خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

دوشنبه 2 تير ماه 1393 ـ 23 ماه ژوئن  2014

داعش، جمهوری اسلامی و آمریکا!

محسن ابراهیمی

جنگ نیابتی؟

مفسرین سیاسی رسانه های رسمی- مفسرینی که تنها کارشان قالب ژورنالیستی دادن به تبیین کاخ سفید و دول غرب از اوضاع است - پیروزی نظامی ماشین جنگی آمریکا بر ارتش صدام را به نام پیروزی دمکراسی بر یک دیکتاتوری بدنام که گویا با القائده همکاری میکرد جشن گرفتند. اما برای مردم عراق، آن "پیروزی"، یک جامعه از هم گسیخته، در هم شکسته و ویران شده ای برجای گذاشت که بسیار سریع  انواع باندها و جریانات مذهبی و قومی از منفذهایش سربلند کردند. زمین مساعدی آماده شد تا جمهوری اسلامی و عربستان رقابت منطقه ای شان را با راه انداختن و تقویت باندهای مذهبی و فرقه ای گسترش دهند. انقلاب به خون کشیده شده سوریه زمین مساعدتر دیگری برای رقابت این دو نیروی ارتجاعی فراهم کرد. نیروهایی مثل سپاه مهدی و داعش و دهها فرقه و باند کوچک و بزرگ دیگر در سوریه و عراق بازوهای میلیشیایی این رقابت خونین میان دو حکومت اسلامی شیعه و سنی هستند.

اما آنچه که در عراق می گذرد قطعاً فراتر از صرفاً جنگ نیابتی میان جمهوری اسلامی و عربستان است. اگر داعش یک باند آدمکش مورد حمایت عربستان است و عربستان متحد منطقه ای و استراتژیک آمریکا است، می توان نتیجه گرفت که آمریکا هم بدش نمی آید از طریق پیشروی مهار شدهء داعش، عربستان جای پایش را در عراق سفت تر کند و بالاخره خود آمریکا موقعیت اش را در منطقه و در رابطه با مهار جمهوری اسلامی تقویت نمايد.

 

موقعیت و منافع آمریکا

- پیشروی داعش در عراق محافل حاکم در آمریکا را در مقابل سئوالات زیادی قرار داده است که ظاهرا پاسخ سرراست و سریعی برایش ندارند. بیدلیل نیست که داعش همچنان دارد پیش روی میکند و  هنوز دولت آمریکا این پا و آن پا میکند و فعلا در حال فکر کردن است! این سئوال مطرح میشود که چرا آمریکا نمیتواند تصمیم بگیرد و فقط در باره احتمال دخالت از طریق هوا صحبت میکند! (قاعدتا فرماندهان نظامی آمریکا باید بدانند که وقتی داعش در شهرها پخش شد دیگر از دست هواپیماهای بدون سرنشین کاری ساخته نیست!)

- امریکا قطعا از قدرت گیری کامل داعش در کل عراق نگران است. داعش اگر چه تحت حمایت مالی و مادی  میلیاردرها و شیوخ عربستان و امارات - متحدین استراتژیک آمریکا در منطقه - است اما اگر در کل عراق قدرت بگیرد میتواند با اتکا به امکانات دولتی موی دماغ منافع آمریکا در منطقه شود. به یک پای جدید جنگ قدرت با آمریکا تبدیل شود. از این نظر، آمریکا نمیتواند ناظر منفعل پیشروی داعش در عراق باشد.

- از طرف  دیگر، پیشروی کنترل شده داعش در مقابل دولت مالکی و تروریسم اسلامی "ضد آمریکایی" سر به ج. ا. در عراق یک فاکتور دخیل در تصمیم گیریهای محافل حاکم در آمریکا است. شاید دارند سبک سنگین میکنند که کدام تاکتیک نظامی داعش را به عنوان خطری در مقابل جمهوری اسلامی  نگه میدارد و در عین حال مهارش میکند و مانع قدرت گیری سیاسی اش در کل عراق میشود. از نقطه نظر منافع آمریکا، اینجا مهار داعش و مهار جمهوری اسلامی در هم تنیده شده اند.

غرب علی العموم و آمریکا مشخصا در شرایطی که بخشهای مختلف تروریسم اسلامی در کشمکش باهم بسر ببرند و مشغول ترور همدیگر و کشتار مردم باشند منافع خود را بهتر میتوانند پیش ببرد.

 

موقعیت و منافع ج. ا. در اوضاع جاری عراق

- برای جمهوری اسلامی نه تنها ادامه نفوذ سیاسی در حاکمیت عراق از این نظر مهم است که میدانی برای ادامه تحرک اسلام سیاسی است اما در عین حال عراق راهرو لجیستگی بسیار مهمی میان جمهوری اسلامی و سوریه است. هر چقدر داعش بیشتر قدرت بگیرد این راهرو بسته تر خواهد شد.

- قدرت گیری داعش در عراق و تضعیف نقش جنبش اسلامی شیعی در قدرت سیاسی و در حال حاضر حکومت مالکی مسقیما زیر پای جمهوری اسلامی در عراق را خالی میکند و دست عربستان را به عنوان قدرت منطقه ای باز میکند. از این نظر مقابله با پیشروی داعش به مناطق جنوب برای جمهوری اسلامی مساله ای حیاتی است.

- در عین حال برای جمهوری اسلامی، ممانعت از پیشروی داعش از جنبه دیگری هم موضوعی حیاتی است. مقابله با داعش از نظر ج.ا. ادامه مصاف در سوریه است. اسد توانسته است به کمک جمهوری اسلامی یک انقلاب را به خاک و خون بکشد. داعش که خود در میان ویرانه های یک انقلاب به خون کشیده شده سربلند کرده است، هر چقدر بتواند در عراق نیرو بگیرد و هرچقدر بتواند به مثابه قدرت حاکم سیاسی ظاهر شود همانقدر اسد ضربه پذیر تر میشود. قدرت گیری داعش در عراق مستقمیا به معنای تضعیف اسد در سوریه است. جمهوری اسلامی نمیتواند دست روی دست بگذارد و شاهد تضغیف متحد استراتژیک خودش باشد. 

- ترس مردم عراق مخصوصا مردم شیعه مذهب و یا هر بخشی از جامعه که شیعه محسوب میشوند، از وحوشی که دست طالبان را درجنایت و توحش از پشت می بندند و حتی با معیارهای جانیان القاعده هم افراطی هستند بی تردید یک زمینه روانی مساعدی برای دخالت جمهوری اسلامی فراهم میکند. احتمالا جمهوری اسلامی روی این حساب باز کرده است که به مثابه یک پای شکست و عقب نشینی داعش نقش بازی کند و در میان مردم منطقه اعتبار کسب کند. از این نظر، چه بسا جمهوری اسلامی کل این اتفاق را یک نعمت الهی تلقی میکند. ظاهرا قاسم سلمیانی فرمانده سپاق قدس در بغداد است و شایع کرده اند که فرماندهی دفاع  از بغداد به عهده اوست! 

- مذاکرات ژنو در جریان است و ظاهرا پیشرفت جدی حاصل نشده است.  جمهوری اسلامی به توافق در ژنو چه از لحاظ اقتصادی و چه از لحاظ سیاسی آنقدر نیازمند است که خفت دادن امتیازهای زیادی به غرب را در دور اول پذیرفت. کل ج. اسلامی روی این حساب باز کرده است که از وضع فعلی عراق به مثابه اهرمی در میز مذاکرات استفاده کند. هر چقدر جمهوری اسلامی در مهار داعش نقش ایفا کند همانقدر دستش را برای امتیاز گرفتن در مذاکرات اتمی بازتر خواهد دید. اینکه عملا هم این وضعیت به امتیاز گیری  منجر بشود یا نه بحث دیگری است. 

مضافا باید گفت که جناح روحانی- رفسنجانی، وضع فعلی عراق را فضای مساعدتری برای حل معضل رابطه با آمریکا تلقی میکنند!

- از نظر جمهوری اسلامی کل این ماجرا حتی میتواند توجه جامعه جهانی را از "نقض حقوق بشر"، (عنوان مودبانه ای برای اعدامها و توحش حکومت اسلامی)  در ایران منحرف کند و به این ترتیب دستش را برای ادامه جنایاتش در داخل بازتر کند.

با توجه به همه فاکتورهای بالا، این احتمال کم نیست که  ج.ا. و آمریکا وارد همکاری تاکتیکی اطلاعاتی- نظامی بشوند تا داعش را مهار کنند. مهار داعش به نفع هر دو است. این همکاری میتواند پنهان یا آشکار و یا هر دو باهم باشد. اما اگر چنین همکاری شکل بگیرد برای هر دو طرف مهم است که مهارداعش به حساب خودشان گذاشته شود.

 

سناریوی محتمل

مسابقه بیشرمانه ای در میان سران دول غربی و مفسرین و تحلیلگران رسانه ای راه افتاده است که جنایت سازمانیافته وحوش اسلامی در عراق را به پای خود مردم عراق بنویسند. اینکه زمینه این تراژدی ترکیب قومی و مذهبی مردم عراق است. اینکه گویا مردم عراق عرضه مقاومت در مقابل گانگسترهای اسلامی (از نظر بی بی سی پیکار جویان  داعش!) را ندارند و از دست آمریکا هم دیگر کاری بر نمی آید! (اوباما در هفته گذشته منظم این را تکرار کرده است که گویا پیشروی داعش به خاطر فقدان روحیه فداکاری است! آیا او یادش رفته است که این جهنم را خود سران و هیئت حاکمه آمریکا راه انداخته اند؟)

فکر نمیکنم این اوضاع با اشغال کل کشور عراق توسط داعش و ظاهر شدن به صورت یک حکومت در کل عراق خاتمه یابد. رویای بیمارگونه داعش برای تاسیس خلافت اسلامی که در آن ابوبکر بغدادی به نام خودش سکه بزند و در کل عراق به عنوان خلیفه اسلام سرببرد عملی نیست اما کابوس تبدیل عراق به میدان عظیمی از جنگ خونین فرقه ای  و مذهبی و محل یکه تازی دسته های آدمخوار تروریست سنی و شیعه و مرگ و آوارگی و بیخانمانی بسیار گسترده و ویرانتر کردن عراق - ویرانتر حتی در مقایسه با سوریه -  نه تنها عملی است بلکه آغاز شده است و گسترش پیدا میکند.

این تز پوچ و ریاکارانه است که گویا تمامیت ارضی عراق برای "جامعه جهانی" (منظور آمریکا و غرب و نهادهای بین المللیشان) مهم است. این احتمال وجود دارد که طرح جوبایدن معاون ریاست جمهوری آمریکا مبنی بر تقسیم  عراق به سه منطقه و کشور با هویت شیعی، سنی و کرد متحقق شود. و این هم پوچ و شیادانه است که گویا با تقسیم عراق به سه منطقه با حکومتهای مذهبی و قومی کوچکترین بهبودی در زندگی مردم عراق بوجود خواهد آمد. حتی در این صورت دور تازه ای از کمشکش مذهبی و قومی در اشکال جدید، این بار با اتکا به امکانات و منابع چند "حکومت" آغاز خواهد شد.

 

آیا زنجیره ای از تروریسم عنان گسیخته مذهبی و قومی در پیش است؟

این فقط انقلابات نیستند که تاثیرات زنجیره ای دارند. ارتجاع و تروریسم هم میتواند آثار زنجیره ای داشته باشد. تردیدی نیست که هر چقدر داعش بتواند در عراق موقعیت پیروزمندی کسب کند همانقدر باندهای اسلامی همکیش در سطح جهان و مشخصا منطقه تحرک بیشتری به خود خواهند داد. در افغانستان و پاکستان که همین الان فعال هستند. بعید نیست از گوشه و کنار شمال افریقا و خاورمیانه و آسیای میانه گانگسترهای بیشتری شبیه بوکوحرام در نیجریه و الشباب در سومالی سردرآورند.

مردم عراق در حال غرق شدن در حمام خونی هستند که تقابل دو تروریسم جهانی، میلیتاریسم نظم نوینی به سرکردگی آمریکا از یکطرف و تروریسم اسلامی از طرف دیگر برایشان به ارث گذاشته اند. اما براستی چه اتفاقی غیر از در هم پیچیدن طومار جمهوری اسلامی و ظاهر شدن نیروهای چپ و سکولار و آزادیخواه و برابری طلب مردم ایران به مثابه یک حکومت، یک قدرت سیاسی میتواند نور امیدی در دل میلیونها انسان منطقه از جمله عراق باشد که چشم انداز تیره و خوفناکی در مقابلشان باز شده است؟

28 خرداد 1393، 18 جون 2014

 

نظر خوانندگان

 

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه