خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

ا سکولار دمکرات های ساکن خارج و مشکل فرماندهی از داخل

کامبیز باسطوت

info@iranpolitics.com

چهارشنبه 23 بهمن ماه 1392 ـ 12 ماه فوريه  2014

آنچه سکولار دمکرات های خارج از کشور به مردم ایران ارائه می دهند افق سیاسی آزادی و اخراج اسلام سیاسی از سپهر سیاسی ایران است. جذابیت این افق فکری سیاسی که در انقلاب مشروطیت پیروز شد و اسلام سیاسی را به دورانی از ناتوانی طولانی گرفتار کرد و از ایران کشوری قانونمند و جهانی و ارجمند ساخت، آنچنان کادرهای اسلامی را نگران کرده که مبارزه ای گسترده را در خارج با سکولار دمکرات ها آغاز کرده اند. بر آنها آشکار است که سرنوشت سیاسی جمهوری اسلامی در میان ایرانیان خارج از کشور معین خواهد شد و به همين دليل است که سکولار دمکرات های خارج از کشور با چندین موج حمله به سازمان بندی خود روبرو شده اند.

نخستین موج حمله به تشکیلات سیاسی سکولار دمکرات ها توسط کمونیست ها سازمانبندی شد که تولد نیروی سیاسی جدید خارج از غالب سنتی سیاسی ضد "آخشیج" جمهوری اسلامی را زیر حملهء خود بردند و با ايجاد اختلاف در مورد نوع حکومت (پادشاهی يا جمهوری) قرار دادند تا گفتمان سکولاریسم و دمکراسی را در سپهر سیاسی ایران بی رنگ کنند.

حملهء بعدی به سکولار دمکرات ها به رهبری اصلاح طلب ها بود، با اين استدلال که منشور سیاسی برانداز سکولار دمکرات ها رژیم اسلامی را به درندگی سیاسی بیشتری می کشاند و فضای سیاسی کشور بیش از این دیکتاتوری خواهد شد و، در نتیجه، اصلاح طلب ها بیشتر از این از دولت بیرون خواهند ماند.

اکنون، ظاهراً، طرح فکر «فرماندهی کردن سکولار دمکرات های خارج از کشور از داخل» موج تازه ای بر ضد سکولار دمکرات های سازمان یافته در خارج است.

با اهمیت ترین جنبهء امواج حملهء اخير به استقلال و وجود سکولار دمکرات های خارج، جدالی است که بین مخالفان بنیادی و مخالفان سازشکار حکومت اسلامی در خارج به جریان افتاده و اصل مبارزه با حکومت اسلامی را تا حدودی تعطیل کرده است.

***

باری، اینطور به نظر می رسد که گروهی در خارج تلاش شگفت انگیزی را آغاز کرده اند، با القا این هدف که سکولار دمکرات های سازمان یافته و یا انفرادی در خارج می باید دنباله روی جریان سیاسی مدعی سکولار دمکرات بودن در داخل ایران بشوند. گاهی نوشتارهائی بر این پایه در اینترنت و از زبان این گروه منتشر شده است. روی سخن این مطالب با سکولار دمکرات های خارج کشور، و محتوای آن تعيين خطوط مبارزهء سکولار دمکرات ها در خارج است.

بحث دربارهء رهبری سیاسی سکولار دمکرات های داخل و خارج ایران تازه نیست و این پیکار نظری از زمانی آغاز شده که  جریان سکولار دمکرات سازمان یافته ای در خارج، گفتمان ایجاد یک آلترناتیو سیاسی در خارج را در برابر رژیم اسلامی به مبارزان سیاسی سکولار دمکرات خارج کشور پیشنهاد کرد. يعنی، طرح فکر  «ایجاد یک آلترناتیو سیاسی سکولار دمکرات برای استقرار حکومتی دمکرات در ايران» از جانب نيروهای بدون ارتباط با آن نیروهای سیاسی سنتی که نقش بنیادی در پيروزی اسلاميست ها در انقلاب 57 داشتند، يک باره نیروهای سیاسی سنتی چپ و اسلامی را به تکاپو انداخت. این نیروها، افزون بر اینکه خود ادعای سکولار دمکرات بودن و طرفداری از یک حکومت دمکراسی داشتن را آغاز کردند، در همان حال، برای از کار انداختن اندیشهء «آلترناتیو سازی در خارج» این نظریه را پیش کشیدند که نیروهای سیاسی خارج باید از داخل ایران پیروی کنند.

بدين حساب ما مدتی است که با تضاد بين «نظریهء استقلال خارج» و مخالفان آشکار آن روبرو بوده ایم؛ با این تفاوت که تا هفته های اخير این تضادی بود ما بین نیروهای سیاسی سکولار دمکرات و نیروهای سیاسی سنتی که هر دو در خارج حضور داشتند و ما با کسی که خود را از داخل ایران رهبر سکولار دمکرات های خارج اعلام، و برای آنها برنامهء سیاسی تعین کند روبرو نبودیم.

***

سکولار دمکرات های خارج از کشور با «پيمان نامه»ی معینی که بر پایبند بودن به یکپارچگی سرزمین ایران، ایجاد حکومتی سکولار دمکرات در ایران پس از براندازی حکومت جمهوری اسلامی، و دیگر بنیادهای از اين دست تهيه شد، سازمان يابی شدند.

در اينجا بود که پيدايش چنین "آلترناتیو" یا "انتخاب"ی در برابر مردم ایران با مخالفت و انتقاد کادرهای سیاسی اصلاح طلب اسلامی و پناهنده شده به خارج و نيز بخش مهمی از چپ ها روبرو شد. آنها، با پیش کشیدن نظريهء «ضرورت رهبری در داخل و دنباله روی خارج از داخل»، به از کار انداختن روند آلترناتيوسازی اقدام کردند.

اما آزادی هائی سیاسی که مبارزان سکولار دمکرات در خارج از آنها برخوردارند به آنها اجازه می دهد تا از گسترهء نظری سیاسی قابل ملاحظه ای برخوردار باشند. همچنین این آزادی سیاسی آنها را از اقدام بر اساسا مقتضيات فضای سیاسی محدود و تنگ ایران در زیر حکومت اسلام سیاسی نجات داده است. در واقع، و بدون تردید، سکولار دمکرات های خارج از کشور برای سازمان بندی و پیشبرد مبارزه برای دمکراسی از امکانات بیشتری برخوردارند. نکته پر اهمیتی که سکولار دمکرات های خارج از کشور را از سیاستورزان داخل کشور جدا می کند این است که فریبکاری و حیله گری  سیاسی در سپهر سیاسی آزاد خارج کشور بشدت سخت و ناممکن شده است در حالی که در داخل کشور، که تمام آزادی ها از مردم از آنها گرفته شده، توطئه گران و فریبکاران سیاسی، مانند انقلاب 57، دستی کاملاً باز دارند.

با اين همه، مخالفان «تشکیل یک آلترناتیو سیاسی در خارج» چنين استدلال می کنند که کوشندگان سیاسی داخل، با وجود فضای سیاسی دیکتاتوری داخل کشور،  توانائی بیشتری برای آزاد کردن مردم ایران از حکومت اسلامی دارند!

***

اگر سفارشاتی را که اخيراً از جانب دفتر برون مرزی جبههء دموکراتيک ايران (که رهبرش، آقای طبرزدی، در زندان است) در خارج تبليغ می شود، همان «برنامهء تعیین شده از جانب رهبری داخل کشور برای سکولار دمکرات های خارج از کشور» بدانيم، توجه دقيق به آن می تواند روشنگر باشد. مفاد اين برنامه را می توان، بطور خلاصه، بر دو پایه ای بنا شده يافت که در تجربهء سیاسی سی و چهار سال گذشته کارا نبودن خود را بخوبی نشان داده اند.

یک پايه »افشا کردن تجاوز رژیم» اسلامی به حقوق مردم ایران است که در چهار ویژگی به ترتیب زير بیان شده اند:

- حمایت از آزادی زندانیان سیاسی،

- محکوم کردن اعدام و مخالفت با آن،

- مطرح کردن وضعیت بد اقتصادی در کشور،

- و مخالفت با حجاب اجباری.

آشکار است که در این برنامهء سیاسی، دمکرات های کوشندهء سیاسی خارج کشور نخست در عمل حکم زندانيان جمهوری اسلامی را پيدا  کرده و دست و پاشان، مانند کوشندگان سیاسی داخل، بسته می شود و، در پی آن، مبارزان دمکرات خارج کشور، با وجود داشتن آزادی کامل، به دریوزگران سیاسی از جمهوری اسلامی تبدیل می شوند. آنچه که گرفتاران در چنگال دیکتاتوری اسلام سیاسی در داخل کشور، و نيز پیروان آنها در خارج، هنوز، نمی توانند درک کنند این است که نخستین هدف دمکرات ها آزادی است و آنها آزادی سیاسی خود را داوطلبانه از خود سلب نخواهند کرد.

***

منظور من همان آزادی است که محدوده اش با آزادی شهروندان دیگر ایران معین می شود؛ آن آزادی که اموال مردم را که دست رنج کار آنها است از مصادرهء اسلام سیاسی و چپ های ايدئولوژی زده در امان نگه می دارد؛ آن آزادی که دین شخصی آنها را از تجاوزات دین های اکثریتی و متجاوز مصون نگه می دارد؛ آن آزادی که راه و رو ش زندگی مردم را بخاطر اینکه از هنجار اجتماعی اکثریت خارج است غیر قانونی نمی نمايد؛ آن آزادی که در سیاست به آنها اجازه می دهد خود را مطرح کنند و دچار تعقیب قانونی چپ ها و اسلاميست ها نشوند؛ آن آزادی اجتماعی که محدودهء آن با قانون گذاری دولتی معین نمی شود؛ آن آزادی اقتصادی که صنعتگران موفقی را، که هزاران شغل تولید می نمایند، بعنوان "استعمارگر" نمی شناسد و معرفی نمی کند؛ آن آزادی اقتصادی که به دولت اجازه نمی دهد اندیشهء صنعتگری را در مردم بکشد و از آنها تنها کارمند روبات مانند دولتی بسازد؛ آن آزادی که دولت اش حقوق برابر شهروندی را از تعرضات تبعيض های جنسیتی، دینی و قوميتی پاسداری می نماید.

هيچ کس نمی تواند بنام آزادی بال های سکولار دمکرات های خارج از کشور را، که برای آزادی به پرواز در آمده اند، قیچی کند و با محدویت های زندان اسلام سیاسی ایران تطبیق دهد.

در این برنامهء سياسی، اعدام زندانیان سیاسی با جنایتکاران اجتماعی در یک ردیف قرار داده شده است. محکوم کردن اعدام بوسیله مخالفان حکومت اسلامی و مخالفت چشم بسته با اعدام ظاهراً بیشتر از همه برای دلگرمی دادن به آدم کشان انبوهی است که گردانندگان حکومت اسلامی هستند و نه یک نظریهء مبتنی بر دادگری. و پیش کشیدن آن در اجتماعی که گرفتار انواع خشونت ها است بوی فریبکاری می دهد و یا ساده انگاری است.

آشکار است کسانی که معتقدند و کوشش می کنند تا سکولار دمکرات های خارج از کشور را به زیر فرمان کوشندگان سیاسی داخل کشور (که محدودیت بزرگی برای آگاهی گرفتن دارند) ببرند خود از امکانات خويش برای آگاهی گرفتن استفاده نمی کنند. آنها بر اين واقعيت چشم می پوشند که کوشندگان سیاسی دمکرات خارج از کشور از کیفیت بالقوهء سیاسی قابل ملاحظه ای برخوردار هستند و می توانند افق سیاسی گسترده ای را بر مردم ایران نمایان کنند.

يعنی اشتباه بزرگی است اگر پیرو این نظر باشیم که کوشندگان سیاسی خارج از کشور باید خود را تا سطح آگاهی های سیاسی داخل کشور پائین بیاورند و افق سیاسی خود را به حد دریوزگی از حکومت دیکتاتوری اسلام سیاسی برسانند.

***

در اين ميان، بزرگترین پرسش از سکولار دمکرات ها آن است که آيا در سپهر سیاسی ایران جائی هم برای «اسلام سیاسی» قائل هستند یا نه؟ و ما بخوبی می دانیم که سکولار دمکرات های خارج از کشور بهيچوجه برای اسلام سیاسی عهد عتیق در سیاست ایران جائی قائل نیستند. در نتيجه هيچ معین نیست که، در نظر منتشر کنندگان نظريهء «تابعيت خارج از داخل» سکولار دمکرات های خارج چگونه باید انديشهء براندازی جمهوری اسلامی فراموش کرده و به گریه و زاری در برابر خارجی ها بپردازند تا مگر آنها حکومت اسلامی را وادار کنند تا پيچ و مهره های محروم کردن مردم ایران از آزادی های شهروندیشان را کمی شُل کنند.

بهر روی، هوشیاری سکولار دمکرات های خارج می تواند این "درگیری انحرافی" را، مانند درگیری های انحرافی سیاسی پیشین، از سر بگذراند. کوشندگان جدی ضد جمهوری اسلامی می باید با هوشیاری اجاز ندهند که این جریان های انحرافی با فرو افتاده بر روی افق سیاسی مترقی و پیوسته به سکولار دمکرات های انقلاب مشروطیت، سازمان بندی آنها را ناتوان کند و در میان آنها شکاف ایجاد کند.

قانون اساسی حکومت مشروطیت، همانطور که توانست ارتجاع اسلام سیاسی را شکست بدهد و درخشان ترین دوران تاریخی ایران را بسازد، دوباره می تواند ایران را از چنگال اسلام سیاسی نجات دهد.

انسجام تشکیلانی و سازمانی سکولار دمکرات ها بزرگترین امید آیندهء ایران برای دمکراسی و آزادی است و بهر بهائی باید از آن پاسداری شده و اجازه داده نشود که در ساختار آن شکافی ایجاد شود.

ظهور «رهبری واقعی سکولار دمکرات ها» امری است متکی به روند "انتخاب طبیعی" که تنها در دوران شکوفائی مبارزات خود را نمایان خواهد کرد.

2014/07/02

www.iranpolitics.org

 

نظر خوانندگان

 

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه