|
|
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
آخرين گام در تجاوز به حقوق وكلای ايران
گفتگو با محمدرضا روحانی
گفتگوگر: سايت پژواک ايران
پيشگفتار: آقاى محمد رضا روحانى وكيل پايه يك دادگسترى طى 45 سال گذشته با حرفه وكالت و مشكلات آن در ايران آشنائى دارد. از نزديك در دادگاه هاى دانشجويان به عنوان وكيل آنان و از دور به عنوان مدافع حقوق بشر به مطالعه و نقد قوانين و روابط اين رژیم پرداخته است. آقاى روحانى دهها سال است که در كشورهاى گوناگون، مجامع بينالمللى حقوق بشرى، اجتماعات ايرانيان، تظاهرات مختلف، سخنرانى، تهيه گزارش و اخبار، نوشتن مقالات در نشريات و سايت هاى مختلف، مصاحبههاى نوشتارى يا گفتارى با راديو ها و تلويزيون ها به روشنگرى و إفشاء جنايات رژیم اسلامى پرداخته است. شرح آن در اين مختصر نمى گنجد. متاسفانه بخش اعظم اين فعاليت ها با استعفاى او به تاريخ 15 خرداد 1392 از عضويت در شوراى مقاومت توسط مجاهدين از دسترس خارج شده است. فهرست بخش كوچكى از اين مطالعات از آرشيو «پژواک ایران» در پايان اين گفتگو آمده است تا خوانندگان علاقمند براى دانستن مقدمات كلى مربوط به ادامهء تجاوز به حقوق وكلا از گستره و ژرفاى آن مطلع شوند.
پژواک ایران: آقاى روحانى لايحه جامع وكالت كه روز 18 تير 1393به تصويب هيات وزيران جمهورى اسلامى رسيده چيست؟
روحانى: پيش از پاسخ به پرسش شما لازم ميدانم از توجه و دقت مسئولان پژواک ایران به عنوان يك وكيل دادگستری سپاسگزاری كنم. نگاه كنيد اين همه رسانه ها را مى بينيم،مى خوانيم يا گوش مىدهيم. هيچ كس به فاجعهء تجاوز نهادينه شده به حق دفاع مردم، وضع حدود 60 هزار وكيل و مشاور حقوقى و هزار ها كار آموز وكالت توجهى نكرده است. مى دانيد چرا؟ شايد ما وكلاى ايرانى يا ايرانى تبار وظائف خود را انجام نداديم و افشاگرى نكرديم اما قصهء پر غصهء وكلا، وكالت و سازمان هاى آن در ايران و مبارزات وكلا سابقهء زيادى دارد كه در نوشته هاى گوناگون يا مصاحبه های من به آن اشاره شده است. يك قسمت از آن را در سايت پژواک ایران مى توان يافت.
پژواک ایران: ما براى آشنائى خوانندگان با موضوع گفتگو، آن قسمت از مطالبى را كه شما در اين باره گفتهاید يا نوشته ايد و ما مى توانستيم آنر بيابيم در قسمت معرفى شما آورده ايم. پرسش مشخص ما موضوع لايحه جديد است.
روحانى: تصويب لايحه جديد را نمى توان جدا از تعارض ماهيتى اين رژيم با حقوق مكتسبه ملت ايران از مشروطيت تا امروز مطرح كرد؛ ولى به طور خلاصه بايد گفت كه اين محصول تلاش تاريخى وكلا و نيرو هاى ترقى خواه از 1288 تا امروز كه صد و پنج سال مى شود با اجراى اين لايحه به يكباره كاملاً نابود مى شود.
پژواک ایران: عكس العمل وكلا تا كنون چه بوده است؟
روحانى: وكلا سازمان هاى معرفى كننده خود را دارند. منظورم كانون وكلا و اتحاديه سراسر وكلاى ايران(اسكودا) مى باشد. ده ها هزار نفر از وكلا به صفت شخصى كه نمى توانند در يك موضوع عمومى مداخله مستقيم داشته باشند. اين نه عملى است و نه منطقى. زيرا اين كار به معناى مختل كردن انجام وظيفهء قانونى مسئولين نهادهاى وكالتى است. من و چند تن از همكاران دیگر اگر طى نامه هائى به مشكلات وكلا مى پردازيم تنها اظهار نظر ما محسوب مى شود. سايت شما تعدادى از اين نامه ها را چاپ كرده است (مثلاً، در اين پيوند). ما در آنجا به مشكلات روز مره وكلا پرداخته ايم.
پژواک ايران: مهمترين مشكلات روزمره وكلا چيست؟
روحانى: مثل مهمترين مشكل حيات قريب 80 ميليون ايرانى است، يعنى سلطه ارتجاع و استبداد. شما مصاحبه اى از خانم شيرين عبادى را در سايت خود نقل كرديد كه به مساله اخير می پردازد. اولين جمله آن را من يادداشت كرده ام كه «لايحه جامع ولايت آخرين گام براى تسخير كامل نهاد وكالت است». جمله دقيقى است جامع و مانع به قول اعراب قل ودل. اين آخرين گام است. اين سى و پنج سال گام هاى عجيب وغريبى برداشتند، قوانينى نوشتند كه در زمان آقا محمد خان قاجار هم عليه وكلائى كه در محضر آخوندهاى زمان «وكالت» مى كردند هم وجود نداشت. ما را نه به قبل از مشروطيت بلكه دو قرن عقب برد. خانم عبادى به درستى كلمهء «آخرين گام» را انتخاب كرد. تير خلاص را صادق لاريجانى تهيه كرد داد به حسن روحانى؛ او هم با همدستى وزراى كابينه اش آن را در سلاح تصويب هيات وزيران جاى داد. هفتهء آينده به مجلس مى رود تا ماشه اين اسلحه آماده را بكشند.
پژواک ايران: كانون هاى وكلاى ايران چه كردند؟
روحانى: ترس خورده اند.
پژواک ايران: يعنى همه لالمونى گرفتهاند؟ چيزى نگفته اند؟ چيزى نمى گويند؟
روحانى: نه نه بر عكس حرف زيادى زده شده است اما از اتحاد و همدلى و قاطعيت خبرى نبود و نيست امروز كه من وشما مصاحبه مى كنيم در دستور بيست و دومين جلسه هيئت مديره جديد «محكوم نمودن رفتار رژيم غاصب» اسرائيل آمده است. درحالی که اينها مى ترسند نامه دكتر هادى اسماعيل زاده را مطرح كنند كه سلامتى، خانواده، آزادى و حرفه و كار خود را براى دفاع از ارزشهاى كانون و كلا از دست داده است. بعد از تحمل 6 سال زندان حالا باز هم قاضى صلواتى كه از كفر ابليس مشهورتر است او را به چهار سال حبس و دو سال محروميت از عضويت در احزاب و گروههاى سياسى و حرفهای محكوم كرده است.(>)
پژواک ايران: يعنى كانون وكلا از او حمايتى نمى كند؟
روحانى: حمايت پيش كش. اينها خانم ستوده، آقاى زرافشان، خانم عبادى وووو را بابت انجام وظيفه وجدانى شان مورد مؤاخذه قرار مى دهند. وكلاى زندانى بيمار را در زندانها از معالجه محروم مى كنند، صدائى بر نمى خيزد. هم اكنون تعداد زيادى وكيل در زندان تحت تعقيب و يا فرارى هستند. كانون وكلا مى ترسد دخالت كند.
پژواک ايران: كانون هاى وكلا در مورد اين لايحه چه كردند؟
روحانى: خجالت آور است همان ساعاتى كه دولت اعتدال، تدبير و اميد، به رياست حسن روحانى كه پروانه وكالت هم دارد تشكيل جلسه داده بود تا گلوله خلاص كانون را كار بگذارد كه كارش را طبق مقررات ولايت فقيهى انجام داد در سايت كانون وكلاى مركز يعنى مهمترين كانون ايران مى خوانيم كه «همزمان با ماه مبارک رمضان، ماه نزول قران، محفل انس با قران، با حضور قاريان ممتاز و همراه با اجراى تواشيح و جنگ قرآنى در تاريخ 14 تير 1393 در سالن اجتماعات كانون وكلاى دادگسترى مركز بر كزار شد...» یعنى ده ها هزار تكيه، حسينيه، فاطميه، زينبيه، مسجد و امام زاده در سراسر كشور كم است كه كانون وكلا بايد جلسات مذهبى برقرار كند؟ در كجاى قوانين مربوط به وكالت چنين صلاحيت و تكليفى براى كانون وكلا تعيین شده است؟ از اين رياكارى ها چه نفعى به چه كسى مى رسد؟ به جاى رسيدگى به وضع وكلاى زندانى، «كانون روز ميلاد با سعادت امام زمان را به جامعه وكالت و تمامى شيعيان جهان» تبريك مى گويد. اين يعنى چه؟ مثل این که وکلا تازه اسلام آوردهاند و با پیامبر و امام زمان و نماز و روزه آشنا شدهاند. به تبریک کانون وکلا بیست اردیبهشت نگاه کنید « سالگرد میلاد جوادالائمه (ع) مظهر جود و سخاوت برتمامی رهروان آسمان امامت و ولایت به ویژه وکلای عزیز و همکاران گرامی تبریک و تهنیت باد.» تا جایی که ما خبر داریم در فارسی «تبریک باد» و «تهنیت باد» نداریم. تبریک و تهنیت را میگویند. رهروان آسمان امامت و ولایت هم وکلا نمیتوانند باشند، به زمین میافتند. احتمالاً خلبانان شیعهی نیروی هوایی سپاه پاسداران وسایل و امکانات حرکت در آسمان را دارند. به این نوع خلبان هم رهروان نمیگویند. حال اگر نمرهی انشای این اساتید را صفر بدهیم جزو وکلای طاغوت و امپریالیستها نمیشویم؟ معمولاً نزد شیعیان انقلابی این کار مثل خنجر از پشت زدن محسوب میشود.
پژواک ایران: يعنى اعضاى كانون به ضرورت و مفيد بودن تظاهر به دين دارى براى حفظ حقوق وكلا معتقدند يا ناگزيرند همرنگ جماعت شوند؟
روحانى: من هم مثل شما سر در نمىآورم. بدبختى آن است كه كار به تبريك بعثت پيامبر يا تولد امام زمان و محفل انس با قران محدود نمىشود. خامنه اى گور نهاد وكالت را كنده است آن وقت كانون وكلاى دادگسترى مركز اطلاعيه مى دهد كه براى «تجديد ميثاق وكلاى دادكسترى وحقوقدانان با آرمان هاى امام راحل ساعت 9 صبح روز دوشنبه 12 خرداد با تجمع همكاران در مقابل ساختمان كانون وكلاى مركز و عزيمت به حرم مطهر حضرت امام(ره) يا حسينيه ارشاد» اين ننگ را به كجا ببريم؟
پژواک ایران: اينها نمايندگان وكلا محسوب نمى شوند؟
روحانى: من عضو هيات نظارت بر انتخابات آنان نبودم ولى ميدانم كه انها هم مثل حسن روحانى كه بايد از غربال شوراى نگهبان بگذرد از مميزى وزارت اطلاعات، سپاه، حراست قوه قضائيه و البته دادگاه عالی انتظامى قضات اين رژيم بگذرند.
پژواک ایران: ولى اينها راى وكلا را دارند؟
روحانى: در آخرين انتخابات يك چهارم وكلاى كانون مركز شركت داشتند و نفر اول آراى ده درصد از واجدين راى را. ببينند من به مشروعيت انتخاب خامنه اى رفسنجانى، خامنه اى، احمدى نژاد، روحانى قائل نيستم حتى اگر 90 درصد شركت كنند. من قواعد بازى را قبول ندارم. هيتلر هم با راى مردم انتخاب شد. احتمالاً صد دفعه هم در عراق راى بگيرند و مالكى از اكثريت شيعه عراقى ها راى بگيرد، من حاكميت شيعيان را مشروع نمى دانم. اين ها به عنوان شهروندو در يك رابطه آزاد عمل نمى كنند. اكثريت زمانى معنا دارد كه حقوق مخالف رعايت شود. آيا يك وكيل دادگسترى حق دارد بگويد كه خمينى يك قاتل است و من عمل كانون وكلا را در تجديد ميثاق با يك قاتل را درست نمى دانم؟ نوشتند «در بيت امام با حجت الاسلام والمسلمين حاج حسن خمينى ديدار كردند» و البته او را براى «شركت در مراسم ماه رمضان دعوت كردند» آن حجتالاسلام هم پذيرفت اما مراسم ماه رمضان به هيئت مديره كانون وكلاى دادگسترى چه ارتباطى دارد؟ خيال مى كنند حاج حسن خمينى معناى اين يارگيرى را نمى فهمد و نوه خمينى ساده لوح است و زود گول مى خورد و سوارى مى دهد؟ حضرات حساب بانكى باز مى كنند كه به فاجعه ولايت بدخشان كمك كنند اما جرات ندارند از وكلاى بيمار و زندانى دراويش خبرى بگيرند. در عين حال درگذشت فرزند جناب آقاى دكتر نورعلى تابنده وكيل محترم دادگسترى و پیشکسوت بزرگ ما و قطب دراویش را تسليت مىگويند. سرشك از رخم پاك كردن چه حاصل. علاجى بكن كز دلم خون نريزد.
پژواک ایران: اين سياست اسلامى كردن بيشتر كانون وكلا آن هم بعد از 36 سال حمله چه ضرورتى دارد؟
روحانى: مى خواهند خود را آنچنان كه در قانون كيفيت اخذ پروانه وكالت دادگسترى مصوب سال 76 آمده وفادار جلوه دهند آخر آنها بايد «اعتقاد والتزام عملى» داشته باشند پس حالا بايد جلسات را تعطيل كنند و بروند نماز آن هم سر وقت. و بعد هم «اعتقاد و تعهد به نظام جمهورى اسلامى ايران، ولايت فقيه، قانون اساسى» از لوازم قانونى است. تازه براى اينكه اعتقاد هم ثابت شود قانوناً از مراجع ذيصلاح مربوطه استعلام مى شود. عادت دارم سؤالاتى كه مطرح مى شود را با اسناد تطبيق دهم آنچه در گیومه آمده عيناً از قانون نقل شده است. اين يكى از هداياى بى شمار سردار سازندكى است به وكلا. زندان، شكنجه، طناب دار، مسلسل و تصفيه هاى قانونى را هم به آن بيافزائيد.
پژواك ايران: آیا در زمينه قانونى سوابق ديگرى هم هست؟
روحانى: بلی در مهر 67 وقتی خاتمی در شورای عالی پشتیبانی جنگ میخرامید در آنجا «قانونی» تصویب شد که کارشناسان حمایت قضایی بدون پروانهی وکالت در دادگاهها حاضر باشند. قبل از اين «قانون»، در خرداد سال 59 لايحه تصفيه و پاكسازى را داشتيم كه توسط شوراى انقلاب تصويب شد. بعد اشغال 17 ساله كل كانون، مقامات، اموال واسناد كانون پیش آمد. تا تير سال 1370 قانون مفصل ترى نوشتند تا مثلاً وكلاى طاغوتى، عرق خور، منافق، جاسوس، قاچاقچى، كلاه بردار، زنباره اى كه دچار فساد اخلاق هم باشد وترياك را هم دود كند ويا بهائى باشد وعضو احزاب غير قانونى را «خارج از نوبت » از دور خارج كنند. در سال 72 آنرا تمديد كردند تا سال 74. در سال 76 هم بنياد ها (شهيد، پانزده خرداد، كميته امداد، ستاد رسيدگى به امور ازادگان، بانكها، دانشگاهها، شركتهاى دولتى، مؤسسات انتفاعى دولت اجازه يافتند كه نماينده حقوقى خود را به عنوان وكيل براى طرح دعوى يا دفاع به دادگاه معرفى كنند. در سال 79 اين قانون به مددجويان كمیته امام، سازمان بهزيستى، خانواده هاى تحت پوشش بنياد شهيد انقلاب اسلامى هم مجوز تعيین وكيل به عنوان نماينده حقوقى داد. در سال 76 قانون حمايت قضائى از كاركنان دولت ونيرو هاى مسلح هم اجازه يافتند كاركنان خود را «بدون الزام به دريافت پروانه وكالت» در «تمام مراحل دادرسى به عنوان وكيل» خدمات حقوقى بدهند. در سال 71 در قانون حمايت قضائى از بسيج «بدون الزام كسب پروانه وكالت...» اجازهء وكالت به كارمندان آنها مى دهد.
پژواك ايران: و اينها كار وكالت مى كردند يا مى كنند؟
روحانى: تازه اين اول كار بود. سال 79 و در زمان حاتمى اصلاح طلب در ماده 187 قانون برنامه توسعه به قوه قضائيه اجازه داد كه مؤسسات مشاوره حقوقى برپا كند ومشاوران بتوانند «در محاكم دادگسترى وادارات وسازمانهاى دولتى براى انجام امور وكالت...» شركت كنند. به اين ترتيب آيت الله شاهرودى در سراسر كشور براى خودش كانون وكلاى موازى ايجاد كرد. كه حالا در اين مصاحبه نمى توان به شرح بدبختى ها، تحقير ها و تجاوز ها پرداخت. اينها هر كدام مى تواند موضوع يك تز تاريخى باشد براى 36 سال سركوبى مستمر، مداوم و آشكار. بيشترين ميدان كار و ارائه خدمات را به انحصار قوه قضائيه و ادارات دولتى ونيروهاى مسلح در آوردند و قوه قضائيه به دهها هزار مشاور حقوقى از سال 79 تا كنون مجوز كار وكالت دادند و بين آنها و وكلاى عضو كانون رقابت بى معنا راه انداختند و حالا كانون وكلا به جاى جلب حمايت دهها هزار وكيل وتخفيف رقابت با دهها هزار مشاور وابسته به قوه قضائيه مىخواهند از بالا ى سر به قول خودشان «تعاملات با مسئولين دولت براى حفظ استقلال كانون وكلا» را پيش ببرند. اين را در جلسه 17 خرداد امسال عنوان كردند. فردايش با وزير دادگسترى ملاقات كردند كه جنايتكار شناخته شده است.
پژواك ايران: نتيجه اين ملاقات چه بود؟
روحانى: رفتند گله كردند. او هم آنان را دست به سر كرد. يكماه بعد يعنى 18 تير نتيجه اش را در مصوبهی دولت حسن روحانى برداشت كردند. سياست آنها تعامل در بالا، سكوت در پائين بود. البته تعامل تعارف است. دو طرفه است. طرف صحبت آنها را به بازى نمى گرفت.
پژواك ايران: شما در كنار و بركنار هستيد و راحت مى توانيد تصميم بگيريد. ميدان مانور اعضاى كانون وكلا محدود بود كارى مى توانستند بكنند كه نكردند؟
روحانى: در عصر رسانه ها آدمى كه به موضوعى علاقمند باشد مى تواند اطلاع از شرايط داشته باشد پس من فكر ميكنم كه بى اطلاع نيستم. زور روحانى و روحانيون زياد است و مقابله مشكل. بسيار خوب اگر قدرت معاونت نداشتم، بار مسؤليت سنگين بود و آنرا نمى كشيدم و كنار مى رفتم تنها علت آنرا توضيح مى دادم. تفنگ هم به دوش نمى گرفتم. با مسند و مقام فاصله مى گرفتم. پاى لرزش هم مى نشستم. شتر سوارى دولا دولا عاقبت ندارد.
پژواك ايران: سياست تعامل در بالا چگونه جريان داشت؟
روحانى: وكلا را جمع نمى كردند بلكه از آنها نظر مى خواستند كه بنويسند تا اين جاى كار اشكالى نداشت ولى وقتى كار پيشرفت نداشت وحشت داشتند كه به وكلا گزارش بدهند.
پژواك ايران: چه گزارشى؟ خبر نمىدادند؟
روحانى: خبر مى دادند. درخواست كمك را حتى عنوان نمى كردند...
پژواك ايران: چه كمكى؟
روحانى: من براى شما مثال مى زنم. همايش مى گذارند در يك جلسه محدود با بزرگان واهل عمائم چه عيبى داشت كه جلسه بزرگ وعمومی مى گذاشتند كه وكلا هم حضور داشته باشند به عنوان شاهد وناظر. در اين جلسات همه از فوائد استقلال مى گفتند و البته استقلال همراه نظارت....
پژواك ايران: استقلال همراه نظارت يعنى چه؟
روحانى: بايد از ابداع كننده اين تركيب بد تركيب بپرسيد. هر آخوندى هر تحقير وتوهينى را مى خواست مى كرد و آنها شنيدند ودم نزدند.
پژواک ايران: در كجا؟
روحانى: مثلاً در جلسه همايش 25 خرداد كانون وكلا يك عمامه دار به نام حجت الاسلام قربانى معاون ديوان عدالت ادارى وقاحت را از حد مى گذراند ومى گويد «... كمك هاىی باعث شد كه آنچه امروز داريد داشته باشيد. با گارد گرفتن جلو قوه قضائيه مشكل حل نمى شود. برويد به سمتی كه گفتمان را به قوه قضائيه نزديك كنيد. دغدغه هاى قوه قضائيه رابر طرف كنيد...»
پژواك ايران: اگر شما آنجا بوديد چه جوابى مى داديد.
روحانى: بلند مى شدم و مى رفتم دنبال كارم تا، به قول سعدى، بنشينم و صبر پيش گيرم / دنبالهء كار خويش گيرم. اصرار به هميشه در صحنه بودن افتضاح به بار مى آورد.
پژواك ايران: دغدغه هاى قوه قضائيه چه بود؟
روحانى: سه چهار روز بعد از عربده كشى آخوند قربانى در جلسه همايش قوه قضائيه صادق لاريجانى دست خود را باز كرد و گفت «واقعاً سعى شده استقلال كانون وكلا از بين نرود و جمع بين استقلال ونظارت باشد.» کسى جرات نكرد وكلا را خبر كند تا با كمك آنان دسته جمعى بپرسند كه استقلال همراه نظارت چيست؟ اگر اعضاى كانون هاى وكلاى ايران در تهران اجتماع مى كردند چه مى شد؟ آنها را به رگبار مسلسل مى بستند؟ كارگران كشور براى اعتراض به حداقل دستمزد طومار چهل هزار نفرى امضا مى كنند چرا وكلا و معرفى كنندگان آنها از يك عمل قانونى دسته جمعى وحشت داشتند و دارند چرا به نيروى قريب شصت هزار وكيل و مشاور تكيه نمى كنند؟ چرا به جامعه يعنى زنان، دانشجويان، كارگران، كارمندان، بيكاران شكايت نمى برند؟ يك عمل متمدنانه چه عيبى داشت؟ وقتى سالن هاى همايش و نمايش و سازش افاقه نمى كند چرا به وكلا ومردم گزارش نمى دهند؟ چه خطرى دارد. اينها از ترس مرگ به خودكشى متوسل شده اند. خدای ناكرده ما بر سر سفره اين مردم نشستيم و بزرگ شديم.، نبايد از تكيه كردن به همكاران و هم ميهنان وحشت داشته باشيم.
پژواک ايران: يعنى هيئت مديره كانون در تعقيب مساله سستى كرده است؟ موضوع را جدى نگرفتند؟
روحانى: اين طور نيست از اولين جلسه هيات مديره جديد شروع به پیگیری مسئله كردند. بيكار نماندند. سياستى كه انتخاب كردند نا درست بود وشكست خوردند. حالا هم دير نشده بايد تجديد نظر كنند و قبل از انكه مجلس اسلامى با يك نشست وبرخاست قال قضيه را بكند انجام وظيفه كنند. بعد هم تنها هيئت مديره كانون وكلاى مركز مسئوليت ندارد. همه كانون هاى وكلا واتحاديه سراسرى وكلاى ايران بايد همراه باشند ومشاوران حقوقى قوه قضائيه را هم با خود همراه وهمدل كنند شايد خاطره و كورسوى شمع استقلال نگذارند كه خاموش شود.
پژواك ايران: وقتى مى گویید پیگیری كردند يعنى چه كردند؟
روحانى: اول به رفسنجانى نامه نوشتند و ايرادات لايحه را عنوان كردند. اين نامه هرگز علنى نشده يعنى وكلا نامحرمند! رئيس كانون وكلاى مركزى مىداند كه «در قالب قانون جديد تمام تصميمات مربوط به اداره كانون وكلا تحت مديريت مستقيم و غير مستقيم قوه قضائيه است...» اما دل به مراحم حسن روحانى مى بندند.
پژواک ایران: به چه دلیل؟
روحانى: نمى دانم. لابد چون حسن روحانى پروانه وكالت دارد يا در جلسه همايش قوه قضائيه گفته « بايد قدر وكلاى شريف را بدانيم...»
پژواک ايران: يعنى روحانى آنها را فريب داده واغفال كرده؟
روحانى: نه اين طور نيست آنها مى دانستند كه حسن روحانى چه مى كند.
پژواك ايران: از كجا خبر داشتند؟
روحانى: روز 24 خرداد مسئول اتحاديه سراسرى وكلاى ايران مى گويد «در اصلاحاتى كه در دولت قبل بر روى لايحه صورت گرفت نمايندكان وكلا به صورت فعال در تمام جلسات حضور داشتند در دولت جديد اين امكان وجود ندارد...» اين كافى نيست؟ احمدى نژاد در اين مورد كمتر از حسن روحانى خطر نداشت؟ در عين حال مى گويد با اين همه « اميدواريم رئيس جمهورى استقلال كانون را حفظ كند.» يعنى وظيفه استقلال كانون بر عهده مسئول اتحاديه سراسرى وكلا نيست؟ اين تكليف حسن روحانى است؟ به جاى اين كه به اساس قدرت واقعى خودشان يعنى اراده وكلا و رسالت دفاع از ملت پایبند باشند به سراغ نوه خمينى در حسينيه جماران مى روند تا از جد جلاد او به عنوان «مدافع حقوق مردم وعدالت» ياد كنند. اين لكه ننگ تاريخى را چه كسى پاك مى كند؟ راستى نشان عدالت و عدالتخواهى را قبلاً احمدى نژاد به سينه محمدى گيلانى سنجاق نكرده بود كه حالا به ارباب او تعارف مى شود؟ در قم سبزوار (معروف به محسن) رضائى را دعوت مى كنند تا با وكلا همدلى كند كه بگوید «بازپرس ها، وكلا و قضات بايد استقلال داشته باشند» كسى هم آنجا پيدا نشد كه بكويد ترا «سننه» و یا دبير همايش نقد و بررسى لايحه جامعه وكالت اعلام كند كه از وكلاى معمم نيز براى اين همايش دعوت به عمل آمده...»
پژواك ايران: دولت حسن روحانى ظاهراً با صادق لاريجانى اختلاف دارد. همراهى در اين مورد چه معنا مىدهد؟
روحانى: دستور از آسمان رسيده از بالا بالا ها رسيده و مقام معظم ولايت امر وامامت امت.
پژواك ايران: به چه دليل خامنه اى قصد كوبيدن بيشتر وكلا را دارد؟
روحانى: وقتى وكلا در زندان اوين اعتصاب غذا كردند و مردم با تمام تهديد ها وخشونت ها براى اعتراض در مقابل زندان اجتماع كردند و رژيم نتوانست آنها را متفرق كند، ناگزیر تن به خواسته آنان داد. آن زمان در نامه اى كه با همكاران امضا كرديم نوشتيم كه «حاكميت عقب نشينى نكرده زخم خورده به دنبال تفرقه افكنى و وقت گذرانى است تا كينه ورزى ظالمانه اش را در برابر داد خواهى انسانى شما به نمايش بكذارد...» 19 اسفند. لاريجانى ماه بعد لايحه جامعه وكالت را مى فرستد براى حسن روحانى و باز هم نوشتيم كه « اين لايحه تير خلاص است كه به مواد جزئى هنوز از قانون استقلال اينجا وآنجا به چشم مى خورد...» بعد هم حمله به زندانها شروع شد 28 فروردين. قبلاً پور محمدى وزير قاتل دادگسترى گفته بود كه «تعداد وكلا در كشور گسترده است وحدود 60 هزار نفر است بايد لايحه اى تقديم مى كرديم تا ساماندهى خوبى در اين بخش صورت گيرد...» 16 بهمن 1392. حسن روحانى هم روز 7 تير روز «شهيد بهشتى» را انتخاب كرد تا كارش را شروع كند و روز 18 تير آنرا به اتمام رساند. يادمان هست او روز 18 تير 78 دستور كشتن دانشجويان را سرداران سپاه قاليباف و صفوى دادهاند. آخوندها مناسبت ها را خوب مى دانند و رعايت مى كنند. اين همه مراعات و چاپلوسى مهوع براى اعلام سرسپردگى روزانه است به خامنه اى. بد نيست كه بدانيم فرداى صدور تصويب نامه هيات وزيران ولى فقيه پيشنهادات اصلاحى كانون علنى شد. البته من آنرا نخواندم. اگر متن درستى هم باشد نامش مىشود «نوشدارو پس از مرگ سهراب.» این قصه سر دراز دارد. فعلاً اجازه میخواهم از شما که حوصله کردید و به من فرصت دادید که به یادداشتها و اسنادم ضمن مصاحبه رجوع کنم سپاسگزارم.
فهرستی از مطالعات محمد رضا روحانی
1. نامه اى به يك همكار: خدا را در پستوى خانه نهان بايد كرد
http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-14741.html
2. اول ماه مه، شاه شهيد، امام راحل و حق همه
http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-22240.html
3. ايهالناس ليبرتى زندان نيست كشتارگاه است
http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-52920.html
4. نامه سر گشاده به خانم شيرين عبادى
http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-54056.html
5. كانون وكلاى دادگسترى (1)
http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-59046.html
6. كانون وكلاى دادگسترى (2)
http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-59176.html
7. كانون وكلاى دادگسترى(3)
http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-59196.html
8. جهل و جنايت
http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-59088.html
9. آسيد على مواظب سلامت خود باشيد
http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-59631.html
10. آسيد على به قران كودتا شد
http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-59631.html
11. پایان زمستان با وكلا
http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-59702.html
12. گفتگو با محمد رضا روحانى در رابطه با نامه ٥٨١- تن از وكلاى دادگسترى
http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-59840.html
13. جمعيت حقوقدانان ايران و لايحه قصاص
http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-60075.html
14. گزارشى از سمينار خواسته هاى ملت از قانون اساسى
http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-61346.html
15. دفاع از حق دفاع، گفتگو با یوسف تبریزی
http://www.pezhvakeiran.com/page1.php?id=13016
16. نصف یک حقیقت و کانون وکلای دادگستری
http://www.pezhvakeiran.com/page1.php?id=10963
http://pezhvakeiran.com/maghaleh-62145.html
نظر خوانندگان
محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.