|
|
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
اطلاعیهء کناره گيرى از حزب کمونیست کارگری (حکمتیست)
پس از گذشت یکسال و نیم از پیوستن ما به حزب کمونیست کارگری (حکمتیست) و به دنبال مباحث متعددی که در جمع های رهبری حزب و در صفوف کادرها در نقد گرایش و خطوط سیاسی و عملی ناظر بر حزب انجام دادیم٬ به منظور ادامه موثرتر فعالیت کمونیستی کارگری خود در ظرفی مناسب٬ تصمیم به جدایی از حکمتیست گرفتیم.
تصمیم به جدایی از حزب حکمتیست برایمان آسان نبود. ما در طی یک تلاش سخت و خلاف جریان و بمنظور تحکیم صفوف و پراتیک کمونیسم کارگری٬ با پایان بخشیدن به فعالیت حزب اتحاد کمونیسم کارگری به حزب حکمتیست پیوستیم. امید داشتیم که این حرکت بتواند سر آغاز تلاشی جدید برای گسترش اتحاد و تحکیم صفوف و پراتیک گسترده کمونیسم کارگری باشد. اما پس از چندی با موانع جدی ای در صفوف حزب حکمتیست با این تلاش مواجه شدیم و متاسفانه علیرغم کوشش بسیار نتوانستیم این موانع را از سر راه برداریم. از این رو به جای آنکه به جدلی کش دار و ناخوشایند بپردازیم٬ تصمیم گرفتیم که راهمان را جدا کنیم و ظرف مناسب تری برای پیشبرد اهداف کمونیستی خود انتخاب کنیم و با فرهنگی بالا و کاملاً سیاسی از این حزب جدا می شویم.
کناره گیری از حزب حکمتیست برای ما سر آغاز یک رو در رویی جدید در صفوف جنبش کمونیسم کارگری نیست. این رفقا یک وزنه مهم در صفوف کمونیسم کارگری هستند و ما در این مدت و یکسال و اندی بار دیگر از نزدیک شاهد تلاشهای گسترده این رفقا بودیم. ما برای رفقای متشکل در حزب حکمتیست احترام بسیاری قائلیم و برایشان عمیقا آرزوی موفقیت میکنیم.
جدایی ما از حزب حکمتست بر چند پایهء اصلی و انتقادی متکی است که فکر می کنیم هر کمونیستی را در دنیای امروز باید به فکر و تصمیم گیری بیندازد. از نقطه نظر ما،
- کمونیسم تلاش معین و عظیم بخشی از جامعه برای ایجاد بهبود و تغییرات معین و مادی عمیق در زندگی انسان های وسیع و بیشمار نسل معاصر است؛ تغییری که هدف اش پایان دادن به رنج و مشقات و مصائبی است که نظام سرمایه داری بر اکثریت عظیم بشر امروز تحمیل کرده است.
- کمونیسم قبل از آنکه یک دکترین باشد٬ قبل از آنکه مجموعه ای از انتقادات سیاسی و اجتماعی و تئوریک بر نظام سرمایه داری موجود باشد٬ تلاشی سترگ برای تغییر جامعهء موجود و پایان دادن به نظام کارمزدی و سرمایه داری است.
- کمونیسم گرایشی برای تفسیر جهان موجود نیست.
- کمونیسم فقط یک مجموعه منسجم تئوریک و نظری نیست.
- کمونیسم، قبل از هر چیز، پراتیک انسان های معین در زمان و شرایط داده شده در راستای اهداف عمیقاً انسانی و کارگری است.
متأسفانه، حزب حکمتیست، به دلیل ناظر بودن برخی نقطه نظرات سیاسی شناخته شده، تاکنون نتوانسته پتانسیل عظیم موجود در این حزب را در راستای اهداف اعلام شدهء خود و برنامهء «یک دنیای بهتر» بطور همه جانبه بکار بگیرد و سازماندهی کند.
حزب حکمتیست، علیرغم تلاش ما و بسیاری از رفقای این حزب، در حال حاضر حزبی دخیل در مبارزات اجتماعی نیست؛ حزبی است که، علیرغم تلاش شبانه روزی کادرها و رهبری اش، هنوز نتوانسته است جایگاهی شایسته در تحولات سیاسی جامعه پیدا کند.
عامل اساسی چنین وضعیتی نگرش حاکم بر این حزب است؛ نگرشی که در جوهر خود، با مشاهدهء حضور گرایشات راست و ارتجاعی در اعتراضات اجتماعی، به جای تلاش و کوشش بیشتر خود، از حضور در این اعتراضات و تلاش برای کسب هژمونی این جنبش ها و مشخصاً جنبش سرنگونی طلبانهء توده های مردم سرباز می زند؛ موضعی که، علیرغم نیت رفقای حزب حکمتیست، نه تنها منتج به ایزوله کردن و حاشیه ای شدن جریانات راست و ارتجاعی ملی – اسلامی و راست پرو غربی نمی شود و نشده است٬ بلکه، متأسفانه، عملاً به ضد خود تبدل شده و راه را برای پیشروی این جریانات مخرب و بعضاً ضد اجتماع در تحولات جامعه هموار می کند.
ما، بعد از تعمق بسیار و مشاهدهء پروسه هایی از جدال درون حزبی، به این نتیجه رسیدیم که دارای اختلاف نظر سیاسی و متدولوژیک معینی با بخش عمدهء رفقای رهبری این حزب هستیم و از این رو ناچار شدیم که راه مان را جدا کنم.
ما از دلایل سیاسی خود در پیوستن به حزب حکمتیست در دو سال گذشته دفاع می کنیم و آن راه را برای «حزب اتحاد کمونیسم کارگری» کماکان اصولی می دانیم. در عین حال، تصمیم امروز خود را نیز، علیرغم سخت بودن آن، کاملاً اصولی می دانیم. ما معتقدیم که این حزب با مختصات سیاسی داده شدهء کنونی اش٬ با متدولوژی حاکم بر آن٬ عملاً متعلق به رفقایی است که در حال حاضر رهبری این حزب را در دست دارند و اگر تغییری باید در پایه های فکری این حزب ایجاد شود باید توسط خود این رفقا به پیش برده شود؛ باید خود این رفقا به نتایج سیاست هایشان و علل عدم دخالتگری شان در تحولات سیاسی جامعه پی ببرند و دست بکار تلاش برای تغییر آن شوند. بنابراین تصمیم به جدایی را تصمیمی اصولی تر و کمونیستی تر از ماندن و جدل کردن می دانیم. این تصمیم در حال حاضر هم به نفع ما و هم به نفع این رفقا و هم به نفع کل جنبش کمونیسم کارگری است.
این جدایی، در عین حال، از نقطه نظر ما، آغاز ورود به دوره ای از بی تحزبی و یا سردرگمی حزبی نیست.
ما از آن دسته کمونیست هایی نیستیم که معتقدند که در محافل و کانون های کوچک می توان امر خطیر کمونیسم و کارگر را به پیش برد و کافی ست که صرفاً پرچمدار حقیقت سرخ بود.
برای ما جدایی از حزب حکمتیست، در عین حال، مترادف است با اعلام قصدمان برای پیوستن به حزب کمونیست کارگری ایران.
ما حزب کمونیست کارگری را حزب بستر اصلی کمونیسم ایران در این شرایط می دانیم و معتقدیم که در فردای تحولات سیاسی ایران، چنانچه جامعه به چپ خود امکان نیرو گرفتن و قدرت گرفتن دهد، این حزب را از زمین سخت بلند خواهد کرد.
ما، علیرغم هر انتقادی که در گذشته به برخی سیاست های این حزب داشته ایم٬ امروز معتقدیم که این حزب یک حزب کمونیستی کارگری پراتیک و دخیل در اعتراضات اجتماعی است و باید این حزب را در پس تحولات آتی جامعه تقویت کرد.
از این رو میخواهیم اعتبار و تلاش سیاسی خود را پشتوانهأ پیشروی بیشتر حزب کمونیست کارگری قرار دهیم.
26 مه 2014
محمود احمدی٬ نیما ارژنگ٬ مجید پستنچی٬ علی جوادی٬ نوشین قادری٬ سیروان قادری٬ نسرین رمضانعلی٬ سعید مدانلو
نظر خوانندگان
محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.