تأسيس: 14 مرداد 1392     |    در نخستين کنگرهء سکولار های ايران     |      همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

5 فروردين ماه 1394 ـ 25 ماه مارس 2014  

تهدید به سرکوب / تهدید به تبعید

حشمت طبرزدی

در آخرین ملاقات سال 93 از طریق بچه ها شنیدم که اطلاعاتی ها پیام فرستاده اند که احتمال تبعید پدرتان وجود دارد. این مساله را در پاسخ به فرزندم حسین گفته بودند که از آنها خواسته بود با ملاقات حضوری آخر سال موافقت کنند. اين، در واقع، عیدانهء اطلاعات روحانی به خانواده من بود...!

در سخرانی خامنه ای در مشهد نیز، گویا، جنبش های اجتماعی به تحریک با چراغ سبز خارجی ها و برای ایجاد اغتشاش متهم شدند که چراغ سبز دیکتاتور برای سرکوب بیشتر مردم بود. و البته نمایانگر این است که جنبش اجتماعی راه درست و تاثیر گذاری انتخاب کرده که نارضایتی دستگاه دیکتاتوری را برانگیخته است.

تهدید اطلاعات در حالی است که من بیش از5 سال است که به صورت غیرقانونی در زندان گوهردشت کرج (رجایی شهر) در تبعید هستم. گویا اینها ساده ترین مسائل را نیز درک نمی کنند. فکر نمی کنم در سراسرایران، زندانی بدتر از گوهردشت (رجایی شهر) داشته باشند. من نام آن را جهنم گذاشته ام. زندانبانان را مأموران جهنم می دانم، نه مسئولین قانونی برای انجام کارهای عادی و پاسخگویی قانونی. به فرض که من را ازاین جا به جای دیگری انتقال بدهند و امکان نگهداری من در آنجا را داشته باشند، آیا مشکل آنها حل می شود؟! این چه تهدید مضحکی است!

آیا 21 سال پیش که «پیام دانشجو» را توقیف کردند، بارها به گروه فشار دستور حمله به دفتر اتحادیه را دادند و من را تا سر حد مرگ کتک زدند، مشکل آنها حل شد؟ آیا از آن زمان تا کنون که جز بازداشت، شکنجه، زندان و تهدید کار دیگری انجام نداده اند مشکل آنها حل شد که حالا تهدید می کنند؟ آیا در برابرخواسته های قانونی، دموکراتیک و مسالمت جویانهء طبقات گوناگون اجتماعی، جز با زبان تهدید و سرکوب و زندان حرفی زده اند؟ و آیا این زبان تاثیری هم داشته است که اینک معلم ها، کارگرها، پرستارها، اهوازی ها، بازنشسته ها و زنان را تهدید می کنند؟

آیا سه ماه پیش که 9 نفر وحشیانه به خانه ما هجوم بردند و فرزندم، علی، را به اتهام دفاع از حقوق حیوانات بی زبان بازداشت کردند، نتیجه ای گرفتند یا اینکه من را وا داشتند تا جدی تر به مبارزات قانونی و دموکراتیک بپردازم!؟

نه جنبش اجتماعی از تهدیدهای خامنه جا می زند، نه زندانیان سیاسی از تهدید به فشار بیشتر هراسی دارند. دو هفته پیش از عید نوروز که البته شما اسلام گراها ترجیح دادید با عزاداری به این عید دهن کجی کنید، ریختید در سالن 12 و مثلاً بازرسی کردید. هفتهء پس از آن، همزمان با چهارشنبه سوری، درب هواخوری را باز نکردید. نتیجه این دو اقدام شما چه بود؟ مراسم باشکوه چهارشنبه سوری را در سالن برگزار کردیم،از روی آتش پریدیم و مرگ بر دیکتاتورگفتیم. پیام آن را نشنیدید؟ باز تهدید به فشار بیشتر می کنید!؟ فکر می کنید تهدید و سرکوب بیشتر، بحران های گوناگون شما را بر طرف خواهدکرد؟

البته از جنبش فعال اجتماعی و همهء گروهای آزادی خواه، دموکراسی خواه و عدالت خواه نیز دعوت می کنم ضمن اینکه صفوف خود را متحدتر می کنند، همهء تلاش خود را در پشتیبانی از خواست های دموکراتیک جنبش مدنی متمرکز نمایند و از تهدید دیکتاتوری نهراسند. راه درستی انتخاب کرده ایم و قطعاً پیروزی با ماست.

زندانيان رجائی شهر

 

بازگشت به خانه