایران را پیش از هر زمان دیگر سنگین تر میکند که برای ممانعت از فجایع انسانی و بروز نزاع سهمگین نظامی در ایران، در اندیشهء راه نجاتی باشند.

کنفرانس ژنو 3 را میتوان آخرین پردهِ نمایشِ 10 سالهء بحران اتمی جمهوری اسلامی با جامعه بین المللی ارزیابی کرد. مطالبات کشورهای موسوم به گروه 1+5 کاملاً روشن و معین میباشند و از سویی تعهدات جمهوری اسلامی در رعایت و اجرای مواد «پیماننامهء» مشخص شده است.

حضور دائم بازرسان سازمان بین المللی انرژی اتمی در ایران برای بازدیدهای سرزده از مراکز اتمی مستقر در ایران، یکی دیگر از ابزارهای فشاری است بر پس گردن جمهوری اسلامی که به آشکار اهداف این فشارها قابل فهم میباشند. از سویی دیگر تهدیدهای روز افزون نخست وزیر اسرائیل و لابیست های این دولت در آمریکا که همه از عواملِ فشارِ جامعه بین المللی محسوب میشوند و تحت هر شرایطی قصد دارند مانع از تولید بمب اتم توسط ملایان شوند. جمهوری اسلامی در چنین شرایط سیاسی سخت که از هر سو تحت محاصره و تنگنا میباشد، راهی جز تمکین ندارد. پذیرش و پاسخگویی مثبتِ جمهوری اسلامی به همهء تعهدات «پیماننامه» ژنو، میتواند شرایط ماندگاری اش را موجب گردد. امّا در صورت سرباز زدن از اجرای مواد «پیماننامه»، بطور یقین کشور وارد یک فاز بحران جدّی در منطقه خواهد شد. بحرانی که میتواند به یک تقابل نظامی منجر گردد که در آنصورت میبایست در انتظار ماند تا مشتاقان تجزیه و نابودی ایران با دستهای بازتری دست بکار شوند.

انزوای جمهوری اسلامی در طی همهء این سالها و تهدید رژیم ملایان علیه صلح و ثبات در منطقه و جهان، موجب شده است تا یک اتحاد منطقه ای علیه ایران در بین کشورهای حوزهِ خلیج فارس شکل گیرد. در واقع مقابله نظامی آمریکا با جمهوری اسلامی در صورت بی نتیجه ماندنِ مذاکرات ژنو 3، مترادف است نزاع بخش بزرگی از جامعهء جهانی بر علیه ایران. بنظر میرسد گزینهء نظامی به سبب عدم توافق هسته ای جمهوری اسلامی با گروه 1+5 بفوریت در دستور کار قرار گیرد. شکست کنفرانس ژنو 3، شکستِ روش دیپلماسی در حل یکی از جدی ترین بحرانهای منطقه خواهد بود. سرسختی جمهوری اسلامی برای بقاء و حفظ «حیثیت» ملایان در داخل کشور شرایطی را فراهم آورده که اجازه نمیدهد که رهبران جمهوری اسلامی از مواضع سیاسی کنونی خود پا پس کشند. آنها ناچاراً برای توجیه 34 سال شعارهای فریبکارانه و دروغین خود، از پیشبرد برنامه های هسته ای موجود دفاع کنند، حتی اگر این دفاع ورود ایران به جنگی ویرانگرایانه در منطقه را موجب شود. تجربه 200 سال تاریخ پُر فراز و نشیب کشورمان گواهی میدهد؛ ملایان پیش از آنکه به حفظ و سربلندی ایران باشند در فکر نجات و جهانشمول کردن اسلام ناب محمدی میباشند. بی نتیجه ماندنِ مذاکرات هسته ای در ژنو با گروه 1+5، زنگ خطری است برای همگان که رویکردِ شکستِ سیاست ورزی در حل بحران هسته ای جمهوری اسلامی با جامعه بین المللی، گزینه نظامی است که ایران را در معرض فروپاشی بمثابه یک کشور قرار خواهد داد.

15 دسامبر 2013

نظر خوانندگان

 

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه