خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

24 شهريور ماه 1393 ـ  15 ماه سپتامبر 2014

تغيير موضوع يا تحريف حقايق؟

حسن شرفی و شاهو حسینی، از حزب دموکرات کردستان ايران

آقای اسماعیل نوری علاء در جمعه گردی های هفته گذشته ی خود  مطلبی تحت عنوان «مجاهدین، احزاب کردی و کنگره بوخوم» به نگارش در آورده که در آن به جمعی از جهات و شخصت ها تاخته که طبیعتاً هر یک از آنان می توانند در مقام پاسخگویی تأیید یا تکذیب آن برآیند . آنچه که در این رابطه مورد نظر ما است بخشی از نوشتهء ایشان است که در مورد عدم حضور آقایان مصطفی هجری، دبیرکل، و حسن شرفی، جانشین دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران، و آقای شاهو حسینی، نمایندهء این حزب در خارج از کشور در کنگره بوخوم می باشد. در این راستا، جهت  یادآوری آقای نوری علاء، اظهار می داريم که ما در پاسخ به دعوت ایشان جهت شرکت در کنگرهء بوخوم، ضمن تشکر از ارسال دعوتنامه، علت خودداری از شرکت در این کنگره را چنین بیان داشته بودیم که چون برگزار کننندگان این کنگره اعتقادی به تأمین حقوق ملیت های ایرانی  ندارند و نیز برخي از  شرکت کنندگان در آن را کسانی تشکیل می دهند که باورمند به دمکراسی به معنای واقعی آن نیستند و بحث از حقوق ملیت های ایرانی را بر نمی تابند از حضور در این کنگره معذوریم. در پاسخ این نوشته آقای نوری علاء در پیامی به آقای شاهو حسینی اظهار داشته بودند (با سلام  من  زبان ندان پيام جناب شرفي را در نيافتم كه مثبت است يا منفي. با مهر)  پاسخ آقای حسینی  به آقای نوری علاء بطور کوتاه این بود که این نظر هر سه نفر می باشد و این کل ماجرا بود.

اما آقای نوری علاء این مطلب را بهانه قرار داده تا در بخش دیگری از نوشتهء خود اشاره به بحث های پالتاکی نماید که چند سال قبل با نمایندگان حزب دمکرات کردستان ایران  داشته است؟! و گویا در آن  "طرفین مذاکره  به سندی دست یافتند که در آن  مقاصد هر دو طرف مورد تأیید دیگری قرار گرفته و حاوی تعهد به یکپارچگی و تمامیت ارضي  ایران" و کوشش برای اجرای سیاست عدم تمرکز، بصورت تقسیم وظایف دولت مقتدر مرکزی و دولت های خودگردان و (نه خودموختار) محلی بوده و نمایندگان حزب اعلام داشتند که سند مزبور را برای رسیدگی و تصویب به رهبری حزب می فرستند. بزودی خبر رسید سند مزبور به تصويب شورای سیاسی حزب نیز رسيده  است؟!"

در این مورد متأسفیم که حافظهء آقای نوری علاء این اجازه را به ایشان نه داده که واقعیت ها را آن طور که بوده بیان کند بلکه، به سهو یا بعمد، به تحریف حقایق پرداخته و آنچه را که خود در جلسات  پالتاکی بیان داشته به جای آنچه که در رابطه با فدرالیزم و حق ملیت های ایرانی و سیمای ایران آینده از سوی نمایندگان حزب دمکرات کردستان ایران بر آن تأکيد گردیده، ذکر کرده است. خود ایشان، باز هم اگر حافظه شان اجازه دهد، نیک می دانند که در تمام جلسات پالتاکی بحثی از خودگردانی يا خودموختاری، مگر از سوی ایشان، مطرح نبوده است بلکه بحث بر سر فیدرالیزم بوده که نمایندگان حزب دمکرات کردستان ایران بر ملی ـ جغراقیایی بودن آن تأکید داشتند و ایشان به نوعی  از استانی بودن آن، یعنی همین که در دورهء رژیم سابق و اکنون در جمهوری اسلامی معمول است، اظهار نظر می کردند. علاوه بر این، واقعاً اگر آقای نوری علاء با نمایندگان حزب دمکرات کردستان ایران سند امضا شده ای در اختیار دارند بهتر بود آن را منتشر می کرد! فراتر از این، آیا در جلسات پالتاکی متعددی که وجود داشته و آقای شرفی هم در دو جلسهء آن شرکت داشتند کسانی دیگری هم به نمایندگی از جهات دیگر حضور نداشتند؟ اگر بودند که خود آقای نوری علاء بدان معترف و از ایشان نام می بردند، و در کنگره بوخوم هم شرکت داشته اند آیا آنها هم مثل آقای نوری علاء بر دست یافتن به چنین سندی که ایشان مدعی هستند، معترف اند؟! تازه، آقای نوری علاء این تحریف آشکار را به حساب تغییر در مواضع دیگران هم می گذارد.

این نوع تحریف و اینگونه وارونه مطرح کردن های آقای نوری علاء ما و شاید دیگران را براین باور رهنمون مي سازد که چنانچه در آینده بحث های در هر موردی با ایشان و طیف وابسته به ایشان بمیان آید مباحث فی مابین باید با صدای شرکت کنندگان ضبط و ثبت شود تا شاید کمکی به آقای نوری علاء باشد که ناچار به تحریف حقایق و قلب واقعیت ها نگردد.

مورد دیگری که در نوشته ی ایشان به چشم می خورد این است که گویا در میان اعضای کنگرهء ملیت های ایران دربارهء موضوع مطروحه ایشان دو نظر وجود داشته و ایشان با (دو کنگرهء ملیت های ایران مواجه است)؛ خیالی که مدت ها است آقای علاء و همفکران اش خواب تحقق آن را می بینند و در صدد دو یا چند پاره کردن این کنگره هستند. حال اگر عضوی از اعضای کنگرهء ملیت های ایران در تجمعی شرکت نماید یا ننماید هیچ دلیلی بر صحت ادعای آقای نوری علاء نخواهد شد.

حرف آخر اینکه آقای نوری علاء در نوشتءه خود بدتر از همه اتهام تجزیه طلبی هم نثار برخی از هم میهنان می نماید و از دلسوزی برای ایران سر آشتی با هیچ تجزیه طلبی را بر نمی تابد!؟ غافل از این هستند که تجزیه طلب واقعی آنهائی  هستند که هم اکنون با رفتار تبعیض آمیز و اندیشهء کوتاه بینانهء خود ملیت های ایرانی را به درجات مختلف و حقوق متقاوت تقسیم و تجزیه کرده اند.

بهمین جهت هم هست که دمکرات های واقعي  و خواستاران حقوق ملی، عدالت و یکسانی در ایران با کسانی که موافق تبعیض و ادامه ی آن هستند سر سازگاری نداشته و نخواهند داشت.

به این امید که آقای نوری علاء در گردش قلم و درج مطالب به واقع بینی و واقع گرایی اهمیت و ارزش دهد  و از اتهام زدن به دیگران و تحریف واقعیت ها خود را بدور دارد.

نمایندگان حزب دمکرات کردستان ایران در جلسات پالتاکی چند سال قبل

حسن شرفی ـ شاهو حسینی

 

 

نظر خوانندگان

 

 

محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:

توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.

کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.

 

بازگشت به خانه