|
|
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
آزادی مردم سوریه، عراق، و ایران در گرو نابودی ملاهاست
گفتگو با مریم رجوی
در برنامهء تلويزيون العربيه
پيشگفتار: سازمان مجاهدین خلق یکی از گروه هایی است که در انقلاب مردم ایران علیه نظام شاه سابق، حضوری پر رنگ داشت. حضور این گروه با وجود پشتوانه های مذهبی اش، در نظام جمهوری اسلامی که پس از شاه سر برآورد و روحانیون در راس آن قرار گرفتند، دیر نپایید. مجاهدین خلق پس از اختلاف با سران جمهوری اسلامی بر سر قانون اساسی و به دنبال سرکوب گروه های سیاسی در ایران در اوایل انقلاب، به گروه اپوزیسیون تبدیل شده و به مبارزه مسلحانه روی آوردند. برخی از رهبران این گروه مانند موسی خیابانی و اشرف ربیعی در درگیری مسلحانه با سپاه پاسداران کشته شدند و برخی دیگر مانند محمدرضا سعادتی پس از محکومیت به زندان اعدام شدند. پس از این رویدادها رهبریت این گروه به فرانسه منتقل شد و با برخی نیروهای سیاسی خواستار سرنگونی جمهوری اسلامی، شورای ملی مقاومت را تشکیل دادند. مجاهدین در اوایل دهه هشتاد برای ادامه مبارزه مسلحانه به عراق رفته و ارتش آزادی بخش ملی را تشکیل دادند. اما با حمله آمریکا به عراق در سال 2003 و تغییر نظام در این کشور و همچنین تحولات جدید منطقه و جهان، این گروه جنگ مسلحانه را کنار گذاشته و به مبارزه سیاسی ادامه دادند. این گروه اکنون در تلاش است تا در قبال تحولات منطقه سکوت نکند و مواضع خود را اعلام کند. این گروه تا چه حد توانسته در طول سال های فعالیتش در خارج از کشور اقدام قابل ذکری انجام دهد؟ آیا هدفش اصلاح نظام ایران است یا سرنگونی آن و چه فصل مشترکی میان مجاهدین خلق با اپوزسیون عراق و سوریه وجود دارد که مواضع اخیر رهبران این گروه را در پی داشت؟؛ اینها از جمله محورهای مصاحبه مریم رجوی با برنامه «نقطة نظام» تلویزیون العربیه است که آن را حسن معوض اجرا می کند. مریم رجوی از رهبران سازمان مجاهدین خلق و رئیس "شورای ملی مقاومت ایران" است.
***
پرسش: خانم مریم رجوی شما در دوره اخیر حمایت خودتان را از انقلاب های سوریه و عراق اعلام کردید. کسانی هستند که می گویند این حمایت در واقع نه بخاطر علاقمندی شما به دو انقلاب ابراز شده بلکه هدف شما از اين اعلام آن است که می خواهید استفاده ابزاری کنید تا بتوانید از این طریق نظام حاکم بر ایران را، به خاطر نقشی که در سوریه وعراق دارد، هدف قرار دهید... آیا اینگونه نیست؟
پاسخ: با سلام خدمت بینندگان تلویزیون العربیه، من فکر می کنم تا آن جا که به منطقه برمی گردد، برای سوریه، عراق، ایران و سایر خلق های منطقه، یک دشمن واحد وجود دارد و آن هم رژیم آخوندها در تهران است. بنابراین آن چه که واقعیت دارد این است که مردم سوریه و مردم عراق، قبل از هر چیز، از دیکتاتوری ملاها رنج می برند چون اگر دخالت های این رژیم نبود بشار اسد الان در حاکمیت نبود و اگر نظام ملاها نبود دولت عراق هم نمی توانست این چنین جنایت و سرکوب را بر مردم عراق به خصوص اهل سنت روا بدارد. بنابراین این دو روی یک سکه است آزادی مردم سوریه، آزادی مردم عراق، و آزادی مردم ایران در گرو نابودی ملاهاست و من فکر می کنم که آری هم چنان که گفتید ما خواهان سرنگونی ملاها هستیم و الا هیچوقت مسائل منطقه حل نخواهد شد.
پرسش: در همین رابطه خانم رجوی شما با آقای احمد جربا، رئیس قبلی ائتلاف ملی سوریه، ملاقات کردید و پس از آن بلافاصله خبرهایی شایع شد مبنی بر اینکه برخی از اعضای مجاهدین خلق در کنار انقلابیون در سوریه و عراق وارد جنگ شده اند و این حضور خدمت داعش توصیف می شود... شما در این باره چه می گویید؟
پاسخ: اینها واقعیت ندارد. اینها بیشتر تبلیغات رژیم ملاهاست. آن چه که واقعیت دارد قبل از هر چیز حمایت ماست از انقلاب مردم سوریه، از ائتلاف ملی سوریه، از ارتش آزاد سوریه و هم چنین انقلاب مردم عراق، مردم به جان آمده از دیکتاتوری حاکم. بنابراین این حمایت ما یک حمایت سیاسی در سطح بسیار عالی از انقلاب مردم سوریه است. هم چنین کاری که مقاومت ما کرده و آن را ادامه می دهد افشای دخالت ملاها در سوریه و در عراق است که منجر به کشتار مردم بیگناه سوریه شده است.
پرسش: خانم رجوی شما نامه ای برای دفاع از خود در برابر اتهام وارده به شما درباره جنگ در کنار داعش به دبیرکل سازمان ملل متحد فرستاده که در آن نوشته بودید بودید چگونه ما می توانیم با داعش باشیم در حالیکه ما شیعه هستیم؟ آیا مسئله، مسئله شیعه وسنی است؟
پاسخ: خیر. همچنان که گفتم داعش یک گروه افراطی است، گروهی که ترور می کند، مراقد ائمه و انبیا را منفجر می کند، مسیحیان را کوچ می دهد. به همین دلیل ما داعش را محکوم می کنیم. این در واقع تبلیغات رژیم ملاها هست که می خواهند مجاهدین را به داعش مرتبط کنند. و آن را وسیله ای کنند برای حمله به مجاهدین. این واقعیت ندارد. اما مساله ما شیعه و سنی نیست. ما برادران اهل سنت و خواهران اهل سنت را خواهران و برادران خودمان می دانیم. اسلامی که ما اعتقاد داریم با فرقه گرایی فاصله زیادی دارد. کما این که قرآن می گوید «قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم» (ای اهل کتاب بیایید بر سر سخنی که میان ما و شما مشترک است)؛ کما این که باز رفتار حضرت محمد با انتقام گیری فاصله زیادی داشت وقتی که مکه را فتح کرد فرمان عفو دشمنان اش را داد. و شما می دانید که بلای فرقه گرایی بلایی است که از ملاها در منطقه آمده و ما اعتقاد داریم که خواهران و برادران سنی ما مانند خواهران و برادران شیعه و سایر ادیان باید از حقوق یکسان برخوردار باشند. ما به آنها احترام می گذاریم و آنها باید از جمله در حاکمیت در ایران، در عراق و در کل منطقه سهیم باشند و این آینده ای است که ما برای منطقه در نظر داریم. .
پرسش: بسیارخوب، شما خواستار کنار رفتن مالکی برای حل بحران عراق شدید. برخی ها می گویند که صف بندی شما درکنار برخی علیه برخی دیگر چه بسا بحران اعضای شما در کمپ لیبرتی را در عراق تشدید کند... آیا با این موافق نیستید؟
پاسخ: آنچه که ما اعلام کردیم بارها هم گفته ایم چیزی است که مردم عراق هم یکپارچه می گویند که ریشه مشکلات شان ناشی از حضور مالکی است که یک مهره رژیم ایران است. یعنی مشکلات عراق ناشی از دخالت های رژیم ملاها و حضور مالکی است بنابراین بنا به گفته خودعراقی ها راه حل عراق، خلع ید از رژیم ایران و رفتن مالکی به کنار و تشکیل یک دولت ائتلاف ملی است که منافع همه مردم عراق را در بر بگیرد. این خواست، خواست همه مردم عراق، مردم منطقه و موضوع یک اجماع بین المللی است که از جمله ما هم در مورد آن هم نظریم. اما مشکل لیبرتی و فشار و تحریمی که روی لیبرتی هست به خواست ملاها است. مالکی آن جا را یک زندان کرده و تمام فشارهایی را که به آن تحمیل می کند خواسته خامنه ای است و در هر حالت این کار را می کند کما این که الان هم آنها تحت فشارها هستند.
پرسش: بسیار خوب، خانم رجوی هر آنچه شما در مورد مالکی گفتید همان است که مالک (از ائمه مذاهب اربعه) در وصف شراب گفت (بدگویی را به اوج رساند). شما چگونه میان او و به اصطلاح متحد سابق خودتان صدام حسین مقایسه می کنید؟
پاسخ: هشت سال است که مالکی در حاکمیت است. او یک مهرهء کامل رژیم ولایت فقیه است. خامنه ای از نخست وزیری مالکی حمایت کرده و به ازای آن از او خواسته که حمله کند و مجاهدین را در اشرف و لیبرتی نابود کند. تا الان در دوره مالکی 26 بار حمله شده 116 نفر از مجاهدین شهید شدند 20 نفر در محاصره پزشکی درگذشتند، 7 نفر گروگان گرفته شده اند و بیش از 1300 نفر مجروح داریم. بنابراین آن چه مالکی کرده به خواسته ملاها بوده است. مجاهدین در ابتدا با قوای عراقی که خاک ما را اشغال کرده بود جنگیدند و 4 سال بعد از اینکه خاک ما را ترک کردند و دولت عراق طرح صلح ما را به عنوان مبنای مذاکرات پذیرفت، ما به عراق رفتیم. ما سال 86، که به عراق رفتیم از همان زمان دو اصل داشتیم یک: استقلال دو: عدم دخالت. در سال های 1992، 1997 و 2003 وقتی بازرسان سازمان ملل وارد عراق شدند و از پایگاه های مجاهدین دیدن کردند، اعلام کردند که اینها سایت ها و پایگاه های مستقلی است و اکنون دیگر یازده سال بعد از حکومت سابق هم استقلال مجاهدین در عراق ثابت شده است. در آن زمان هر کس که به پایگاه های مجاهدین می آمد از خبرنگار تا بازرسان سازمان ملل تا هیات سیاسی بر یک چیز همه گواهی دادند آن هم استقلال مجاهدین بود. به خصوص که در شروع رفتن به عراق هم مجاهدین استقلال عمل خود و پایبندی به عدم دخالت در عراق را اعلام کردند و دولت سابق عراق هم آن را پذیرفته و به آن پایبند بود. این چیزی است که در همه جا آثار و علایم اش به وفور وجود دارد
پرسش: این نکته روشن شد؛ خانم رجوی، شما همواره به این افتخار کرده اید که اطلاعات مربوط به برنامه اتمی ایران را به طرف های ذیربط در غرب رسانده اید. به نظر می آید که این اطلاعات هم اینک – آنگونه که گفته می شود- برای دستیابی به توافقاتی بین ایرانی ها یا رژیم ایران و طرف های غربی مورد استفاده قرار می گیرد. آیا این طور نیست؟
پاسخ: باید به شما بگویم که برنامه اتمی ملاها یک برنامه ضد ملی است. مردم ایران مخالف آن هستند. 70 درصد مردم ایران زیر خط فقرند. بیش از 300 میلیارد دلار تا الان خرج برنامه اتمی شده است. و صدها میلیارد خسارت های جانبی آن است. بنابراین، آری، مقاومت ایران افتخار می کند که اولین کسی است که سایت های مخفی اتمی ملاها را افشا کرده و منطقه و جامعه بین المللی را از یک دیکتاتوری مذهبی مسلح به سلاح اتمی نجات داده است. بنابراین ما خواستار این هستیم که در مذاکراتی که با ملاها در پیش است به آنها امتیاز ندهند. آن باید چه در قلب این مذاکرات باشد، اجرای قطعنامه های شورای امنیت است و قطع کامل غنی سازی. برای این که یک دیکتاتوری مذهبی که به بمب اتمی مسلح باشد، به هیچکس رحم نخواهد کرد. این مذاکرات باید نقض حقوق بشر و هم چنین نسل کشی در سوریه و عراق را شامل شود.
پرسش: خانم رجوی من در برابر شما کتابی می بینیم که آنطور که فهمیدم شامل اسامی حدود 120 هزار تن از کسانی است که در دوران مبارزه تان علیه رژیم حاکم بر ایران کشته شدند. یک ناظر که شاید بشود او را بی طرف نامید شاید بگوید که در ازای این تعداد کسانی که جان باختند، شما به عنوان مخالفین رژیم ایران چه چیزی بدست آوردید؟
پاسخ: همان طور که شما گفتید مقاومت ایران تا الان 120 هزار تن از بهترین فرزندان مردم ایران فدای راه آزادی و دموکراسی مردم ایران شده اند و این کتاب شامل اسامی 20 هزار نفر از این شهداست، که در شرایطی که هنوز دیکتاتوری وجود دارد ما توانستیم آنها را جمع آوری کنیم؛ شهدایی از همه طبقات و لایه های اجتماعی، دانشجو، دانش آموز، بازاری، پزشک، ورزشکار. تا الان خون این شهدا به بهترین وجه ثمره داده، علت اش این است که توانسته یک دیکتاتوری مذهبی با تمام قساوت و شقاوت را درسطح جامعه ایران و در سطح بین المللی افشا کند. و یک رژیم بنیادگرا را که بر پایه صدور تروریسم و سرکوب در داخل و صدور تروریسم و بنیادگرایی در منطقه خودش را در قدرت نگه داشته، توانسته افشا کند و متزلزل کند. در شرایط حاضر رژیم از هر زمان دیگری شکننده تر است. این مقاومت بوده که آن را در برنامه اتمیاش افشا کرده و الان در بن بست است. این مقاومت بوده که جنایت های رژیم را در عراق و سوریه افشا کرده و الان زمین در سوریه و عراق زیر پای رژیم می لرزد، و این مقاومت بوده که نقض حقوق بشر و اعدام های وحشیانه آن را افشا کرده و الان در سطح بین المللی بزرگترین دیکتاتوری ناقض حقوق بشر شناخته شده است. بنابراین برای کل دنیا و منطقه این رژیم افشا شده است و در شدیدترین و بحرانی ترین وضعیتش به سر می برد.
پرسش: اما خانم رجوی در واقع علیرغم تمام این سال ها که در اپوزیسیون و مقاومت بوده اید شما نتوانسته اید نظام را آن طور که همیشه گفته اید، سرنگون کنید. برخی می گویند شاید عزم بین المللی برای سرنگونی نظام ایران وجود ندارد. شما چه می گویید؟
پاسخ: دیکتاتوری و به خصوص دیکتاتوری دینی آن هم در یک جامعه گسترده ای مثل ایران کارش بسیار بسیار قساوت بار است. در نتیجه مقاومتی که در مقابل اش ایستاده، بسیار خونبار بوده. ولی این که هنوز سرنگونی ملاها واقع نشده به دو دلیل است: یک: ابعاد گسترده سرکوب، و دومظظظف چنان که گفتید، سیاست های بین المللی و سیاست مماشات که چشم پوشیده به: يک) نقض حقوق بشر و سرکوب در داخل ایران و دوم) دخالت های بین المللی و صدور تروریسم و بنیادگرایی به کل منطقه، سوریه، عراق، فلسطین، لبنان. و هم چنین چشم پوشیدند تا الان به تلاش هایش برای تولید بمب اتمی امیدوارم که یک سیاست قاطع در مقابل این رژیم اتخاذ کنند و مطمئنم که در آن صورت مردم و مقاومت ایران می توانند این رژیم را سرنگون کنند.
پرسش: از سخن شما خانم رجوی این گونه بر می آید که نقطهء اختلاف اصلی بین شما و رژیم مسئله ای ست که ولایت فقیه نامیده می شود. آیا شما با گفته کسانی موافقید که میگویند ولایت فقیه در قانون اساسی ای آمده که مورد همه پرسی مردم ایران قرار گرفته است؟
پاسخ: باید بگویم نه. مردم ایران رژیم ولایت فقیه را نمی خواهند. مردم ایران قانون اساسی مبتنی بر ولایت فقیه را نمی خواهند و با آن مخالف بودند. به همین دلیل یک مقاومت گسترده با 120 هزار شهید جلوی آن شکل گرفت و این مقاومت هنوز ادامه دارد. من دلم می خواهد به مردم منطقه بگویم که ملاها نماینده مردم ایران نیستند. مردم ایران رژیم ولایت فقیه را نمی خواهند مردم ایران ایرانی می خواهند که دموکراتیک و آزاد باشد و در آن حق انتخاب برای همه آحاد مردم از جمله برای صاحبان هر عقیده و دینی وجود داشته باشد. هر حزب، سازمان و گروه آزاد باشد و آحاد مردم ایران همه امتیازات یکسان برخوردار باشند. از اقلیت های قومی و مذهبی از اقلیت های فکری و عقیدتی تا همه اقشار و جوامع در هر جای ایران.
پرسش: بسیار خوب، خانم رجوی شما در واقع آن طور که می فهمیم خواستار جدایی دین از دولت هستید. آیا این به این معنا است که اگر قرار باشد که شما در حاکمیت باشید، این ماده که می گوید شیعه اثنی عشری – یعنی مذهب جعفری اثنی عشری – دیگر پایه و یا بگوییم مثلاً دین برای ایران نیست؟
پاسخ: مقاومت ایران و شورای ملی مقاومت ایران اعلام کرده که ایران آینده هیچ امتیازی برای هیچ دینی به رسمیت نمی شناسد. همه ادیان در آن برابرند. بنابراین این قانون اساسی که ساخته و پرداخته ملاها و ولی فقیه است بالکل دور انداخته می شود و نمایندگان واقعی مردم در مجلس مؤسسان که انتخاب می شوند به تدوین قانون اساسی می پردازند. در ایران فردا همه ادیان از همه حقوق به تساوی برخوردارند و از نظر قانون، هیچ دینی هیچ امتیازی نسبت به دین دیگر ندارد.
پرسش: یعنی آیا می توانم انتظار داشته باشم که در دوران شما اگر شما در حاکمیت باشید یک غیر مسلمان رئیس جمهور ایران شود؟
پاسخ: این را دیگر باید مردم در موردش تصمیم بگیرند و انتخاب کنند. ایران آینده ایرانی است که اساس آن بر رای مردم است. اساس بر انتخاب آزادانه آنها است و در آن کادر تصمیم می گیرند. بنابراین من فکر می کنم که ایرانی که در آن آزادی و دموکراسی باشد حقوق بشر در آن رعایت شود و حقوق زنان و مردان برابر باشد حقوق اقلیت های مذهبی در آن برابر و محترم شمرده شود ادیان از حقوق برابر برخوردار باشند، اقلیت های قومی از حقوق برابر برخوردار باشند، من فکر می کنم که چنین ایرانی می تواند بهترین انتخاب را برای خودش بکند.
پرسش: اما خانم رجوی کسی که توجه کند می بینید که اثر پایبندی به دین و شاید جنبه دینی در جنبش شما وجود دارد، حتی برای مثال نام جنبش شما مجاهدین خلق است. در جنبش شما جایگاه دین چیست؟
پاسخ: شورای ملی مقاومت متشکل از احزاب، گروه ها، عقاید مختلف، نمایندگان اقلیتهای قومی، اقلیتهای مذهبی، هنرمندان، ورزشکاران، و همه اینها است. و سازمان مجاهدین هم یکی از اعضای متشکل این شورا ست. این شورا طرح جدایی دین از دولت را اعلام کرده، بنابراین هر گروه و هر حزب و سازمانی می تواند دین خودشان را داشته باشد ولی برنامه اش برای آینده ایران جدایی دین از دولت است. مجاهدین آری، مسلمانند، دموکراتند، ملی هستند، عقاید خودشان را دارند و معتقدند که آزادی انسان و هم چنین رای مردم جزو پرنسیپ های دینی آنهاست.
پرسش: بسیارخوب شما میگویید مقاومت ایران شامل همه جریان ها است و از این حرف ها اما شامل جنبش سلطنت طلب نمی شود چرا؟
پاسخ: مقاومت ایران جریان هایی را در بر می گیرد که یکم: خواستار سرنگونی ولایت فقیه باشند، دوم: متعلق به گذشته نباشند. در واقع مردم ایران یک بار رژیم شاه را رد کردند و نمی خواهند دوباره به گذشته برگردند اگر هنوز کسی متعلق به رژیم شاه است یا باید آن را رد کند یا نمی تواند متعلق به دوران جدید باشد.
پرسش: اما شما آن گونه که من پی بردم خیلی علاقمند به شخصیت های اپوزیسیون در داخل مانند میر حسین موسوی، خاتمی و کروبی نیستید، به این خاطر که آنها از جنس همین نظام هستند، این طور نیست؟
پاسخ: شما می دانید که آقای موسوی سالیان نخست وزیر خمینی بوده و در همه جنایت های او شریک بوده ولی با این حال وقتی سال 2009 گامی به سمت مردم برداشت و خواستار رد نظام آخوندی شد ما از آن حمایت کردیم حتی خواستار حفاظت او شدیم، اما متاسفانه در دسامبر 2009، او مجددا از مردم فاصله گرفت و خواستار برگشت به دوران خمینی و قانون اساسی او شد. ما نمی توانیم از کسی که به خواست مردم خیانت کرد به حمایت کنیم. بنابراین من فکر می کنم شاخص این هست که کی با خواست مردم که سرنگونی تام و تمام نظام ولایت فقیه با تمام جریانهایش است، همراه است و خواستار یک ایران دموکراتیک مبتنی بر آرای مردم برای یک جمهوری است. این خواست مردم ایران است و مقاومت ایران هم از آن حمایت می کند.
پرسش: خانم رجوی به صورت خلاصه در واقع شما می گویید که پیروی کشورهای خلیج از سیاست بردباری و نرمش در قبال ایران، چه بسا آنها را ضعیف جلوه میدهد، شما از کشورهای خلیج می خواهید که چه کار کنند؟
پاسخ: خواست ما این است که آنها یک سیاست قاطع جلو ملاها در پیش بگیرند. یعنی مانع دخالت های این رژیم در منطقه شوند. هم چنین دفاع کنند از مجاهدان آزادی که الان در لیبرتی در زندان هستند، دفاع کنند از انقلاب مردم سوریه و مردم عراق علیه دخالت های ملاها در این کشورها. چون تمام مصائب منطقه ناشی از دخالت های رژیم ملاها است که یک رژیم تفرقه انداز و در واقع صادرکننده تروریسم و بنیادگرایی است. ما مطمئنیم که راه حل وجود دارد. و مطمئن هستیم که این راه حل در قلب اش مجاهدین خلق ایران قرار دارند. کشورهای عرب و مسلمان به همراه مجاهدین می توانند و باید رژیم ملاها را از منطقه جارو کنند و صلح و همزیستی را به منطقه برگردانند.
پرسش: در پایان و خیلی سریع؛ آیا شما با نظام فدرالی درایران آینده با همه ملیت هایی که جامعه ایران را تشکیل می دهند موافقید؟
پاسخ: در مورد شرایط سیاسی آینده مردم ایران باید تصمیم بگیرند ولی من می توانم بگویم که در ایران آینده همه اقلیت های قومی از حقوق برابر برخوردارند؛ در حاکمیت ملی ایران شورای ملی مقاومت ایران طرح خودمختاری کردها را تصویب کرده، این آن چیزی است که به حقوق آنها از جمله زبان مادری و سایر حقوق شان جواب می دهد و سایر خلق ها هم می توانند از حقوق برابر برخوردار باشند. بنابراین حقوق آنها در کادر حاکمیت و تمامیت ارضی ایران تامین می شود. این آن چیزی هست که فکر می کنم پاسخ همه خلق ها باشد.
نظر خوانندگان
پرتو نوری علا: سخنان خانم مریم، در حرف که بسیار عالی بود. نقطه نظرهای ایشان نسبت به رژیم فعلی و اصلاح طلبان حقایقی غیرقابل انکار است. خواسته های آنان نیز مبنی بر سرنگونی رژیم، لغو قانون اساسی مذهبی و استقرار قانون اساسی بر بنیاد جدائی دین از حکومت و مفاد حقوق بشر، تعیين نوع حکومت به انتخاب مردم، خواستاری حکومت نامتمرکز و خودمختاری اقوام و ملیت های ایرانی، برابری دینی، جنسیتی، قومی، نژادی، زبانی و خود را آلترناتیو خواندن رژیم، همه و همه منطقی و درست بنظر می رسند. اما مشکل، نظر ایشان در مورد کسانی است که هنوز به رژیم گذشته متمایل اند. او به صراحت می گوید، مردم رژیم گذشته را سرنگون کردند و کسی حق بازگشت ندارد. دم خروس دیکتاتوری همین جا بیرون می زند. کاش ایشان در باره مسائلی چون به زور به زیر حجاب بردن زنان در این گرمای سوزنده عراق، یا انقلاب ایدئولوژیک مسعود رجوی و زوائدش صحبت می کرد. گذشته از حرف های ایشان، من به دنبال جواب روشنی به این سئوال هستم که وقتی جمهوری اسلامی سرنگون و قانون اساسی اش منحل شد اگر اکثریت مردم، در انتخابات آزاد یا رفراندم بعد از سرنگونی رژیم اسلامی خواهان نظام پادشاهی پیشین، یا همین جمهوری اسلامی باشند، تکلیف چیست؟
محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.