خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

جمعه 19 ارديبهشت ماه 1393 ـ 9 ماه مه  2014

خوشحالم که رأی ندادم!

روایتی وارده از یک دختر ایرانی

چند ماهی از شروع به کار دولت روحانی می گذرد؛ مردی که با شعار تغییر آمد با رنگی بنفش که شاید آرزوهای روشن نسل من را وعده ی تحقق می داد! در آن روزها من هم به واسطهء دوستی که پدرش یک اصلاح طلب است در جلساتی که دانشجوها گرد هم می آمدند و در مورد رئیس جمهور احتمالی ایران دکتر حسن روحانی بحث و مناظره میکردند شرکت می کردم.

من به دقت آن بخش از  شعارها و وعده های انتخاباتی کاندیدا که در مورد زنان و حقوق آنان بود پیگیری می کردم و در همان روزها بود که رئیس جمهور با این وعده که : "من به کمک پلیس کاری خواهم کرد که امنیت واقعی باشد و دختران ما در خیابان احساس امنیت کنند و نخواهم گذاشت مأموری بی‌نام و نشان از کسی سئوال کند"، امیدی تازه به دختران در بازبینی گشت ارشاد و برخوردهای نامناسب آن با زنان و دختران در خیابان می داد و با تاکید رئیس جمهور که  ایجاد امنیت اخلاقی و اجتماعی با ایجاد دلهره در دل دختران، شایستهM انقلاب اسلامی و ایران نیست، وعده ها حکایت  از تغییری در ظلم به حقوق اجتماعی زن میدادند.

بیان این مطالب آن هم در آن روزها نشان می داد که دکتر روحانی به دور از فشار های سیاسی احتمالی، با بیان چنین مطالبی به خوبی با دغدغه های فکری و فشارهایی که بر زنان و دختران جامعه ایران وارد می شود آشنایی کامل دارند و به دنبال راه حل های عملی در جهت کاهش این مشکلات هستند.

در نهایت در روز انتخابات بسیاری از اطرافیان من و همان دخترانی که به دنبال  برابری اجتماعی زن و مرد بودند به دکتر روحانی رأی دادند اما حسی از درون مرا از رأی دادن مأیوس می کرد و در خانه ام نگه داشت!

در یکی از همین روزهای اسفند ماه در میدان ولی عصر و در راه بازگشت به خانه بودم که ناگهان گشت ارشاد جلوی پایم ایستاد. دو زن و یک مرد که نگاه شان به مانتوی من بود و با گفتن اینکه مانتوی کوتاهی پوشیدی و بدون هیچ توضیح دیگری دستم را گرفتند و به سمت ون هدایت کردند. من که هیچ فرصتی برای فکر کردن و حتی اعتراض نداشتم و می دانستم با مقاومت من آنها با اجبار مرا سوار خواهند کرد تسلیم شده و وارد ون شدم و هنوز در شوک بودم که چرا من؟!

می ديدم منی که دانشجوی فوق لیسانس یک دانشگاه دولتی هستم در تمام دوران زندگی خودم از پوشیدن لباس نامناسب و جلف خودداری کرده ام و همیشه بدون آرایش در جامعه حضور پیدا کرده و مدل موهایم هیچ وقت خاص نبوده و اهل مدهای امروزی نبوده ام حالا فقط به خاطر مانتویی که کوتاه تشخیص داده شده من بدحجاب شناخته شده ام؟ در این افکار بودم که به خود آمدم و تازه به دخترهایی که کنارم نشسته بودند نگاه کردم. آنها هم شرایطی مشابه با من داشتند. شرایط ظاهری آنها با آنچه در عکس هایی که از گشت ارشاد در اینترنت دیده بودم فرق داشت. آنها ظاهری ساده و اما مانتویی کوتاه بر تن داشتند!

حس کردم باید این بازی را که ناخواسته شروع شده تا آخر ادامه بدهم. من را، به همراه 5 دختر دیگر ، به خيابان وزرا بردند. آنجا سالنی بود که بیش از 30 دختر در آن حضور داشتند. خیلی زود با گرفتن موبایل و تمام مشخصات فردی یک پرونده برای تک تک مان درست کردند و روی یک برگه که با ماژیک اسم و فامیلی و زیرش نوشته بود اتهام "بدحجابی" را به دست مان میدادند و مجبورمان کردند در گوشه ای از سالن بایستیم و با گرفتن آن برگه در دست  از ما از روبرو و پشت رو عکس بگیرند! ـ تحقیری بزرگ و آشکار که چاره ای جز پذیرفتن آن نداشتیم.

 من سعی کردم در آن لحظه با لبخندی تمسخر آمیز به گیرنده عکس، اعتراض خاموشم را نشان دهم. پس از آن با گرفتن تعهد و با بررسی سن و مدارک شناسایی به من گفتند آزادی و برو.

بعد از بیرون آمدن از محوطه، دوستم که در این چند ساعت در انتظار من بیرون از محوطهء وزرا در انتظارم ایستاده بود را دیدم و در اغوش گرفتم و بغض و مقاومت چند ساعته ام شکست و در همان لحظه حس کردم اینجا آخر خط امیدواری من برای ماندن در وطنم هست.

جایی که به من به اندازهء انتخاب یک مانتو قدرت اختیار نمی دهد، جایی که به راحتی و بدون هيچ مدرکی انسانیت، کرامت، پاکی مرا زیر سوال می برند ديگر جای من نیست و من باید کوله بار آرزوهایم را یکی از همین روزها بر دوش بگیرم و از دلبستگی هایم از وطنم دل بکنم و بروم.

خوشحالی امروزم فقط از اين است که فریب وعده های رنگین و توخالی دوران انتخابات را نخوردم و آن روز در خانه ماندم و به فریب و نیرنگ رأی اعتماد ندادم!...

 

نظر خوانندگان

 

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه