خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

9 تير ماه 1393 ـ  30 ماه ژوئن 2014 

دموکراسی اسلامی در ایران یک توهم و فرافکنی است

سياوش عبقری

sia_abghari@yahoo.com

        دموکراسی، مبتنی و متکی بر انتخاب های آزاد و مستقل فردی شهروندان از میان گزینه ها در ارتباط با نیازمندی های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه است. در این نظام، شهروندان قادر هستند که، عقاید خود را در زمینه های مختلف از طریق احزاب مدرن تدوین و عملی کنند. برنامه های مورد اشاره، توسط احزاب سیاسی ترویج و همگانی می شوند، و در نهایت شهروندان از طریق نمایندگان منتخب و کارگزاران خود در دولت، آنها را پیاده و اجرا می کنند.

باری، این جامعهء شهروندی، در روند توسعه و تحول دیدگاههای اجتماعی، بر مبنای آنچه  اخلاقی می داند، عمل می کند. اگر در نظام سیاسی، حاکمیت، از توسعه و تحول دیدگاه های مردم، که خود آن را اخلاقی و انسانی می داند، جلوگیری کند، و اصول و موازین از پیش تعیین شده ای که جامعه در تبیین آن نقشی نداشته را، به ملت تحمیل کند. شهروندان، تبدیل به ابزاری در خدمت دولت و حکومت میشوند. و نه، دولت ابزاری در خدمت ملت. این واژگونگی را، درایران تحت فرمانفرمایی آخوندی اسلامی  مشاهده میکنیم. حکومتی که جهان بینی اسلامی خود را تبلیغ و ترویج میکند. و بر مبنای  دیدگاه و نگرش خود "خوب" و "اخلاقی" را تعریف میکند. دموکراسی یک نظام سیاسی مستقل از مذهب است، و این نظام متکی بر رای مردم، و بنابراین اصلاح پذیر و تحول گرا میباشد.

باری، باید اشاره شود که برای شهروندان مسلمان شیعه که، از دینکاران و مراجع تقلید پیروی می کنند، و این مراجع به آنان دیکته می کنند که  چه چیز اخلاقی و خوب است، این امر یک گزینه و انتخاب شخصی آن پیروان است. آنان آزادند که در زندگی شخصی خود انتخاب کنند آنچه را که "الله"، برای آنان تعیین کرده و از دیدگاه آن فرقه ی مذهبی، اخلاقی است. اما، نمی توان و نباید این باورها را به دیگر خدا باوران و یا بی خدایان جامعه تحمیل کرد. این نقض اصل آزادی در یک سیستم دموکراسی و مردم سالار است. اصل آزادی، جهان شمول و سازش ناپذیر با فرامین فرا زمینی است. نظام مذهب سالار، با بنیاد و ماهیتی متناقض با اصل جهان شمول آزادی، نمیتواند دموکراتیک و مردم سالار و اصلاح پذیر باشد. زیرا که، اصول مذهبی فرا زمینی و آن زمانی و بدوی است، و اصول و موازین دموکراسی، زمینی، این زمانی، و مردمی است. حاکمیت اسلامی و حاکمیت دموکراتیک، دو نظام با دو دیدگاه و نگرش در تقابل با هم هستند، و، جمع اضداد نا ممکن است. دموکراسی اسلامی در سیاست، بنا بگفته  دکتر اسماعیل خویی، مثال مثلث چهار پهلو در هندسه است!

باری، در نظام مردم سالار، شهروندان در ارتباط با دیگران آزادند و این توانمندی اخلاقی را دارند، که بدون گره خوردگی به مفهوم ویژه ای  از"خوب" برخاسته از مذهب، به درک مشترکی از آنچه که خود خوب  تشخیص میدهند برسند. آنان قادرند این مفاهیم را با اتکا به خرد ورزی مشترک هر وقت لازم باشد، ترمیم، اصلاح و تغییر دهند. در این روند و با این تغییرات، وضعیت حقوقی و عمومی شهروندان در جامعه به عنوان فرد، با توجه به این دریافت های جدید از مفاهیم "خوب"  و اخلاقی ، تحت تاثیر قرار نمیگیرد. در حالی که در نظام شیعه سالاری حاکم بر مردمان ایران، مردم این توانمندی را ندارند، و تابع مفاهیم تعریف شده از سوی مراجعی هستند که خود تابع فرامین و نوشتارهای دوران توحش و جاهلیت هستند. در این نظام، افراد با رعایت نکردن هر یک از اصول و موازین حاکمیت اسلامی، متهم به قانون شکنی و ارتداد میشوند.

 نمونه وار، اگر افرادی از یک مذهب به مذهب دیگری می گروند، و یا از مذهب خروج میکنند، این افراد هنوز وجود دارند، و از نظر عدالت سیاسی و حقوقی، آنها همانی هستند که، قبل از تغییر گرایش مذهبی خود بودند. این افراد شاخصه ی حقوقی و عمومی خود را از دست نداده اند و هنوز از همان حقوق انسانی برخوردارند، و مالک همان اموال و ادعاهای حقوقی می باشند. در حالیکه در نظام اسلامی حاکم در ایران، خروج از اسلام یعنی مرگ و مصادره اموال و دارایی. مشاهده میشود که، بخش عمده ای از این نمونه اموال مصادره شده مردم توسط رژیم، در یکی از نهادها بنام   "ستاد اجرایی امام"، امپراتوری و مافیای مالی 95 بلیون دلاری علی خامنه ای است.

در نظام اسلامی حاکم در ایران، همه امور زندگی مردم به مذهب شیعه و رابطه دولت و مذهب مربوط میشود. این حاکمیت، مفهوم سیاسی ویژه ی خود را از فرد دارد، و به مفهوم راستین شهروندی هیچگونه باوری ندارد . شهروندی، یک سیستم همکاری متقابل بین افراد آزاد و برابر در جامعه، با نظام سیاسی دموکراتیک است. در نظام ولایت فقیه، شهروند و حقوق شهروندی وجود خارجی ندارد. در این نظام ملت مفهومی ندارد، بلکه نظامی است امت پرور، و امت، پیرو رهبر است. امت مسخ شده ای که همواره باید بدون تفکر و تعقل، گوش بفرمان او باشد. در ایران امروزین، مردم دیگر شهروند و شهروندان برابر نیستند. بلکه امت مسلمان، و مسلمان از نوعی که حاکمیت تعریف کرده است، و بقیه مردم از نظر سیاسی و حقوق انسانی، انسان درجه دو هستند.

باری، در دموکراسی ، آزادی ترویج ونگاهبانی میشود، و دولت رفتاری یکسان و مشابه نسبت به همگی شهروندان دارد. در ارتباط با باورهای دینی، اصل آزادی دین و آزادی از دین حاکم است. و باورهای دینی و مذهبی امری خصوصی و خارج از حوزه عمومی است. تغییر مذهب یک شهروند هیچ اثری روی وضعیت  شهروند در زندگی سیاسی ندارد. در حالیکه، با بقدرت خزیدن روح الله خمینی و حمله ور شدن به خواست حقوق شهروندی و مطالبات مردم، و استقرار حاکمیت اسلامی، باور مذهبی و وابستگی مذهبی شیعی در زندگی سیاسی، یک اصل گردید.  و مردم، نه تنها به آزادی سیاسی که برای آن مبارزه کرده بودند نرسیدند، بلکه دیگر آزادی های اجتماعی قبل از انقلاب را نیز از دست دادند. و مبارزات آزادی خواهانه مردم و دو انقلاب در یک صد ساله اخیر برای آزادی و حاکمیت ملی مصادره شد. در نظام فرمانفرمایی آخوندی، وابستگی مذهبی جایگاه و امتیازات ویژه ای را  به مسند نشسته گان نظام داده است. و بسته به اینکه این افراد در کدامین رده  از ساختار این  حاکمیت قرارداشته باشند، از رانت و رشوه و اختلاس سهم بری میکنند. در این نظام، رقابت جناحهای حاکمیت برای سهم بری بیشتر از رانت ها و غارت های منابع مالی و ملی ایران است، نه برای آبادانی و خدمت به مردم. مساله مورد بحث بین جناح ها و وابستگان  نظام و بیت خامنه ای  در این است که کدام فرد، از کدام یک از طرفین، بیش از دیگری  در میزان رانت خواری و اختلاس و فساد و غارت منابع ملی، گوی سبقت را برباید.  

بنابراین، در این نظام اصلاحات و تحول نا ممکن است. صحبت از اصلاحات در این نظام توهم آفرینی است، زیرا که اصلاحات از ویژه گی های نظام دموکراتیک و مردم سالاراست و نه در یک نظام مذهبی. این نظام باید با اراده ی مردمان ایران منحل و برکنار شود.

برای گذر از این نظام و استقرار حاکمیت دموکراتیک، نخستین قدم بنیادین، ایجاد احزاب مدرن سیاسی و تحول دیدگاهی و ساختاری در نهادهای سیاسی سنتی موجود- که مدعی دموکراسی هستند- می باشد. پس آنگاه و در پیوند با مردم، با همگرایی گسترده ی این احزاب مدرن و ایجاد جبهه ی آزادی خواهان، برنامه و نبرد آئین (استراتژی) مبارزاتی با فرمانفرمایی آخوندی، واستقرار نظام دموکراتیک در ایران را تدارک ببینند.

3 تیر ماه 1393 برابر با 24 ژوئن 20014

 

نظر خوانندگان

 

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه