خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

ا انقلاب با مشت های گره کرده، گدائی با دست های باز

منوچهر اصلان پور در فيس بووک

دوشنبه 21 بهمن ماه 1392 ـ 10 ماه فوريه  2014

رژیم اشغالگر اسلامی، کارش را خوب بلد است. بیاد بیاوریم که در تمامی موارد مردم را به حقارت عادت داده اند. این عادت دادن مردم به حقارت و پستی، بسیار هوشمندانه و با برنامه ریزی انجام شده است. تا جائیکه قبح از پستی و رذالت و فرومایگی برداشته شده و مردم ما، پستی و دریوزگی را بعنوان یک امر طبیعی برای خویش پذیرفته اند. دیگر کسی نیست که از دریوزگی شرم داشته باشد و عزت نفس را به عنوان غرور کاذب می شناسند.

بعنوان مثال زمانی که احمدی نژاد در استادیوم فوتبال سخنرانی داشت، کامیونت هائی که حامل نوشابۀ ساندیس و ساندیچ برای شرکت کنندگان بودند، در حال حرکت آرام دیده می شدند. مردم به دنبال کامیون می دویدند و مسئولان نیز برای مردم، نوشابه و ساندویچ پرتاب می کردند.

اگر دقت کنیم، مسئولینی که این همه برای ترورها و قاچاق پول و اختلاس و هزار جرم و جنایت دیگر نقشه های دقیق می کشند، حتما و حتما عقل شان می رسد که در همان استادیوم ده ها نفر مزدور بسیجی خود را برای خدمات بگمارند و همانجا که مردم نشسته اند، با کمال آرامش غذا و نوشابه توزیع کنند.

اما این به باور من کاری حساب شده برای تحمیل حقارت به مردم است. نمونۀ دیگر، با سابقۀ طولانی، مسئلۀ نذری در جامعه است. نذری که بنا بر فلسفۀ خود برای افراد بی بضاعت ساخته و پرداخته شده است، دیگر آن مفهوم را ندارد. افراد، بدون توجه به وضعیت مالی، با گرفتن کاسه و قابلمه و...در دست، در صف های طولانی برای یک وعده غذائی که شاید، جزء برنامۀ غذائی هفتگی شان هم باشد، ساعتها انتظار می کشند.

نمونه های دیگر فراوانی می توان بر شمرد، که چگونه در درازای دهه ها، مردم ایران را از غرور و عزت نفس تهی کرده اند. تا جائی که غارت میلیاردی ثروت شان را به چشم می بینند و دم بر نمی آورند، ولی برای یک سبد خوراکی که شاید دارای ارزش چندانی هم نباشد، حتی التماس هم می کنند.

هنوز صف های خرید مرغ ارزان قیمت از خاطره ها نرفته است، صف هائی که بنا بر اسناد (عکس ها و فیلم ها) در چند کیلومتر ایجاد شده بود.

گردآمدن مردم در مساجد و تکایا هم برای خوردن افطار و نذری و...هم حکایتی از همین دست است.

از مثال ها که بگذریم، اشغال گران مسلمان غرور و بزرگ منشی و عزت نفس را در جامعۀ ما به حد صفر رسانده اند. مردم ما علاوه بر اینکه در زیر لوای این حکومت به زیر خط فقر اقتصادی رسیده اند، از لحاظ فرهنگی، غرور، عزت نفس و سرفرازی نیز در پائین ترین مرحلۀ سقوط اخلاقی هستند.

ایرانیان اگر بخواهند خود را برای هرگونه تغییری آماده کنند، باید نخست از خود، غرور و همیت وغیرت خود آغاز نمایند.

مردمی که دارای غرور و عزت نفس نباشند و گدائی عادت آنان باشد، هیچگاه به یک جامعۀ انسانی – مدنی نخواهند رسید.

جامعۀ مدنی – انسانی، با بی عزتی منافات دارد و دریوزگی و سقوط اخلاقی را بر نمی تابد.

 

نظر خوانندگان

 

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه