خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

10 شهريور ماه 1393 ـ  1 ماه سپتامبر 2014

کنگره سکولار دمکرات های ایران،

مجاهدین ستیزی و شبیه سازی شورای ملی مقاومت ایران

رضا محمدی

اخیرأ دومین کنگره سکولار دمکرات های ایران بعد از اولین کنگره آن در شهر واشنگتن اینبار در شهر بوخوم آلمان برگزار شد. این نوشته قصد آن را دارد که نگاهی به نتایج این نشست داشته باشد.

قبل از هر نکته ای باید نفس برگزاری هرگونه نشستی را که هدف واقعی آن مبارزه تمام عیار با رژیم ضد بشری آخوندی است را باید به فال نیک گرفت چرا که به جد باورمندیم، از آنجایی که جبهه مقاومت و مبارزه علیه رژیم چنان گسترده و وسیع است که هر فردی و یا سازمانی در حد و اندازه خود میتواند جایی برای خود در آن بیابد و به تحکیم جبهه مقاومت یاری برساند.

در این رابطه بی مناسبت نیست که خاطره ای را بازگو کنم . پس از یورش وحشیانه و غیر قانونی پلیس فرانسه در سال 2003 به دفاتر شورای ملی مقاومت و دستگیری خانم مریم رجوی، جمعیت بسیاری بعنوان اعتراض به این عمل شنیع در محل زمین ورزشی روبروی اقامتگاه خانم رجوی جمع شده بودند. یکی از حاضرین در حضور آقای مهدی ابریشمچی به این مطلب اشاره کرد که آقای رضا پهلوی نیز همصدا با بسیاری از افراد این توطعه و زدوبند سیاسی را محکوم کرده و با مقاومت ابراز همدردی کرده اند. آقای مهدی ابریشمچی در این مورد به نکته بسیار ظریفی اشاره کردند که: ما امیدواریم هرکس که توان مقاومت و مبارزه دارد، قدم پیش بگذارد و قسمتی از بار مبارزه را بر دوش بکشد (الزاماً نه کنار ما بلکه حتی مستقل از ما) تا بار مقاومت و مبارزه تنها بردوش ما نباشد.

آقای اسماعیل نوری علا، بعنوان عضوی از اعضای کمیته برگزار کننده این کنگره و بنوعی سخنگوی آن، با "اتوریتهء پنهان" که ظاهراً کسب این اتوریته تلاشی از سوی وی نبوده، بلکه دلیل اش تنها ("پذیرش منفعل جمع در قبال توانمندی های او بوده است- حنیف حیدر نژاد) که از حق امضا نیز برخوردار است، در دو مطلب با عنوان آنچه در کنگره سکولار دمکرات های ایران گذشت، که گزارش گونه تهیه شده بود و در آن به شرح کوتاهی از برپایی این کنگره و دومین مطلب در جمعه گردی های اسماعيل نوری علا حاشيه های دلشکن يک کنگره بطور مفصل تری به این نشست پرداخته بودند.

در مطلب اول، ایشان در همان ابتدای کار و برای رفع هر گونه سوء ظنی مبنی بر استقلال مالی این کنگره بر خلاف مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران که با در دست داشتن کاسه گدایی در کنگره آمریکا و وزارت امور خارجه روز را به شب می رسانند و قبح در حمایت بیگانه بودن را از بین برده اند، تاکید بسیار می کنند ولی با شفافیت از منبع بودجه ده هزار دلاری سخنی بمیان نمی آورند و شاید هم که لازم ندیدند که به این امر اشاره ای بکنند.

در ادامه، به ردیف کردن اسامی شرکت کننده در این کنگره که تعدادی از آنها افراد خوشنام و قابل احترامی هستند ، می پردازند که با دقت نام آقای رضا پهلوی که در گذشته ایشان از وی به عنوان تنها نماد "وحدت ملی" که از حمایت "بیشترین مردم جهان" برخوردار است (نگاه کنید به مقالات ایشان در گذشته با عناوین "آلترناتیو سازی و یا چلبی سازی؟ مسله این است" و "چلبی سازی و رابطه با بیگانگان") نه در بین اسامی شرکت کننده و نه در لیست افردی که به این کنگره پیام داده بودند، نیافتم. مشخص نیست که این عدم حضور را باید به "تغییر عقیدهء ایشان و بیشتر مردم جهان" در مورد تنها نماد "وحدت ملی" دانست یا اینکه باید آن را به اختلافات اساسی این نماد با اهداف و یا برگزاری چنین نشست هایی تعبیر کرد. بهرحال این سوالی است که پاسخ قطعی به آن را باید به آینده موکول کرد.

 

در مورد این نشست، که فقط برای برقرار کردن و جا انداختن سنتی ساليانه که هر ساله و همزمان و با یاد انقلاب مشروطیت نیز همراه است، برگزار می شد که نه «دستور کار» معينی داشت و نه دارای قطعنامه پايانی بود، قطعاً نه میتوان آن را در حال حاضر "جدی گرفت" و نه اینکه مطلب زیادی در بارهء آن نوشت.

من قصد دارم که فقط به دو نکتهء آن یعنی "سکولار دمکرات و جلوگیری از باز تولید استبداد" که هدف این نوشتار است بپردازم.

نکتهء اول اینکه تمامی شرکت کنندگان در این کنگره خود را "سکولار دموکرات" معرفی کرده بودند که در نتیجهء آن «سکولار دموکراسی» تبديل به چتری مستقل از "همه" احزاب و گروه ها و شخصيت ها شد که این امر مانع ظهور انديشهء «خود مرکز بينی» در آن شده بود (بر گرفته از متن).

در تعریف «سکولار» در مطلب اول بدرستی به معنی خواستار جدائی مذهب و مکتب و ايدئولوژی از حکومت و نهادهای دولتی، و نه جدائی مذهب و مکتب و ايدئولوژی از سیاست اشاره شده است.

از آنجایی که آقای نوری علا به ریز و محتویات سخنرانی ها در دو مطلب خود هیچگونه اشاره ای نکرده اند، بواقع نمی توان به صراحت عنوان کرد که آیا براستی کدامیک از این دو گزاره از سکولاریسم مورد ادعای شرکت کنندگان (جدایی دین از حکومت و دولت و یا سیاست ) در این کنگره دست بالا را داشته است چرا که، در تضاد با مطلب گزارش گونه آقای نوری علا، تاکید و نظر فردی چون کریم قصیم بصراحت جدایی "دین از سیاست" و به طبع آن حکومت است (مصاحبه تلویزیونی با سعید بهبهانی). اگر جدایی دین از سیاست در این نشست مد نظر بوده باشد باید که گفت در کنگره ای که ادعای ایجاد محلی برای تمرین دمکراسی را دارد این آدرس صد در صد اشتباه است.

"جدایی دین از سیاست" بدین معناست که هیچ گروه مذهبی، مکتبی و ايدئولوژی با ایمان و ایقان به جدایی دین ازحکومت و دولت از هیچگونه حقی برای شرکت در روند سیاسی کشور خود را برخوردار نخواهد بود که این برخلاف تعریف صریح سکولاریسم است؛ چرا که یک حکومت و دولت سکولار باید که با تمامی شهروندان خود فارغ از مذهب، مکتب و ايدئولوژی شان یکسان رفتار کند. این عدم تبعیض است که راه را برای تشکیل پلورالیسم سیاسی در جامعه که هدف غایی حاکمیت دولت سکولار است، هموار میکند.

در کشوری سکولار همچون آلمان که جدایی دین از دولت در اصل 140 قانون اساسی آن تصریح شده، احزاب مسیحی از جمله دمکرات مسیحی و سوسیال مسیحی بطور یکسان با احزاب چپ و سبزها و سوسیال دمکرات که به صرف حزب غیر مذهبی وغیر ايدئولوژی هستند در روند سیاسی شرکت فعال دارند بطوریکه احزاب دمکرات مسیحی و سوسیال مسیحی سالیان قدرت سیاسی را در دست دارند.

دورنما و هدف این گزاره (جدایی دین از سیاست) در ارتباط با گروه های اپوزیسیون ایران صریحاً و بدون هیچ اما و اگری "کنار گذاشتن وحذف" سازمان مجاهدین خلق ایران بعنوان گروهی مذهبی در روند مشارکت سیاسی در ایران فردا است .

چنانچه روح حاکم، سیاست و هدف نهایی در این نشست و یا نشست های آتی تاکید بر گزاره (جدایی دین از سیاست) بوده باشد، باید که جملهء "جلوگیری از باز تولید استبداد" که توصیف مستعار "مجاهدین بدتر از خمینی" هستند را نیز دقیقاً در این راستا ارزیابی کرد چرا که در مجادلهء سیاسی و یا ضدیت هیستیریک با گروه مذهبی مجاهدین خلق ایران (اپوزیسیون) در طول این سالیان، نظریهء "مجاهدین بدتر از خمینی" هستند، همواره چه از طریق عمال رژیم و چه توسط مدعیان مبارزه با رژیم برای "مرعوب کردن مردم و برای نزدیکی نیروهای دیگر" با آنان همواره مطرح بوده است.

من اطلاع ندارم که آیا از سازمان مجاهدین خلق و یا شورای ملی مقاومت ایران برای شرکت در این کنگره ها و جلسات متن دعوتی فرستاده شده یا خیر یا اینکه اصولاً اراده ای سیاسی برای این کار وجود داشته و یا اینکه در آینده وجود خواهد داشت . آنچه که از دید من مشخص است مجاهدین و شورا هم به اتحاد عمل وهمکاری با نیروهای سرنگونی طلب معتقدند و هم اینکه شعار "همه با هم" را تا مرزبندی قاطع و مشخص افراد و جریانات سیاسی با کلیت رژیم و سرنگونی آن واقع بینانه نمی دانند.

شورای ملی مقاومت ایران در چار چوب طرح "همبستگی ملی" مصوب 13 آبان 1381، خط و مشی خود را برای اتحاد عمل نیروها و جریان های سیاسی که خواهان همکاری و همراهی مبارزاتی هستند، اما به هر دلیل نمی خواهند یا نمی توانند مانند اعضا و هواداران متعهد عضو شورا، التزام به برنامه شورا و دولت موقت و طرح ها و دیگر مصوبات شورا را داشته باشند، را تبیین کرده است.

در بند 2 این طرح تصریح شده است که جبههء همبستگی ملی، نیروهای جمهوری خواهی را که با التزام به نفی کامل نظام ولایت فقیه و همهء جناح ها و دسته بندی های درونی آن، برای استقرار یک نظام سیاسی دموکراتیک و مستقل و مبتنی بر "جدایی دین از دولت" مبارزه می کنند را در بر می گیرد و تبلیغ به سود رژیم و مذاکره و بر قرار کردن رابطه با هر یک از جناح ها و دسته بندی درونی را "خط قرمز" پیکار آزادیخواهانه و مرز بندی ملی ایرانیان در برابر حاکمیت آخوندی و آن را محک تشخیص دوست و دشمن و معیار تنظیم رابطه با کلیه افراد و جریان  های سیاسی میداند.

از این رو به جد بر این باورم که نمی توان خود را سکولار دمکرات نامید و به حکومت سکولار به عنوان "آلترناتیو" اعتقاد داشت اما مجاهدین و شورای ملی مقاومت ایران را بعنوان بخشی از جامعه "حذف، انکار و نادیده" گرفت و به آنها به دیدهء "دشمن یا رقیب" نگاه کرد (بر گرفته از صحبت های خانم الاهه بقراط در این کنگره) و هیچ نشستی و یا کنگره ای "بدون حضور" این بزرگترین نیروی معتقد به سکولاریسم به گواه تجربهء "سبز و حذف شدن قارچ گونه" ده ها تشکلات و سازمان ها و مدعیان دمکرات خواه در 30 سال گذشته نه تنها نتایج مطلوب را بدست نخواهد آورد بلکه قطعاً محکوم به شکست خواهد بود.

نگاهی به برنامهء موقت شورای ملی مقاومت ایران در بدو تأسیس، طرح مصوب شورای ملی مقاومت دربارهء دین و دولت در سال 1364 و پلاتفرم 10 ماده ای خانم مریم رجوی بعنوان "جامع ترین، مترقی ترین و جدیترین حقوق، برنامه و وظایف آتی حکومت"، از چنان جامعیت و کلیت و استحکامی برخوردار است که عدم توجه و چشم پوشی بر هر یک از مفاد آن توسط هر فرد و یا سازمانی نشان از عدم جدیت لازم وی در راه مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی و "خود را به اشتباه" «دموکرات» معتقد به حکومت و قانون اساسی که مبنای آن بر گرفته از مفاد اعلاميه جهانی حقوق بشر دانستن، می باشد.

این دستاویز و بهانه که چون مجاهدین نیرویی مذهبی و غیر دمکرات هستند و اگر بر فرض روزی قدرت را در دست بگیرند، همچون خمینی دجال ناروایی وخلف وعده خواهند کرد و دمار از روزگار مخالفان خود در خواهند آورد و با افراد به اصطلاح منتقد خود، هنوز که در قدرت نیستند چنین و چنان می کنند (بگذریم که چگونه بسیاری از این به اصطلاح منتقدین با تبلیغ بسود رژیم و رابطه با بعضی از جناح های درونی تماماً به خدمت رژیم درآمده اند) و بدین سبب پلاتفرم 10 ماده ای را "فرمالیستی" و فاقد هر گونه "ضمانت اجرائی لازم" می دانند، مانعی است بسیار جدی برای رسیدن به همبستگی ملی در جامعه و همگرایی مسولانه بین نیروهای سیاسی مدافع دمکراسی و حقوق بشر (الاهه بقراط ، در همانجا) و دیگر کاربردی ندارد.

کسانی که بجد خواهان ضمانت اجرائی لازم برای "جلوگیری از باز تولید استبداد" در ایران آزاد فردا هستند باید و موظف هستند که با حضور "مستمر و جدی و بیدرنگ " خود و آن هم نه در حرف بلکه در عمل و از همین امروز در صحنهء سیاست، راه را برای امکان بازتولید هر گونه استبدادی ببندند و با مشارکت تمام عیار خود در روند سیاسی ایران فردا مسیر را برای نیروهای دمکرات در مبارزه با "رفتار خودکامه یا خودسرانه " هموار کنند.

در مورد مجاهدین نیز تنها به فرضیات و اتهامات واهی که بیشتر از هر کس رژیم به نشر آن دامن می زند بسنده کردن نه تنها راهکار نخواهد بود بلکه اصرار بر آن تماماً بسود رژیم خواهد بود.

اما در مورد شبیه سازی شورای ملی مقاومت ایران می توان به دو نکتهء اساسی اشاره کرد.

نکتهء اول تلاش مذبوحانه کریم قصیم در مصاحبهء تلویزیونی خود در مورد جو سالم و دموکرات حاکم بر این کنگره در قیاس با نشست های درونی شورای ملی مقاومت که در آن وی همراه با رفیق مبارزش محمد رضا روحانی همواره تحت فشارهای روحی و روانی بوده اند و به اجبار تن به سیاست های "تمامیت خواه" مجاهدین و جباریت مسئول شورا داده بودند و اگر حضور سالیان خود در این جلسات و شرکت در روند تصمیم گیری ها و گذاشتن امضایش در زیر مصوبات شورا را امروز بدلیل بی تجربگی و خام بودن تماماً "اشتباه" می داند، دلیل اش را تنها همان فشارهای روحی و روانی که (تأثیرش ظاهراً تا امروز همچنان باقی ست) می داند. زهی بیشرمی

اما پاسخ به ادعای مسخره و سراسر کذب وی مبنی بر تلاش بی وقفه اش برای رفورماسیون سازمان مجاهدین خلق را به صاحب نظرات اش واگذار می کنم و تنها به گفتن "عاقلان دانند" بسنده می کنم.

نکتهء دومی را که می توان به آن اشاره کرد پیشنهاد طرح ایجاد کمیسیون های مطالعاتی مختلف از جمله "اطاق فکر امور زنان، جوانان، کارگران، دانشجويان، امور اقتصادی، زبان و هويت، نهادهای مدنی و غيره» در این کنگره بود.

شورای ملی مقاومت ایران از بدو تاسیس در سال 1360 و پس از آن برای برنامه ریزی و جدیت در کار و برای پیش بردن همزمان و همطراز کار "تئوری و عملی" در صحنهء مبارزهء تمام عیار، با تشکیل کمیسیون های 18 گانه، به اقدامی پیشرو دست زد که این اقدام می تواند بعنوان مرجع، نمونه و راهکاری مثبت مورد استفاده تمام سازمان هایی قرار بگیرد که مترصد حرکتی بواقع جدی هستند.

همانطور در ابتدا به این مطلب اشاره شد، از حضور عینی نیروهای "سرنگونی خواه" باید که بجد استقبال کرد. هر کس در حد اندازه و توان خود با هر قلمی و قدمی و درمی موظف است که آستین ها را بالا بزند و در صحنهء واقعی مبارزه اظهار وجود کند و تنها آن زمان است که به این واقعیت سخت پی خواهد برد که مبارزه با رژیمی که در داخل با اعمال سیاست سرکوب و دار و اختناق و در خارج از مرزهای خود با نفوذ در نیروهای مخالف خود و صدور و بسط تروریسم و بنیاد گرا یی اسلامی در کشورهای منطقه و حمایت های بیدریغ بین المللی برخوردار است، کاری ست که بهایی سنگین "ماورای تصور و توان" خیلی از مدعیان مبارزه، را طلب می کند. صرف حضور و گردشگری در دنیای مجازی برای روشنگری بدون اقدام عملی و برگزاری کنگره هایی از این دست که نه "دستور کاری دارد و نه قطعنامه ای" هرگز کارآمد نخواهد بود.

برگزاری چنین کنگره هایی که "همه با هم" و زیر یک سقف و تنها با "ادعای سکولار دمکرات بودن"، "اگر" بدون در نظر گرفتن "جوانب احتیاط" و فقط بعنوان محلی برای تمرین دمکراسی که راه را بسادگی برای حضور و نفوذ عوامل رژیم که، به گفتهء وزیر اطلاعات رژیم که نیروهای این وزارتخانه در بسیاری از احزاب و سازمان های اپوزیسیون خارج از کشور نفوذ دارند، هموار می کند، "اگر" "بدون مرزبندی قاطع و مشخص" با افراد و جریاناتی که تنها "در حرف و نه در عمل" خود را مخالف نظام ضد ایرانی آخوندی می دانند، چرا که نمی توان خود شخصاً و یا بستگان درجهء یک خود، به "هر دلیلی" آزادانه به ایران رفت و آمد کنند (امری که تنها از طریق هماهنگی با سفارتخانه و یا کنسولگری ها و با اطلاع ادارات امنیتی رژیم میسر می باشد) و همزمان ادعای مبارزه با رژیم را داشت. این نه سفید و سیاه دیدن این عمل بلکه حاصل این عمل لوث کردن مبارزه است و "اگر" سودای " آلترناتيو واقعی" بودن را در سر دارند و چهار مشخصه ("مظهر پاک بودن سياسی"، "شفافيت در گفتار و کردار"، "عزمی جزم داشتن برای بر انداختن بساط ملايان و نوچه هاشان"، "تکيه نکردن جز به مردم خويش" ـ نگاه کنید به دو مقالهء "آلترناتیو سازی و یا چلبی سازی ؟ مسله این است" و "چلبی سازی و رابطه با بیگانگان") که آقای نوری علا در گذشته در "ضدیت" با آلترناتیو خواندن سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت که آنها را فاقد این مشخصات می دانند، را در خود می بینند، برگزاری نشست هایی بدون "دستور کار" مشخص، تنها در همان نشست سالانه که در آن دیدارها تازه می گردد، درجا خواهد زد و دیر یا زود از هم خواهد پاشید.

در مطلب دوم آقای نوری علا، آنجایی که در مقام پاسخ به آقای مهرداد درویش پور و اعتراض جوانان منتقد به برگزاری چنین کنگره هایی بدون حضور جوانان برآمدند و آشفته شدند که چرا اینها ارث پدر را از ما طلب دارند و اگر خود بهتر می نوازند ، بفرمایند و بزنند (نقل به مضمون) نشان دادند که اتوریته پنهان ایشان در برابر انتقادات بسیار شکننده و "بی ظرفیت" است و ظاهراً این دست کنگره ها محل مناسبی برای تمرین انتقاد پذیری نیست.

امروز ملا ک واقعی هر فرد و یا جریانی که ادعای سکولار دمکرات بودن واقعی را دارد بدون هیچ اما و اگری "دوری و نزدیکی" آنان با پلاتفرم 10 ماده ای اعلام شده توسط خانم مریم رجوی می باشد.

با امید به پیروزی نیروهای سرنگونی خواه

درود فراوان به روح تمامی شهدای راه آزادی

سلام بر شیر زنان و کوهمردان محصور در زندان لیبرتی

با احترام

رضا محمدی

29.08.2014

http://www.aftabkaran.com/maghale.php?id=4206

 

 

نظر خوانندگان

 

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه