|
|
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
|
سايت ايلنا: روی کار آمدن "دولت تدبير و اميد" توام بود با ايجاد اميد و دلگرمی در حوزههای مختلف و در اين ميان اهالی فرهنگ و ادب نيز از اين قاعده مستثنا نبودند. آنان اميدوار بودند که، بعداز گذشت 8 سال، سلطهی مميزی و گرفت و گيرهای فرهنگی و حاکميت برخی اسمها بر اين وزارتخانه به پايان برسد تا شايد اين وزارتخانه با بهرهگيری از نيروهای کارآمد در صدد بهبود بخشيدن به بدنهی فرهنگ و ادبيات برآيد؛ اما با گذشت 5 ماه نه تنها اتفاق قابل توجهی در حوزهی نشر رخ نداده، بلکه تصميمات و انتصابات جديد در معاونت فرهنگی ارشاد بذر نااميدی را در دل بخشی از فعالان نشر و اهالی قلم کاشت. آنچنان که دست اندر کاران نشر اطمينان يافتند انتصابات اخير تنها در حد جابجا کردن مديران دولت پيشين و صدور احکامی بوده که طبق آن مهمترين مناصب حوزهی کتاب به مديرانی که اتفاقا در دولتهای پيشين مورد انتقاد بودهاند؛ واگذار شده است. و در اين ميان، واکنش مديران اين مجموعه، تنها سکوت در برابر رسانههای منتقد و شانه خالی کردن از طرح باب گفتگو بوده است و البته در آشتی همواره برای آنها که سياستهايشان را در معاونت فرهنگی ارشاد جاری و ساری ديده و میبينند؛ باز بوده و هست.
خبرنگار ايلنا در ادامهی گفتگو با دستاندرکاران نشر؛ اين بار به سراغ سه صاحب قلم رفت تا از آنها بپرسد "آيا شما میدانيد در معاونت فرهنگی وزارت ارشاد چه میگذرد؟"
****
سيد علی صالحی: تنها ميزها و تابلوها تغيير کردهاند
سيد علی صالحی (شاعر) در واکنش به عدم بروز تغيير و تحول در حوزهی نشر و ادارهی کتاب، يادداشتی را در اختيار خبرگزاری ايلنا قرار داده که به شرح زير است:
«نوشتن» در اينجا، مثل قدم زدن صبحگاهی در ميدان مين است. تو بايد بسيار کارکشته باشی تا زنده به ساحل ديگر ميدان برسی. عجيب اينجاست که اين چرخه بیچراغ؛ مرتب تکرار میشود، با هزار يکی حضور و هوشياری، چون به آن سوی اين ميدان پا میگذاری و میخواهی نفسی راحت و رويايی و خوش طلب کنی؛ میبينی ابدا اتفاقی به نام عبور رخ نداده است. آن سو و اين سو يکی است و تو مجبور به اين قدم زدن ابدی هستی تا دقيقه موعودی که مين مرگ بر همه ملالهای تو خط بکشد.
«نوشتن در چنين شرايطی»، عين شهادت است. حيرتا هرکسی به اين اجاق میرسد، خاص سليقه خويش، يا آب بر آتش میريزد يا هيزم گُر گرفته بر آن میافزايد. چشيدن سرد و گرم روزگار، خوب است. اما نه از اين نوع که هر سد سديدی را از درون میترکاند؛ چه رسيد به چراغ قلم و چينی آسيب پذير نوشتن. با دست پيش میکشند و با پا پس میرانند، کشتیِ کج با کلمه!؟ حرفها همه روشن، زيبا، پر اميد و شوق آور است کنار تشک چرب و چيل، اما تاريکی آنقدر غليظ است که حتی خود «داور» نيز بر حادثه نبرد اشراف ندارد. مسابقه اشباح... همين است. در تاريکی چه سخنان روشنی میشنويم، اما... هيچ اتفاق در وزارت ارشاد –حالا دايره قلم و کتاب- رخ نداده است. تنها ميزها و تابلوها تغيير کردهاند. تغيير ميزها و صندلیها، هيچ ربطی به گشايش يا انسداد مزمن فرهنگی ندارد و اگر بنا به زبان نقد، کسی از وسط ميدانِ مين بانگ برآورد که «حلاوت سخن» برای ما معجزه نجات نمیشود، به سرعت و در يکی لحظه دنيا را بر سرش خواب میکنند که بگذار کاسه سرد شود، بعد از «آش» حرف خواهيم زد. هنوز آغاز راه است. صبوری و خرد... آری؛ اما ميانِ ميدان مين نماندهايد تا دريابيد صبوری گاهی عين ستم است که بر خويش روا داشتهای.
در خوابزاری وهمآلود از اين دست، نوميدی بر ما حرام است، اما آدمی سرانجام جايی خسته میشود. حُسن قدم زدن در ميدان مين همين است که هر وقت اراده کنی میتوانی با چشم بسته، در ميانهی آن به رقصِ رنج درآيی: خوشباشِ وداع باشد با کتاب و ناشر و وزارت و... واژه. من در حد توان خود کار کردهام، ظلم است سکوت، اما میتوانم از چاپ آثار تازهام، خاصه در مقام «کتاب» پرهيز کنم. هم اگر پيش از اين اضطراب واژه، ويرانم کند! مساله را شخصی نکردهام. بسيارند اهل قلمِ مستقل که گريبانْدريدهی همين دردند!
محمد بقايی ماکان: پيداست که قرار است در بر همان پاشنه بگردد
بقايیماکان (نويسنده، مترجم و پژوهشگر) معتقد است: انتصابهای جديد در حوزهی معاونت امورفرهنگی مبتنی بر شايستهسالاری نبوده و آشکارا با اهداف و شعارهای دولت جديد در تعارض است.
وی که اين رويداد را يک رويداد تکراری میداند که در دورههای پيشين نيز به نوعی وجود داشته، در اينباره به خبرنگار ايلنا گفت: از روزی که نام وزارت ارشاد از "وزارت اطلاعات و جهانگردی" به چنين عنوانی تغيير يافت، قرار براين بود که هدايتگر اهل فرهنگ و تسهيل کننده طريق پيشرفت معرفت و آگاهی در کشو ر باشد؛ ولی با مروری بر سابقه سی و چند ساله اين نهاد فرهنگی که درواقع آنرا بايد فرهنگیترين نهاد کشور عنوان داد که از ادغام چند سازمان و نهاد فرهنگی بيش از سال ۵۷ پديد آمده، دستکم در اين سالهای اخير؛ نه تنها گام رضايت بخشی از منظر فرهنگی برنداشته؛ بلکه پيوسته سدی شديد در مقابل حرکتهای فرهنگی بوده است.
بقايی ادامه داد: اين معضل سر در انتخاب کسانی به عنوان مديران فرهنگی داشته که به هيچ روی تجربه و آگاهیشان درحد کسانیکه در اين رشته دارای سوابق يا تجربيات بسيار داشتهاند، نبوده. از اين رو مشکلاتی در کار فرهنگ به طور عام به وجود آمده که گرههای کوری در همه زمينهها ايجاد کرده است.
اين مترجم که معتقد است ادارهی کتاب، استراتژيکترين بخش در وزارت ارشاد است، افزود: مرکز ثقل اين نهاد، ادارهای است به نام اداره کتاب که تاکنون چندين بار تغيير نام داده است و اکنون نيز در دولت جديد نام تازهای بر آن نهادهاند. اتفاقا تعمق و تأمل روانشناسانه در همين تغيير نامها، مبين سرگردانی گردانندگان اين نهاد و عدم تجربه و آگاهی شان در اين اداره و به طور کلی در ساختار وزارتی به نام ارشاد بوده است که اصحاب قلم و هنر ميان نام آن و عمل آن گاه تناقضات بسياری را شاهدند.
وی ادامه داد: دلايل چنين طعنهای از کارکردهای اين نهاد در طول دهه گذشته کاملا مشهود است و تعداد تخلفاتی که حتی گاه به مراجع قانونی نيز کشيده شده و بعضا موجب برکنارشدن برخی مديران و يا تحت تعقيب قرار گرفتنشان شده، خود مبين چنين طعنهای است.
اين نويسنده با تاکيد بر لزوم تخصصگرايی در انتخاب مديران فرهنگی خاطرنشان کرد: در دنيايی که اکنون تخصصها به صورت موزاييکی در آمده و برای مثال در رشته پزشکی حتی برای هر بند انگشت متخصصی تربيت میشود، شوربختانه در ارشاد ما تعداد معدودی چهرههای مشخص پيوسته از منصبی به منصب ديگر منتقل میشوند، بی آنکه کسی از خود بپرسد آيا اين نقل و انتقالها براساس تجربه وتخصص صورت گرفته يا خير؟!
وی افزود: بايد قبول کرد در بسياری از نهادها ازجمله در وزارتی به نام ارشاد؛ به جرأت میتوان گفت بسياری از مديران آن توانايی و تجربه لازم را که شايسته آن مناصب باشد، دارا نبودند.
اين اقبال پژوه با تعميم اين تعريف در حوزهی نشر، اضافه کرد: برای اين دعوی هيچ نيازی به ذکر دليل نيست زيرا وقتی در انتهای رودخانه آب زلالی وجودندارد، نيازی به رجوع به سرچشمه نيست. اين تمثيل را میتوان تطبيق داد با وضعيت کتاب که اکنون شمارگان آن به ۵۰۰ نسخه و حتی پايينتر رسيده است و اين نشانگر آن است که مديريت قابل قبولی در اداره کتاب و به طور کلی در رأس مديريت کلان اين وزارتخانه وجود نداشته است.
بقايی ضمن تاکيد بر نياز به يک تحول اساسی در وزارت ارشاد، خاطرنشان کرد: باتوجه به آنچه در چند ماه گذشته درباره اين نهاد فرهنگی از زبان مسولان اصلی و علیالخصوص شخص رئيسجمهور مطرح شد؛ نور اميدی در دلهای اهل معرفت به وجود آمد ولی اکنون با انتصابهايی که در معاونت فرهنگی مشاهده میشود و ايراداتی که در حوزه بررسی کتاب میگيرند، کاملا پيداست که قرار است در بر همان پاشنه بگردد.
يونس تراکمه: نبايد پرکردن شکم مردم به ترويج فرهنگ ترجيح داده شود
يونس تراکمه(نويسنده و منتقد ادبی) بر اين باور است که دولت جديد همانند دولت آيتالله هاشمی رفسنجانی از مسائل فرهنگی غافل مانده است.
وی در اينباره به خبرنگار ايلنا گفت: آنطور که از شواهد و قرائن برمیآيد، اولويت دولت جديد، اقتصاد و روابط خارجی است. البته درست است که مسائل اقتصادی به سرنوشت تک تک مردم گره خورده اما نبايد پرکردن شکم مردم به ترويج فرهنگ در جامعه ترجيح داده شود.
اين نويسنده ضمن انتقاد به غفلت دولتها از مقولهی فرهنگ، افزود: مگر نه اين است که خشونتها و جرايم اجتماعی همگی ريشه در افت جايگاه فرهنگ دارند!؟ با اين حساب اگر فرض کنيم مشکلات اقتصادی روزی حل شود، با مشکلات فرهنگی چه کنيم؟
وی با تاکيد بر اين مساله که فرهنگ، زيرساخت و بنمايهی جامعه است، اظهار داشت: رويکرد دولت آقای روحانی و تمرکزش بر مسائل امور خارجه؛ من را به ياد زمان آقای هاشمی رفسنجانی میاندازد که با اتمام جنگ، تمام هم و غم خود را به سازندگی معطوف کرده بود و اين تمرکزگرايی، دوران سياهی را برای فرهنگ و هنر پيش آورد.
تراکمه ادامه داد: دليل اين مدعا را میتوانيد با مقايسهی وزنهای به نام جواد ظريف(وزير امور خارجه) با علی جنتی(وزير ارشاد) دريافت! به عبارت ديگر گويا چون قرار نبوده در حوزهی فرهنگ و هنر اتفاقی رخ دهد، ادارهی اين وزارتخانه و بخشهای مختلف آن به افرادی سپرده میشود که از يک جريان فکری خاص و کمتحرک هستند و ميلی به تحول ندارند.
وی در پايان با اشاره به نقلی از وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی خاطرنشان کرد: انتصابهايی که اخيرا در ادارهی کتاب و معاونت امور فرهنگی صورت گرفته، بيانگر اين ادعاست که قرار نيست شاهد بهبودی حتی نسبی در حوزهی کتاب باشيم. به نظر من اينکه آقای جنتی گفتهاند "اشخاص مهم نيستند، مهم سياستهای کلان دولت است که اجرا شود" تنها يک توجيه است.
نظر خوانندگان
محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.