خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

ا

هنرمندان و قدرت

مهران جنگلی مقدم

سه شنبه 24 دی ماه 1392 ـ  14 ماه ژانويهء 2014

1

سایهء سنگین انتخابات 88 هنوز بر سر شهربود که افتخاری خواننده، احمدی نژاد را در آغوش گرفت، درست همان زمانی که شجریان در ذم قدرت موجود سخن می راند. زمانی که امنیتی ها و آفرینندگان 9 دی، خیال خام خط انداختن بر چهره دادخواهی مردم را داشتند و شریفی نیا و چند تن دیگر، که از قضا محبوب هم بودند، در یکی دو پروژهء سینمایی برای لجن پراکنی علیه جنبش اعتراضی مردم ظاهر شدند، رامین پرچمی از خیابان به زندان منتقل شد تا تاوان بر علیه قدرت بودن را به صاحبان قدرت پس بدهد.

درست هر سال که گروهی از شاعران این کشور به بارگاه سلطانی و شاعر نواز رهبر معظم می روند و در بزم شعر خوانی معظم له زانوی ادب بر زمین می زنند تا «طیب الله انفسکم» بشنوند و مدح قدرت می گویند تا از رانت کاردار فرهنگی و رانت نشر و پخش و هزار رانت حلال دیگر برخوردار شوند، گروهی دیگر هم، خبر جمع آوری کتاب شان از نمایشگاه کتاب می رسد و عده ای هم به سال های در انتظار مجوز انتشار کتاب شان می افزایند و ناامیدترها هم سعی می کنند گذارشان به ادارهء ارشاد نیفتد.

اما برای عده ای زمانه زمانه تغییر است. گویا برخی شم قوی تری برای شناسایی بادهای موسمی تغییر دارند. حساب و کتاب شان را هم با رای اکثریت می سنجند و فهم شان هم از شکل گیری رای اکثریت یک سره از فهم ما متفاوت است و حسن و قبح شان هم با حسن قبح ما نمی خواند. از این رو دیدار افسانه بایگان با روحانی برایشان یکسره متفاوت از دیدار افسانه بایگان با خامنه ای ست.

 

2

چرا نباید هنرمندان به دیدار روحانی بروند؟ چرا اقتدار دولت را نپذیرند؟ چرا وقعی به رای اکثریت نگذارند؟ چرا به سازوکارهای دموکراتیک موجود در جمهوری اسلامی اعتماد نکنند؟ مگر نه آنکه عدالت، ثروت، آزادی و امنیت را دولت به نیابت از شهروندان تولید و توزیع می کند یا ناظر منصف و بی طرف بر تولید و بازتوزیع آنها از سوی جامعه است. وضعیت هنرمندانی که به دیدار روحانی رفتند در بهترین حالت بر چنین نگرشی استوار است. اما چرا بر رفتار هنرمندانی که به آغوش احمدی نژاد و خامنه ای غلتیدند خرده گرفته می شود؟ مگر آنها غیر از این می اندیشیدند؟ پاسخ محتمل، تفاوت عمکرد، دیدگاه و مواضع خامنه ای/ احمدی نژاد با روحانی است! خامنه ای و احمدی نژاد مسببان اتفاقات 88 و ظلم های دیگری اند که به روحانی ارتباط چندانی ندارد! اما مگر در در طول دوره دولت روحانی تا به امروز چیزی از کمیت و کیفیت ظلم به انسان کاسته شده است؟ این سوال های مکرر وضعیت تکرار شونده را بیشتر به ابتذال می رساند...

 

3

سخن از "فی نفسه" گفتن ها انتزاعی و بیهوده است. بدیهی است که سخن ما از قدرت در شکل فی نفسه و انتزاعی آن نیست. بلکه سخن دقیقا از قدرتی موجود و ساختاری معلوم است. هر چند این معلوم و آن موجود تعلقی ذهنی داشته باشند و در سپهر معرفتی ویژه ای باز نمایی شوند، مگر نه آنکه تعلقات و بازنمایی هاست که برای عده ای از دهه شصت دوران طلایی می سازد و برای گروهی دیگر آن را به سیاه ترین دوران تاریخ معاصر تبدیل می کند. مخلص کلام آنکه موجودی ما از قدرت سیاسی و اقتصادی حاکم با موجودی قبل از خرداد 92 تفاوت چندانی نکرده است غیر از آنکه به یمن دولت تدبیر و امید و " استراتژی حاکمیت یگانه" نهادهای موازی در هم ادغام شده اند. برای ما هنوز امنیتی ها زمامدارند. هنوز به نیت کشف یک کتاب و جزوه ممنوعه به خانه می ریزند. هنوز از افشای روابط شخصی و حریم های خصوصی برای فشار سیاسی استفاده می شود... این چهار سال و هشت سال بر ما و شما یکسان نخواهد گذشت. ما این ناامیدی شریف را ارزان به دست نیاورده ایم.

 

4

کیمیایی و دولت آبادی بزرگ اند. اما خرد کننده و حقیر وضعیت نابرابر و دیزاین ابزورد صندلی هایی است که یکسوی آن صاحب منصب قدار و سوی دیگر آن هنرمندی نشسته است که سودای مردمی بودن دارد....

این سخن م- امید هنوز در گوش ماست که هنرمندان همواره بر قدرت اند نه با قدرت.

https://www.facebook.com/mehran.jangalimoghadam?hc_location=timeline

 

نظر خوانندگان

 

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه