|
|
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
پيوند به فايل صوتی اين سخنرانی
دولت و ملت، در اتحادی نامقدس برای سیاست زدایی
یوسف اباذری*
دکتر یوسف اباذری، جامعه شناس و استاد دانشگاه در جلسه بررسی و نقد مرتضی پاشایی که چند روز پیش در تهران برگزار شد، از وضعیت اجتماعی امروز ایران و سیاستزدایی از سوی حکومت انتقاد کرد. او همچنین روش پاسخگویی «تکراری» روحانی را فاشیستی خواند و گفت که دولت اعتدال تمام قصدش این است که مسائل سیاسی را کنار بزند تا مسائل حقیقی سیاسی مطرح نشود.
اباذری با اشاره به فیلمی که اخیرا از سیمای جمهوری اسلامی با نام ماهیها در سکوت میمیرند، که دربارهء وضعیت وخیم مردم سیستان و بلوچستان است، گفت: «مردم، غذا ندارند بخورند. با مسوولین استانی که صحبت میکردم، میگفتند اگر دولت یک ماه یا دو ماه دیگر به اینجا نرسد، این استان خواهد مرد. این فیلم که اسمش ماهیها زنده میمیرند هست، تلویزیون نشان داد و نکته جالب برای من این است که هیچکس، هیچکس به این فیلم کوچکترین توجهی نکرد... و شما که اینجا نشستهاید نمیدانید چنین فیلمی تهیه شده، و این فیلم در باره زندگی و مرگ یک استان مملکت است.»
اباذری این سوال را مطرح کرد: «چه شده که میآیند و مسائل واقعیای را که ما با آن روبرو هستیم را از ذهن ما میبرند؟» و در ادامه به مرتضی پاشایی پرداخت: «این آقایی که عکسش را اینجا زدهاند و چراغها را تاریک کردهاند، یک خواننده پاپ بود و پاپ در سیر موسیقی، مبتذلترین نوع موسیقی است و این آقا، از مبتذلترین افرادی بود که این موسیقی پاپ را میخواند. کسانی میگویند موسیقی او را تحلیل نکن، چطور من میتوانم موسیقی کسی را که مرده است تحلیل نکنم؟ من دادهام یک موسیقیدان، فرمت موسیقی او را تحلیل کرده... مبتذل محض است! ما [موسیقی] پاپی داریم که پیچیده است. این سادهترین، مسخرهترین، احمقانهترین و بدترین نوع موسیقی است. صدای فالش، موسیقی مسخره، شعر مسخرهتر. بنابراین من چطور میتوانم چنین چیزی را تحلیل نکنم؟»
این جامعهشناس، سپس نوک انتقاد خود را به سمت مردم برد و گفت: «برای من خیلی جالب است که [دويست - سيصد هزار، یک میلیون نفر از] یک ملتی میافتند به ابتذال، و در مجلس ترحیم چنین خواننده مسخرهای شرکت میکنند و توی سرشان میزنند... و یک نفر در فیسبوک مینویسد که "من تا ابد میسوزم"... چرا مردم ایران به این افلاس افتادهاند؟ چطور مردم ایران به این فلاکت افتادهاند؟ اینجا است که تحلیل بسیار مهم است.»
اباذری سپس به روند تبدیل ورزشکاران محبوب به نماینده و سیاستمدار اشاره کرد و گفت: «دولت بر مبنای فعل و انفعالات سیاسی ترجیح داد یک سری ورزشکار که محبوبیت مردمی دارند، مثل همین محبوبیت مبتذلی که الان وجود دارد، یک عده فوتبالیست و کشتیگیر و کاراتهکار را تپاندند درون مجلس و شورای شهر برای اینکه سیاستمدار [واقعی] را بکنند بیرون. مرحله دوم که شروع شد، خوانندگان و نوازندگان و [دست اندرکاران] پاپ و خانم هدیه تهرانی در مراسم یکی دیگر شرکت کرد و خانم مهتاب کرامتی در مراسم آقای روحانی شرکت کرد... متوسل شدند به خوانندگان پاپ برای اینکه سیاست واقعی در این مملکت را... وقتی قرار است سیاستزدایی انجام شود، لاجرم چنین وقایعی پیش میآید. متوسل میشوند به خوانندگان پاپ برای اینکه جای سیاست واقعی را بگیرند.»
دکتر اباذری، سپس تشییع جنازه بزرگ مرتضی پاشایی را با تشییع جنازه و بزرگداشت مهوش مقایسه کرد و در ادامه گفت: «لات و سوسول دست به دست هم دادهاند که سیاست واقعی این مملکت را داغان کنند و از بین ببرند و دولت و حاکمیت نه تنها با این مساله مشکلی ندارد، که تشویق میکند. توی ستادهای تبلیغاتیشان میآورد. سخنگویشان میکند، مقام بهشان میدهد، کار بهشان میدهد، در تلویزیون برایشان تبلیغ میکند... و حاصل همین میشود که در مرگ یک خوانندهای که فالش میخواند و در پایینترین سطح موسیقی جهان قرار دارد... پاپ هم درجات دارد... موقعی که [پاشایی] میمیرد، از او به عنوان یک قهرمان استقبال میکنند و تلویزیون میرود پای این ماجرا که این ماجرا را تبلیغ کند... این ماجرا کاملا ملتی و دولتی است.»
این جامعهشناس، سپس به ترس دولت از ملت و ملت از دولت و مکانیزم آن پرداخت: «بعد از وقایع 88، دولت یا حاکمیت از مردم میترسید، مردم هم از دولت میترسیدند... مکانیزمی وجود دارد به نام [يگانه شدن با متجاوز Identification with aggreorsor] ... یعنی، اینهمانی شدن با متجاوز. اتفاقی که افتاده این است که دولت از طریق این مکانیزم میخواهد با مردمی که سیاست زدوده هستند، یکی شود و مردم هم همین حالت را دارند و میخواهند با دولتی که متجاوز است یکی شوند. مردم میآیند در جلسه آقای روحانی، یک سوالی که به نظرشان سیاسی است از ایشان میپرسند، ایشان یک جواب بسیار تکراری میدهد... تکرار، یکی از شگردهای فاشیزم است. (من نمیگویم که ایشان فاشیست است) و افراد برایش دست میزنند. انگار یک ریچوال (Ritual - مراسم آیینی) است که مجبورند و محکومند انجام بدهند، مثل هر آدم کامپالسیو (وسواسی) که [مرتب] یک سوال را بپرسند و او هم جواب بدهد و دست بزنند... هیچ محتوایی ندارد. هیچ تقاضایی ندارد.»
اباذری ادامه داد: «مردم آنقدر به فلاکت افتادهاند... وقتی میگویند موسیقی را تدریس نکنید، شناخت و سلیقه موسیقی مردم میشود این... بر مبنای همین مونیزم (Monism – يکه گرائی)، دولت و ملت یکی شدهاند و برای این آقا (مرتضی پاشایی» این کار را کردند و مردم دارند میسوزند... نه مقاومتی در برابر دولت انجام گرفته، نه دولت کاری کرده، دو تا آدمی که از هم میترسند، دست به دست هم دادهاند و این مضحکه را بار آوردهاند و این افتضاح را بار آوردهاند... هنر یا حقیقت را میگوید یا دروغ میگوید. این آقا با شعر مبتذلش دارد دروغ میگوید. دولت اعتدال تمام قصدش این است که مسائل سیاسی را کنار بزند، مسائل حقیقی سیاسی مطرح نشود، با توسل به مسائل شبهسیاسی. از اقتصاد استفاده کند که مسالهای است به شدت سیاسی تا سیاست را کنار بزند. از خواننده پاپ استفاده میکند تا سیاست را کنار بزند. ماجرای کنفرانس و برنامه اتمی را کار میکند که مردم کاری به کارش نداشته باشند و سیاستزدایی بشود.»
اباذری، مردم و دولت را متحد خواند: «شما اسمش را بگذارید مقدس یا نامقدس، خودشان را دارند با یکدیگر همهویت میکنند. منتهی کجا؟ در اینجا. موسیقی این آقا در برابر آرمانهای اولیه انقلاب چه جایی دارد؟ هیچ. ابتذال و سقوط. مردم و دولت با هم این سقوط را انجام میدهند. این مساله، یک نکته شبهفاشیستی دارد که من از آن وحشت دارم. یک ترس متقابل است... سیاستزدایی، انهدام هر آن چیزی است که برایش انقلاب شد و عده زیادی برایش ایستادهاند... چرا وقتی یک روشنفکر میمیرد کسی برای تشییع جنازهاش نمیرود؟ مگر وقتی [ساموئل] بکت مرد، چند نفر رفتند؟ سه نفر... این ماجرا نشانه بدی است، نشان این است که سیاستزدایی دارد به یک جاهای بدی کشیده میشود و خود مردم طالب این هستند.»
اباذری در پایان با بازگشت به بحث اولش نقد موسیقی مرتضی پاشایی تاکید کرد که «دولت و ملت در یک اتحاد نامقدس میخواهند سیاستزدایی کنند.»
در بخش پرسش و پاسخ این برنامه که با اعتراضهایی هم همراه بود، اباذری ضمن دفاع از گفتههای خود گفت که «سرانجام این موسیقی، فاشیزم است.»
اباذری در پاسخ به اعتراض کسانی که او را متهم به اهانت به خواستههای مردم کردند گفت: «بسیار خوشحالم که دارم توهین میکنم. برای اینکه این ملت نشان داده که باید بهش توهین بشود تا برود و بفهمد که شما نمیتوانید هم به این آقا گوش بدهید، هم به بتهوون گوش بدهید بعد هم تسکین بگیرید و بخوابید.»
____________________________
* لازم به توضیح است که یوسف اباذری، در تبلیغات انتخاباتی سال 1388، با سخنرانی در همایش «موج سوم» و «پویش دعوت از خاتمی» از کاندیداتوری محمد خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری حمایت کرده بود و با «ستایش» از او، خاتمی را «از جنس آدمهایی مثل گاندی و نلسون ماندلا» دانسته بود.
نظر خوانندگان
محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.