|
|
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
|
همميهنان گرامی،
35 سال پيش، در روز شوم 22 بهمن 1357، حکومت مستقر بر ايران فرو ريخت، بی آنکه جائی و نهادی را برای پاسداری از دست آوردهای مشروطيت باقی گذاشته باشد. و اندک زمانی ديگر، ملتی شادمان از پيروزی انقلاب، بی آنکه توانسته باشند ماشين بازتوليد استبداد را در هم شکنند، در روز شوم ديگری به تاريخ 12 فروردين 1358 پای صندوق های رأی رفتند تا قانون اساسی مشروطه را ملغی و قانون درهمريخته، نابهنگام، شريعت بنياد، ضد دموکراسی و ضد حاکميت ملی اسلامی را جانشين آن کنند و، بدينسان، خسرانی در تاريخ معاصر ما فراهم آمد که دردهای جانکاه و نهادهای ناهنجار و عمل کرد ويرانگر اش امروز کشور ما را به آستانهء ورشکستگی کشانده و مردمی سربلند و آزاديخواه را به ملتی متهم به تروريسم و آشوب آفرينی و يارانه خواه و طالب سبد کلای مجانی تبديل کرده است؛ ملتی که تحت تحريم های سنگين اقتصادی خميده شده و، به ناگزير، از تسليم سرشکستگی آور دولت اسلامی اش، خوشحال است. بر اين اساس، 22 بهمن يکی از شوم ترين روزهای تقويم خورشيدی ما است.
از نظر ما، فرارسيدن سالگرد اينگونه روزهای تلخ برای ملت، و شيرين برای حاکمان غاصب، و کوشش های حکومت خودکامه برای تبديل کردن اين روزها به هنگامهء بازيابی حقانيت خويش، برای مردم رنج کشيده نيز فرصتی است تا، با احتراز از شرکت در نمايشات حکومتی، با خانه نشينی، و با عدم حضور در خيابان ها، نظر خود را نسبت به ماهيت کل اين حکومت شرمساری آور ابراز کنند. نقش آفرينان اين حکومت، در مظاهر مختلف بنيادگرائی و اصول گرائی و اصلاح طلبی و اعتدال مداری، همواره می کوشند تا در چنين روزهای شومی مردم را به خيابان ها بکشانند تا به دنيا نشان دهند که انقلاب شان هنوز زنده و پر طرفدار است. داستان پيشنهاد فريبکارانهء موسوم به «طرح اسب تروا» برای شرکت مخالفان در مراسم 22 بهمن سال پيش و غافلگير کردن مأموران حکومت با به تن کردن زيرپوش های سبز، که سال گذشته از جانب اصلاح طلبان مطرح شد، نمونه ای از اينگونه تلاش های مذبوحانه است.
در عين حال، اگر گهگاه، مثلاً در فرصت های انتخاباتی، مردم ناگزير می شوند، برای انتخاب «بهترين بد!» يا مهر خوردن شناسنامه و سلب نشدن حقوق اندک شان، در نمايشات حکومتی شرکت کنند، هيچکس نمی تواند آنها را بخاطر آنکه در 22 بهمن به خيابان نيامده اند مجازات کند و لذا فرصت آمدن چنين روزی خود نوعی همه پرسی را نيز ممکن می سازد: «در خانه می مانيم تا اين حکومت را تأييد نکرده باشيم!»
اما در خارج کشور داستان می تواند متفاوت باشد. در اينجا از خانه بيرون آمدن و تظاهرات کردن را تنها وقتی می توان «نادرست» دانست که اصلاح طلبان و طرفداران شان بتوانند شعارهای اصلاح طلبانهء خود را بر مردم دلزده از حکومت اسلامی تحميل کنند. در واقع، در خارج از کشور، همواره بايد به اعتراض برخاست اما دقت هم کرد که سياهی لشگر اصلاح طلبان نشويم. هر شعاری که در خارج کشور از خط «انحلال طلبی» و «سرنگون سازی» رژيم خارج شود و همچنان اصلاحات «تدريجی» و «گام به گام» را تشويق کند شعاری است ضد خواستاری انحلال اين حکومت، ضد خواستاری لغو قانون اساسی ضد حقوق بشر آن، و ضد استقرار حکومتی سکولار دموکراسی در کشوری که همهء امکانات را برای رشد و توسعه و قرار گرفتن در صف ملل متمدن دنيا دارد.
هموطنان! بگذاريد امسال سالگرد انقلاب اسلامی را امسال در داخل کشور به سکوتی سراسری و در خارج کشور به اعتراضی انحلال طلبانه و سکولار دموکراسی خواهانه تبديل کنيم.
اتحاد ما فقط در راستای انحلال حکومت اسلامی معنا و اثر دارد.
خطوط انحلال طلبان سکولار دموکرات از صفوف تعمير کاران و اصلاح طلبان خواهان استمرار حکومت اسلامی جدا باد!
به ترتيب الفبا:
اتحاد عشاير و اقوام جنوب ايران
جبههء مردم بلوچستان
جبههء ملی ايران در خارج از کشور
جنبش سکولار دموکراسی ايران
حزب پان ايرانيست ايران (برون مرز)
سازمان دفاع از حقوق ملی خلق ترکمن
سازمان سياسی ـ فرهنگی ايران پاد
شبکهء سکولارهای سبز ایران
کانون فرهنگی پارس لر بختیاری ایرانبان
گروه ایران امید
گروه رايزنی برای اتحاد
نظر خوانندگان
محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.