|
|
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
یک دوجین سوال و جواب با آیتالله خمینی دربارهء حقوق شهروندی
رضا حقیقت نژاد
پيشگفتار: بازگشت به عصر خمینی، از جمله تاکیدات روزمرهای است که میتوان در ادبیات رهبران جمهوری اسلامیشنید. رهبر ایران وقتی میخواهد از نابودی اسراییل و برخورد با این و آن سخن بگوید، مرجع تکیهاش آیتالله خمینی است؛ هاشمیرفسنجانی مرتب از ضرورت بازگشت به عصر امام سخن میگوید؛ اصلاح طلبان گله میکنند که یاران و اهل قدرت عصر امام حذف شدهاند و اصولگرایان، چه سنتی و چه تندرو، اصرار میورزند که بر اساس اصول عصر امام عمل میکنند؛ فرزندان خمینی در اندیشه احیای آن عصر هستند و مخالفان نظام هم عقیده دارند اصلاح و تغییر بدون بازخوانی و نقد عصر خمینی کارگر و میسر نیست. گفتوگوی فرضی پیش رو، تلاشی است برای بازخوانی موردی یکی از مولفههای مورد توجه آیت الله خمینی. این گفتوگو، بازخوانی انتقادی محض نیست، بلکه روایتی است از عقاید رهبر انقلاب ایران درباره حقوق شهروندی، حقوق بشر و سایر آزادیهایی که این روزها دوباره احیا و احقاق انها به سوژه روز رسانهها و اهل سیاست تبدیل شده است.
پرسش: جناب آیتالله، نظر شما درباره اعلامیه جهانی حقوق بشر چیست؟
پاسخ: ما همه بدبختیهایى که داشتیم و داریم- و بعد هم خواهیم داشت- از این سران کشورهایى است که این اعلامیه حقوق بشر را امضا کردهاند. اعلامیه حقوق بشر را اینهایى امضا کردهاند که سلب آزادى بشر را در همه دوره هایى که کفیل بودند و دستشان به یک چیزى رسیده است، کردهاند. سر لوحه اعلامیه آزادى حقوق بشر- سرلوحهاش- آزادى افراد است ... اینها مىگویند آزادند بشر! براى تخدیر تودهها، که حالا دیگر نمىشود تخدیرش کرد. قضیه این چیزهایى که مىگذرانند، که یکىاش هم همین اعلامیه حقوق بشر است، این براى اغفال است نه این که یک واقعیتى دارد. (1) حقوق بشر و شوراى امنيت، حربه اى در دست غارتگران ملل ضعيف است. حقوق بشر، همهاش شعر است. همه اين حرفهایى كه اين دولتهاى بزرگ مى زنند و جامعه هایى درست كرده اند براى حقوق بشر، براى امنيت، براى چه؛ نه امنيت شان به امنيت آدم مى برد و نه اين حقوق بشرشان به حقوق آدم مى برد. همه اش براى اين است كه اين ملل ضعيف را ببلعند. (2) این غربیهایی که دور هم جمع شدند برای منافع ابرقدرتها، اینها از انسانیت اصلا اطلاعی ندارند. اینها فقط این حیوان یک سر و دو گوش را میبینند و این طبیعت و این سطح طبیعت، نه عمق طبیعت. این سطح طبیعت را میبینند. اینها میخواهند «حقوق بشر»! تو چه میدانی بشر چه هست تا حق بشر چه باشد! تو انسان را میشناسی تا حق انسان را بشناسی؟ تو جامعه را میشناسی که حق جامعه را بشناسی؟ همۀ آنها همین طورند. همۀ این حرفها، که میشنوید در آن طرفها هست، و این طرفها هم از آنها تقلید میکنند، همه برای این است که بچاپند این جامعه را! (3) قدری از این الفاظ فاسد در ایران هم هستش. باز طرفدار حقوق این الآن در این جا هم هستش و ما نصیحت به اینها کردیم که بابا شما حسابتان را از آنها جدا بکنید. (4)
پرسش: نظر اسلام درباره حقوق بشر چیست؟
پاسخ: اسلام هم حقوق بشر را محترم میشمارد و هم عمل میکند. حقی را از هیچکس نمیگیرد. حق آزادی را از هیچ کس نمیگیرد. اجازه نمیدهد که کسانی بر او سلطه پیدا کنند که حق آزادی را به اسم آزادی از آنها سلب کند.(5) اسلام کرامت انسانی را در جایگاه اول قرار داده. این دولتها میروند در زندگی شهروندانشان سرک میکشند، میروند شنود میکنند مکالماتشان را، میروند روابط شان را در میآورند، اینها میخواهند حفظ حکومت کنند. ساير حكومتهاى مادى به هر رژيمى كه هستند، اينها فقط كارى به اين دارند كه نظم مملكت خودشان محفوظ باشد و كسى در خارج ظلم و تعدى به ديگرى نكند. فقط متكفل نظم مملكت خودشان هستند، اما حالا يك كسى در خانه خودش هر كارى مىخواهد بکند، مضر به حكومت نباشد و به وضع حكومت و به نظام ، هر كارى در باطن منزل خودش مىخواهد بكند. مىخواهد شرب خمر بكند، مىخواهد - عرض مىكنم كه- قماربازى بكند، مىخواهد ساير كثافت كارىها را بكند، حكومتها به او كارى ندارند ولى اگر چنانچه بيايد بيرون عربده بكشد، چون اين خلاف نظم است به او تعرض مىكنند. اما اسلام و حكومتهاى الهى اين جور نيستند، اينها در هر جا و هر كس در هر جا هست و در هر حالى كه هست، آنها برايش احكام دارند. (6)
پرسش: منظورتان از احکام، احکام قضایی است؟
پاسخ: حدود الهی برای حفظ حقوق بشر است. حق بشر را اسلام دارد رعایت میکند. جامعه باید تربیت بشود. حدود الهی برای تربیت جامعه است؛ نه برای انتقامجویی... اگر چهار تا دزد که روی موازینی که البته هست، بگیرند و جزای آنها را بدهند، دست دزدی از ایران قطع میشود، از عالم قطع میشود ... برای حفظ حقوق بشر است. حدود الهی برای حفظ حقوق بشر است. بشر ـ همه ـ حق حیات دارند؛ اگر نکشند این آدم جانی را و این آدمی که آدم کشته است، آدمکشی زیاد میشود. البته آنهایی که منافع خودشان را در خطر میبینند یا منافع اربابهای خودشان را، از این نهضت به هر صورتی که باشد شکایت دارند و با هر توطئهای میخواهند این نهضت را خاموش کنند. گاهی به بهانۀ حقوق بشر از این اعدامهایی که در ایران شده است انتقاد میکنند و این را یک امر خشونت آمیز میدانند. (7)
پرسش: گفتید که اسلام برای حفظ کرامت انسانی و حقوق بشر، در مورد کارهای داخل خانه هم دخالت میکند...
پاسخ: نمىآيند تفتيش كنند لكن محرم است، حكم دادهاند كه نبايد اين كار را بكند... اسلام يك صورتش حكومت است، يك ورقش باب حكومت است و باب سياست است، يك طرف ديگرش باب ساختن اين انسان است ... اسلام توى خانه، تنهایى شما باشيد، با شما كار دارد؛ يعنى مىگويد بايد چه جور باشى، اخلاقت چه جور باشد، ادراكات عقلىات چه جور باشد. (8)
پرسش: اجازه دهید برگردیم به حق تعیین سرنوشت برای شهروندان از طریق رای دادن، در حکومت اسلامی مطلوب شما، این بحث چگونه است؟
پاسخ: در حكومت اسلامى، همه افراد داراى آزادى در هر گونه ابراز عقيدهاى هستند و ليكن آزادى خرابكارى را ندارند. دولت اسلامى، يك دولت دموكراتيك به معناى واقعى است.(9) این ملت آزاد است به حسب قانون اساسی، به حسب شرع، ملت آزاد است. قانون اساسی ملت را آزاد کرده است. (10)
پرسش: گفتید این ملت آزاد است. این آزادی را چگونه باید معنا کرد. منظور من از نظر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است.
پاسخ: آزادی به شکل غربی آن که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران میشود، از نظر اسلام و عقل محکوم است و تبلیغات و مقالات و سخنرانیها و کتب و مجلات برخلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح کشور حرام است و بر همه ما و همه مسلمانان جلوگیری از آنها واجب است. (11)
پرسش: برای این که پرسش دقیقتر شود، بحث آزادی بیان را به عنوان یکی از حقوق شهروندان مثال میزنم ...
پاسخ: آنچه در آزادی بیان اهمیت بسیار دارد، تشخیص حدود آن است. توهین و افتراء، شکستن حریم خلوت و تنهایی افراد، تجاوز به حقوق دیگران، افشای اسرار دولتی، انتشار نوشتهها و صور قبیح و کفر و ناسزاگویی به مقدسات و تجاوز به حقوق اقلیتها، نمونههایی از تعدی به حقوق جامعه است. (12)
پرسش: اشاره کردید به تجاوز به حقوق اقلیتها، گزارشهای متعددی منتشر شده که در ایران حقوق اقلیتها رعایت نمیشود...
پاسخ: اقلیتهای مذهبی نه تنها آزادند بلکه دولت اسلامی موظف است از حقوق آنان دفاع کند و دیگر این که هر ایرانی حق دارد که مانند همه افراد از حقوق اجتماعی برخوردار باشد، مسلمان یا مسیحی و یا یهودی و یا مذهب دیگر فرقی ندارد. (13)
پرسش: ولی سختگیریهایی علیه آنها صورت گرفته، بازداشت شدهاند، فعالیتهایشان ممنوع شده است...
پاسخ: البته معناي آزادي اين نيست كه كسي بخواهد توطئه كند يا حرفهايي را بزند كه شكست ملت است؛ شكست نهضت است. اين آزادي نيست. در چارچوب اين نهضت انقلاب اسلامي، همه مردم آزاد هستند. كساني كه حرف دارند حرفهايشان را ميزنند حتي هر فرقهاي هم كه باشند اما اگر بخواهند توطئه كنند و بخواهند اسلام را بشكنند، بخواهند نهادهايي را كه الآن مشغول فعاليت اسلامي هستند، اينها را بشكنند، همچو چيزي نميشود.(14) من شنیدم در بعضي از راديوها صحبت رييس جمهور امريكا را پخش كردند. ملاحظه كرديد كه ايشان از همه دنيا استمداد كردند براي اين كه بهاييهايي كه در ايران هستند، مظلوم و جاسوس هم نيستند ... اگر بهاييان جاسوس نبودند و يا به عنوان يك حزب سياسي براي بيگانگان در درون كشور اسلامي ايران كار نميكردند، شما هرگز براي آنها دلسوزي نميكرديد. (15)
پرسش: یکی از بحثهای مهم در حوزه حقوق شهروندی، حق تجمع یا تشکیل گروههای سیاسی یا تشکلهای صنفی است. در ایران، بسیاری از این حزبها یا نهادهای صنفی تعطیل شدهاند.
پاسخ: جمهوری اسلامی از اول که پیروز شد، آزادی را به طور مطلق به همه طوایف داد. نه تنها هیچ روزنامهای تعطیل نشد، بلکه هر گروه و حزبی به کارهای خود مشغول بودند و بعضی از گروهها که ناشناخته بودند، از طرف دولت به کار گمارده شدند. لیکن به تدریج فهمیده شد که اینها یا توطئهگرند یا جاسوسی میکنند. از طرف دیگر نمیشد که انقلاب را رها کنیم؛ نه اسلام اجازه میداد و نه عقل که یک دسته از عنوان دولت یا غیردولت برای سرنگونی جمهوری اسلامی سوء استفاده نموده یا جاسوسی کنند و ما ساکت باشیم.(16)
پرسش: برخی افرادی که در سالهای اخیر به اتهام مسایلی چون جاسوسی بازداشت شدهاند، شکایت دارند که حقوقشان رعایت نشده یا کشورهای غربی انتقاد میکنند که در برخی اعدامها، روند قضایی و حقوق بشری رعایت نشده است.
پاسخ: ما این حقّهبازها که میخواهند همۀ منافع ماها را بدهند به اربابهایشان ... ما اینها را پیدا کردیم و چندتایشان را کشتیم، محاکمه کردهاند و اقرار کردهاند به اینکه چه کردند و چه کردند، پروندههایشان معلوم است که چه کردند... دادگاههای انقلابی کشتهاند. اینها برای احقاق حقوق بشر اینها را کشتهاند ... این جمعیتی که صدا بلند میکنند که حقوق بشر، حقوق بشر، اینها عمال استعمارند. اصلِ این جمعیتهایی که در امریکا، یا در جاهای دیگر درست شده است به عنوان جمعیت حقوق بشر، جمعیت کذا و کذا، اینها را ـ همه ـ آنها درست کردهاند برای این که حقوق بشر را ضایع کنند.(17)
پرسش: شما یک فرمان هشت مادهای صادر کردید که به نقض حقوق برخی زندانیان و متهمان اشاره داشت. توصیههایی هم درباره رعایت حقوق شهروندان و متهمان به دستگاه قضایی کردید.
پاسخ: آن چه در فرمان هشت مادهای ممنوع اعلام شد، غیر مواردى است که در رابطه با توطئهها و گروهکهاى مخالف اسلام و نظام جمهورى اسلامى است... با آنان در هر نقطه که باشند و همچنین در جمیع ارگانهاى دولتى و دستگاههاى قضایى و دانشگاهها و دانشکدهها و دیگر مراکز با قاطعیت و شدت عمل، ولى با احتیاط کامل باید عمل شود.(18)
منابع
1- صحیفه نور، جلد 3، صفحه 332
2- سخنرانی عمومی، 21 مردادماه 1357
3- سخنرانی در جمع طلاب، 7 تیرماه 58
4- سخنرانی در جمع اعضای شورای مرکزی آمار ایران، 20 خرداد 1358
5- صحیفه نور، جلد 14، صفحه 69
6- سخنرانی عمومی، 6 مهرماه 1356
7- سخنرانی در جمع بازرگانان ایرانی، 25 اردیبهشت 58
8- سخنرانی در جمع طلاب، 6 مهرماه 56
9- گفت و گو با نماينده سازمان عفو بين المللى، 20 آبان 57
10- صحیفه نور، جلد 3، صفحه 193
11- صحیفه نور، جلد 21، صفحه 453
12- صحیفه نور، جلد 18، صفحه 204
13- صحیفه نور، جلد 4، صفحه 508
14- صحیفه نور، جلد 12، صفحه 324
15- سخنرانی عمومی، تیرماه 1362
16- صحیفه نور، جلد 18، صفحه 73
17- سخنرانی در جمع بازرگانان ایرانی، 25 اردیبهشت 58
18- ه18- رمان هشت مادهای آیتالله خامنهای، 24 آذر 1361
http://iranwire.com/features/2906/
نظر خوانندگان
محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.