|
|
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
|
اطاق فکر بیت رهبری نظام جمهوری اسلامی، که مدیریت کلان کشور را با گزارشات دریافتی روزانه و کسب دستورالعمل های لازم هدایت می کند، مبادرت به تقسیم کار میان تیم اصولگرایان ذوب شده در ولایت خامنه ای و تیم اصلاح طلبان حکومتی وابسته به اکبر هاشمی رفسنجانی و شیخ حسن روحانی به شرح ذیل نموده است:
الف- شخص خامنه ای با توجه به سه دهه تجربیات حسن روحانی در شورای امنیت ملی، وی و تیم برگزیدهء ایشان را به شرط ایجاد اختلاف بین ایالات متحده آمریکا و اعضای اتحادیهء اروپا بمنظور کسب امتیاز های لازم بنفع رژیم، آزاد گذاشته تا هر طور می توانند به نفع نظام در خصوص پروندهء هسته ای مانورهای سیاسی- اقتصادی لازم را بدهند. این پروژه باید اجماع اولیهء غرب علیه رژیم در خصوص پروژهء هسته ای را بشکند. شخص محمد جواد ظریف و همراهان باید از طریق توافقات هسته ای هزینهء عملکردهای لازم برای ایجاد اخلال در صفوف اتحاد غرب را بدست آورده و بدان عمل نماید.
ب- در بعد داخلی، روحانی هیچ کاره است. باید اوضاع داخلی کاملاً کنترل شده و در دست تیم خامنه ای باقی مانده و نباید خللی در اقتدار ولایت فقیه بوجود آید والا شیرازهء امور از هم پاشیده خواهد شد. در نتیجه، در ابعاد داخلی، شیخ حسن روحانی قادر نیست به وعده های انتخاباتی خود جامهء عمل بپوشاند و انتخاب وی یک برنامهء از پیش تدوین و هدایت شده بمنظور بقای نظام و بازگشت آبروی از دست رفتهء خامنه ای در سال 88 بوده است.
اما روحانی فقط می تواند در خصوص بازگشت ایرانیان مقیم خارج به داخل مانور بدهد و از این ترفند مجاز است تنها در راستای جلوگیری از اتحاد و انسجام مخالفین، و ممانعت از قوام نیروهای مبارز داخل و خارج و جلوگیری از همبستگی آنان به نفع بقای نظام استفاده نماید. در نتیجه قانون ممنوع الورود بودن ایرانیان بصورت مقطعی تعطیل گردیده اما قانون ممنوع الخروج بودن مخالفین نظام اسلامی کماکان قوام می یابد. هدف دیگر این ترفند، جذب سرمایه های ایرانیان پولدار و سرمایه گذاری در داخل به نفع نظام و ضربه زدن به مخالفین و شکستن صفوف آنان است.
کمیسیون مشترکی که بمنظور تسهیل بازگشت ایرانیان توسط روحانی منصوب گردیده تماماً از میان زبده ترین مامورین امنیتی اطلاعاتی انتخاب شده اند.
یکی از توافقات اعلام نشدهء ژنو، رعایت حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی است، تا دولتمردان غرب بعلت توسعهء روابط سیاسی- اقتصادی با رژیم، از سوی نهادهای مدنی و حقوق بشری مورد مواخذه و تحت فشار و مورد سئوال قرار نگیرند.
هدف رژیم از تأکید بازگشت ایرانیان به کشور انجام این اصل از تعهدات اش به غرب است تا با سفر ایرانیان به داخل بهره برداری تبلیغاتی نموده انجام تعهدات حقوق بشری اش را به رخ غربی ها و محافل رسمی و غیر رسمی غرب بکشد.
هدف دوم دعوت، ترفند اطلاعاتی و کسب اخبار و اطلاعات از تشکل های مبارزین خارج از کشور است.
شایان ذکر است که ایرانیان سفر کرده به ایران اگر با رژیم ولایت فقیه همکاری ننموده و درخواست های امنیتی و اطلاعاتی مامورین وی را اجابت ننماید، زندان و شکنجه و ناپدید شدن و غیره در انتظارش خواهد بود. (اخبار این سفرها و دستگیری ها در رسانه ها ی معتبر قابل مراجعه و مطالعه است).
ایرانیانی که گول این ترفندهای رژیم را می خورند، علاوه بر قبول خطرات فوق، باید در بازگشت به خارج به مقامات محل اقامت خود و نیز هموطنان شان پاسخگو باشند. در نتیجه، هر ایرانی که دل در گروی ایران و ایرانی دارد گول این چنین ترفندهای ماکیاولستی رژیم را نخواهد خورد.
با توجه بمراتب فوق، و نظر به اینکه مبارزین داخل از هر فرصتی حتی از درون زندان پیام اتحاد و مبارزه آزادی و حقوق بشری صادر می کنند، ما خارج نشینان که جمعیتی حدوداً پنج میلیونی هستیم باید از این موقعیت و فرصت هایی که داریم حداکثر استفاده را نموده، با اتحاد و اتفاق خود، علیه دشمن واحد و مشترک، هر یک از ما سهم خود را ایفا نماییم که در آن صورت پیروزی نهایی در انتظار ما مردم ایران خواهد بود.
کمپین سفارت سبز
دفتر مرکزی اسلو- نروژ
بهمن 1392 فوریه 2014
http://sefaratesabz.blogspot.no/2014/02/blog-post.html
نظر خوانندگان
محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.