|
|
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
|
بیهیچ تردیدی سیاستهای تبعیض آمیز حکومت اسلامی (اسلام از نوع شیعه 12 امامی معتقد به ولایت خامنهای، نه اسلام بیش از یک میلیارد مسلمان از مراکش تا اندونزی) چنان ظلمی روا داشته که تمامی هموطنان مرزنشين ایران که اهل تسنن هستند از چنین ظلمی به ذله آمده اند. این هموطنان که خوانش خامنهای و خمینی از اسلام را قبول ندارند و بر همان سنت رسول الله اقتدا میکنند با جمعیتی بیش از پانزده میلیون حتا اجازه ندارند یک مسجد در تهران داشته باشند چه رسد به اینکه وزیری از اهل تسنن در کابینه دولت اعتدال و تدبیر داشته باشیم.
نتیجهء ظلم و تبعیضی که بر هموطنان مرزنشين اهل تسنن ایران می رود تنها به تولید گروههای تندروئی همچون گروه عبدالمالک ریگی و در حال حاضر جیش العدل منجر میشود. اما اکنون که یکیاز پنج مرزبان به اسارت رفته در دستان گروه جیش العدل، جمشید دانائی فر، بیگناه کشته شده است می توان پرسيد که حکومت موسوم به جمهوری اسلامی در دولت تدبیر و امید خود چه تمهیدادتی اندیشیده تا چهار سر باز بیگناه دیگر هزینهء سیاستهای تبعیض آمیز آنها را نپردازند؟
بنظر می رسد که تمامی تمهیدات آنها خلاصه شده در احضار سفیر پاکستان در تهران از سوی وزارت امور خارجه و مصاحبهء سخنگوی وزارت کشور مبنی بر اینکه ما دولت پاکستان را مسئول میدانیم. من به ضرس قاطع میگویم نه آن سخنگوی وزارت کشور و نه آن مقام وزارت خارجه هرگز مرز ایران و پاکستان را ندیده و در تهران فرمان صادر میکنند. آنها فکر میکنند مرز ایران و پاکستان مثل مرز آمریکا و مکزیک است که با دیوار بتونی، دوربین، گشت 24 ساعته، هلیکوپتر و تجهیزات کامل حفاظت میشود. آنها بر "ایران" حکومت میرانند و در میدانی در تهران برای دو جوانیکه پنجاه هزار تومان زورگیری کرده اند چوبهء دار به پا میکنند ولیاز مرزهای ایران خبر ندارند.
کافی ست با اتوبوس از ایرانشهر (در استان سیستان و بلوچستان) به چابهار مسافرت کنید. در آن مسیر به قهوه خانهء بین راهی میرسید. اگر از همان قهوه خانه تصمیم بگیرید به سمت پاکستان بروید در دل بیابانی به درازای بیش از 200 کیلومتر هیچ یک از دو دولت ایران یا پاکستان اقتداری ندارند. تمامی آن منطقه در کنترل بلوچها میباشد. اقتدار رژیم اسلامی در آن منطقه حتا از اقتدار دولت صفویه در سال 1700 میلادی کمتر است.
تکرار می کنم: اکنون که یکیاز مرزبانان بیگناه کشته شده حکومت اسلامی چه راهی برای نجات آن چهار سرباز بیگناه ديگر اندیشیده است؟ اگر یکیاز فرزندان علیلاریجانی، علیخامنه ای، حسن روحانی، سر دار نقدی، سر دار جعفری، سردار جزایری و دیگر سرداران رژیم در میان آن چهار سرباز بود آیا به احضار سفیر پاکستان به دست جواد ظریف اکتفا میشد؟
به راستی آیا جان فرزندان بیگناه ایران برای این رژیم ارزش دارد؟ اگر ارزش داشت دست کم به اسرائیل نگاه میکردند که چگونه برای نجات تنها یک سرباز (گیلعاد)، که اسیر در دست فلسطینی ها بود، هزار فلسطینی را آزاد کرد.
رفتار حکومت ولایت فقیه حاکم بر ایران با حکومت اسرائیل چگونه قابل مقایسه است؟
نظر خوانندگان
محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.