|
|
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
نیک آهنگ کوثر
سخنان منسوب به میرحسین موسوی در پاسخ به اتهام «براندازی نظام»، ذهن مرا به ماجرایهای بعد از انتخابات 1388، و فیلم ماتریکس برد. هر وقت فیلم سینمایی ماتریکس را میبینم، نکتهء جدیدی به نظرم میآید که باید روی آن تمرکز کرد و به آن پرداخت. در مراحل ابتدایی فیلم، جایی که قهرمان داستان مقابل مورفیوس که مرشد بقیه است نشسته... مورفیوس دارد درباره ماتریکس و سیستم غالب توضیح میدهد و میگوید: «ماتریلکس، یک سیستم است. آن سیستم دشمن ما است. ولی وقتی درون آن هستی و نگاهی به دور و برت کنی، تاجر و معلم و وکیل و نجار میبینی. فکر و ذهن همان مردمی که میخواهیم نجاتشان دهیم...اما تا آن زمان، این مردم هنوز بخشی از همان سیستم هستند، و آنها را دشمن ما میسازد. باید درک کنی، که بیشتر مردم آماده جدا شدن نیستند، و به نحوی مایوسانه، به سیستم وابسته هستند که میجنگند تا حفظش کنند.» حرفهای مورفیوس در باره مردمانی است که نمیدانند سیستم از آنها چه استفادهای کرده است و میکند.ه
شاید از نظر بخش عمدهای از کسانی که از نتیجهء انتخابات 1388 مأیوس شدند و آن را تقلب خواندند، تلاش برای بازپسگیری رأیشان یک هدف بود. اما اگر از فعالان جنبشهای سیاسی موفق بپرسید که آيا چنین چیزی میتواند هدف خطاب شود، به شما با تعجب خواهند نگریست.
حرکتی که هدف نداشته باشد، نمیتواند در نهایت جنبش خوانده شود. جنبش، مختصات خودش را دارد. هدف، رهبری منسجم، برنامه و استراتژی، تاکتیک، راههای رسیدن به پیروزیهای مقطعی برای کسب مومنتوم و... با این حساب، شاید بتوان «رای من کو» را در چارچوب تاکتیکهای اعتراضی ارزیابی کرد.
شاید یکی از دلایل عدم موفقیت «جنبش سبز» در سال 2009، نداشتن هدف برای بعد از نتیجهگیری احتمالی اعتراضات مردمی بود. فرض کنید میرحسین موسوی که به ولایت فقیه ملتزم است، رئیس جمهوری میشد و نمیتوانست زروگویی ساختارهای مرتبط با مقام ولایت را به چالش بکشد. چه اتفاقی میافتاد؟ مگر خاتمی توانست لوایح دوقلو و یا پرونده قتلهای زنجیرهای و نظارت بر سیما و بسیاری از نهادها را به سرانجام برساند که میرحسین موسوی بتواند؟
میرحسین موسوی به هیچ عنوان برانداز نبود، چه، اگر بود و هدفی بالاتر از حفظ نظام در چارچوبهای مورد نظر آیتالله خمینی داشت، وقتی خواهرزادهاش کشته شد، وقتی مهار اوضاع در عاشورای 88 از دست نهادهای امنیتی و انتظامی خارج شد، از آن پلی برای پیروزی بر نهاد ولایت فقیه میساخت. در عوض، بدن بیجان خواهرزادهاش در اختیار نیروهای امنیتی قرار گرفت و نظام نهایتا تعیین کرد چه باید بشود و چه نباید بشود.
میرحسین و کروبی و خاتمی به هیچ عنوان خواهان حکومتی بهجز جمهوری اسلامی نبوده و نیستند. آنها جزئی از «ماتریکس» نظام هستند. طبیعتا کسانی که به تبعیت از ایشان حرفی میزنند و اعتراضی میکنند، باز هم در همان «ماتریکس» قابل تعریف هستند. خروج از ماتریکس، راحت نیست. تولدی مجدد میطلبد. خروج از نظام، خروج از حاکمیت، خروج از تعاریف تحمیل دوران طلایی، تعادل هر عضو سابقهدار جمهوری اسلامی را تا مدتها به هم خواهد زد، اما بدون این خروج، نه میتوان انتظار تغییر این شخصیتها را داشت، و نه میتوان به اصلاح ساختار امیدوار شد.
میرحسین و کروبی، بخشی از نظام هستند و مطمئنا گزینه نسبی بسیاری از شهروندانی که از عضو دیگر نظام، یعنی احمدینژاد خسته شده بودند...اما باز در همان چارچوب نظام باید آنها را دید. خروج از نظام، به معنی پذیرش مسوولیت همراهی با ساختار و اعتراض به همه کاستیها و جنایتهای نظام است. به همین دلیل کسانی مثل عطا مهاجرانی و مزروعی و امیرارجمند و خیلیهای دیگر، حتی وقتی خارج از مرزهای فیزیکی ایران زندگی میکنند، عملا درون مرزهای معنوی حکومت گیر کردهاند و امکان مهاجرت هم ندارند.
اینکه نظام بخواهد میرحسین و کروبی را از درون مرزهای معنوی، اخراج کند، بحث دیگری است، چون به اندازه کافی با منطق فعلی نظام همراهی نکردهاند، اما به هیچ عنوان نمیتوان آنها را برانداز دانست. وقتی خیال میکنیم خاتمی که نه قانون اساسی دیگری را میپذیرد و دموکراسی غربی را رد میکند سیستم بهتری را میطلبد، احتمالا در اشتباهیم.
اگر کسی و گروهی بخواهند این سیستم را براندازند، باید اول از نظر فکری از سیستم خارج شوند. ماتریکس، ماتریکس است. وقتی صفر و یک و عدد و نشانه سبز هم باشی، اما درون سیستم، و نخواهی خارج شوی، لاجرم درون سیستم گیر کردهای.
_________________________________
فیلمهای سهگانه ماتریکس و شباهت آن با انتخابات ايران
سیستم دوباره «بارگذاری» میشود: شباهتهای سهگانه ماتریکس و انتخابات ریاست جمهوری(۲)
https://khodnevis.org/article/62748#.VKCjvP_AFA
نظر خوانندگان
محل ارسال نظر در مورد اين مطلب:
توجه: اگر عنوان اين مقاله را در جدول زير وارد نکنيد، ما نخوهيم دانست که راجع به کدام مطلب اظهار نظر کرده ايد.
کافی است تيتر را کپی کرده و در محل مربوطه وارد کنيد.