|
|
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
هنر حکومت اسلامی بهره گیری از مردان بی خاصیت است
سايت «فردا»
بوذرجمهر حکیم را پرسیدند: سبب چه بود که پادشاهى آل ساسان ویران گشت و تو تدبیرگر آنها بودى و تو را تا امروز به تدبیر و خرد و دانش در همه جهان همتا نیست؟ بوذرجمهر پاسخ داد: سبب دو چیز بود یکى آن که آل ساسان بر کارهاى بزرگ، کارداران کوچک و نادان گماشتند؛ و دیگر آنکه مردان بزرگ را به کارهاى کوچک. (سیر الملوک، خواجه نظام الملک طوسی)
اگر گمان می کنید مردان بی خاصیت به کاری نمی آیند؛ باید در عقیده تان تجدید نظر کنید. مردان بی خاصیت می توانند یکی از مهمل ترین نظام های تاریخ بشر را سی و پنج سال قرص و محکم سرپا نگه دارند. مردان بی خاصیت می توانند راه یک ملت را سد کنند؛ می توانند جلوی تحولات اجتماعی بایستند؛ یک جامعه را به انحطاط بکشند؛ آرزوهای ملتی را به یاس تبدیل کنند؛ یا حتی مسیر تاریخ را تغییر دهند. مردان بی خاصیت فی نفسه بی خاصیت هستند اما با توجه به جایگاهی که در آن قرار می گیرند ممکن است خواصی داشته باشند.
مردان بی خاصیت را برای اینکه بی خاصیت ننامیم با عنوانهایی مانند واقعگرا، پراگماتیست، صلح طلب، اصلاح طلب، رفورمیست، روشنفکر و آینده نگر یاد می کنیم؛ اما یک شخص بی خاصیت در واقع هیچکدام از اینها نیست و فقط بی خاصیت است. مهمترین خصیصه ی یک بی خاصیت این است که همیشه بی خاصیت است و بی خاصیت می ماند. بنابر این یک بی خاصیت کاملا قابل پیش بینی و قابل اعتماد است .اگر بیست میلیون نفر در انتخابات ریاست حکومت به او رای بدهند بی خاصیت است. اگر اغلب کرسی های مجلس شورای اسلامی را در اختیار داشته باشد کماکان بی خاصیت است. اگر شخص اول مملکت باشد باز هم بی خاصیت است. اگر نحقیرش کنند بی خاصیت است. اگر به تمام اصول و پرنسیب هایش تعدی کنند بی خاصیت است. اگر ممنوع الخروجش کنند بی خاصیت است. اگر به تمام یاران و دوستان و خانواده اش هم تعددی کنند باز بی خاصیت است.
مردان بی خاصیت ما مولود زمانه ی خودمان هستند. بی خاصیت های ایرانی را باید فرزندان بحق قرون گذشته ی تاریخ ایران دانست. اگر به چند قرن گذشته ی تاریخ ایران نگاه کنیم، از دورانی که مغول به ایران حمله کرد تا وقوع انقلاب مشروطه، ما به عنوان یک ملت حرفهای بزرگ زدیم و کارهای کوچک کردیم. عمده ی تولیدات ما در این هفتصد-هشتصد سال، بجز روضه خوان و ملا و منبری، شعر و شاعری بوده. بنابر این جای تعجب ندارد که بی خاصیت های ایرانی کارهای کوچک کنند و حرفهای بزرگ بزنند یا سخنوران قهاری باشند.
حکومت اسلامی راز مردان بی خاصیت را به فراست دریافته. مردان بی خاصیتی که حرفهای خوب بزنند یا خوب حرف بزنند بدون اینکه لزوما مزدور و خاین باشند، سرمایه های اجتماعی هستند. اگر یک بی خاصیت نقاط ضعفی هم داشته باشد، مثلا فساد مالی یا اخلاقی داشته باشد یا زنباره و افیونی باشد، آنوقت علاوه بر اینکه یک سرمایه اجتماعی است، سرمایه سیاسی هم محسوب می شود.
بی خاصیت ها هیچگاه جرات اعتراض یا گفتن حرف نه را ندارند و در همه جا هم حضور دارند. یک بی خاصیت نیازی به تربیت و سرمایه گذاری ندارد. فرهنگ ما همواره به تعداد کافی بی خاصیت تولید می کند. کافی است که این افراد را شناسایی کنند و بر مصدر کارها بنشاند. این موضوع علی الخصوص درباره ی جنبش های سیاسی-اجتماعی و احزاب و گروههایی که بالقوه می توانند منشا خطر باشند، حقیقت دارد.
بی خاصیت ها لزوما خرافاتی نیستند اما زمینه ی خرافات قوی دارند که با طبیعت نظام اسلامی هماهنگی دارد. بی خاصیت ها خودشان هم نمی دانند چگونه بر راس امور قرار می گیرند. همواره دستی از غیب آنها را بر صدر امور می نشاند و بر گردن مخافانشان می زند. بنابر این جای تعجب هم ندارد اگر زمانی تصور کنند که امداد غیبی و دوازده امام و چهارده معصوم پشتیبانشان بود. حکومت اسلامی فعالینی را که امکان ایجاد دردسر دارند به طرق مختلف شناسایی می کند و تحت فشار قرار می دهد یا از آنها تواب سازی می کنند. بنابر این همیشه بی خاصیت ها هستند که به عنوان ناجیان سازمان و افراد آینده نگر و مآل اندیش شناخته می شوند.
بی خاصیت ها بخشی از واقعیت امروز جامعه ایران هستند ولی دردی از دردهای ما دوا نمی کنند. اگر زمانی جامعه ی ایران بخواهد بجای لفاضی و گنده گویی به دستاوردهای حقیقی برسد، باید به دنبال رهبران واقعی بگردد که کمتر حرف بزنند و بیشتر عمل کنند، اصول و پرنسیب های شناخته شده داشته باشند، و حاضر باشند هزینه های تحولات اجتماعی را بپردازند.
4 آذر 1393
نظر خوانندگان
محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.