تأسيس: 14 مرداد 1392     |    در نخستين کنگرهء سکولار های ايران     |      همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

6 شهريور ماه 1394 ـ  28 ماه اگوست 2015

ضرورت وجودی جنبش سکولار دمکراسی

کوروش اعتمادی

Koroush_etemadi@hotmail.com

بنظر میرسد مرکزیت برآمده از فعالین«نهاد جنبش سکولار دمکراسی» در برون مرز، تا اکنون در یک عرصه، دچار نوعی کم کاری در شرح هویت واقعی جنبش سکولار دمکراسی، وظایف و اهداف کنونی و استراتژیک این جنبش در امروز و فردا شده باشد. داوری های دور از انتظار از ماهیت جنبش سکولار دمکراسی، بگونه ای حاکی از آن است که حتی انتشار ده ها مقاله مقدور نبوده اند آنگونه که جنبش سکولار دمکراسی می بایست معرفی و یا تعریف شود، مؤثر عمل کرده باشند.

از این رو ضروری است که بار دیگر به نقد و بررسی جنبش سکولار دمکراسی بپردازیم تا در گذری دیگر به درک روشن تری از ماهیت واقعی این جنبش دست یابیم. 

« پیمان نامهء عصر نو»، شناسنامهء مکتوب و ماندگارِ اعلام موجودیت جنبش سکولار دمکراسی است که از هم اندیشی و تفاهم جمعی عده ای از کنشگران سکولار دمکرات در برون مرز حاصل آمده است. هر یک از تدوین کنندگان این سندِ هم پیمانی و دیگر مؤسسین جنبش سکولار دمکراسی، پیش از تأیید و پیوستن شان به جنبش، در سازمان ها و نهادهای سیاسی و فرهنگی مستقل خود فعال بوده و پیوسته هستند که قدمت و حضوری طولانی در عرصه حیات سیاست و فرهنگ ایران دارند.

در همان آغاز راه، پس از تدوین و انتشار «پیمان نامهء عصر نو»، قریب به 220 تن از آزاد اندیشان کشورمان با توانمندی و دیدگاههای سیاسی گوناگون، آگاهمندانه و هوشیارانه، با برکشیدن خط بطلان بر میراث های ناکام اتحاد اپوزیسیون انحلال طلب، رسماً سند موجودیت جنبش سکولار دمکراسی ایران را به امضاء خود رساندن.   

حال این جنبش، پس از مدت ها رخوت و سرخوردگی از استیلای فرهنگ استبدادگرایی که در تار و پود جامعه سیاسی ایرانی رخنه کرده است، پا به عرصه وجود گذاشته است تا در ابعاد و ساختاری دیگر، پایان بخش عصر تاریکیی باشد که از 37 سال پیش تا بامروزهمچون بختکی شوم پنجه های مرگبار خود را بر کالبد جامعه فرو برده است.

در «پیماننامه عصر نو» با ترسیم روشنِ خط تمایز فرهنگِ سیاسی استبداد جو و دمکراسیخواه، تأکید شده است که جنبش سکولار دمکراسی «چتر فراگیر» سکولار دمکراتهای ایران است که باورمند به : «دور نگهداشتن حاکميت از آئين ها و مذاهب و اديان و ايدئولوژی ها، تا تک تک مردم ايران خواهند توانست با آزادی کامل در راستای نيايش و گفتار و کردار و بيان و تبليغ عقايد خود عمل کنند.»

در همین پیماننامه تأکید میشود: «بر اين نکته واقفيم که دموکراسی تنها به مدد استقرار حاکميت ملی و سکولاريسم به دست می آيد.»

در راستای استبداد ستیزی بی امان و استقرار حاکمیت ملی مردم، «پیماننامه عصر نو» اشاره میکند: «ما خود را تبعيض ستيز می دانيم. و باور داريم که حکومت های خودکامه، و ايدئولوژی ها و مذاهب دست يابنده بر ماشين قدرت حکومت و دولت، بر اساس پيش فرض های منجمد در زمان و ادعای داشتن راه حل هائی بدون بررسی وضعيت و مسائل موجود، قبل از هر چيز مولد تبعيض اند و زن و مرد، پيروان مذاهب، متکلمان به زبان های گوناگون و پيروان فرهنگ های مختلفی را، که مجموعاً ملت ايران را بوجود می آورند، به دستجات و گروه های دارای مرتبت های گوناگون اجتماعی تقسيم کرده و تبعيضات مختلفی را بر آنان روا می دارند.»

 

1. هویت سیاسی و جایگاه اجتماعی جنبش سکولار دمکراسی

برخی در کوششی که حاکی از عدم شناختِ کافی از فلسفه وجودی، ماهیت و جایگاه اجتماعی جنبش سکولار دمکراسی میباشد، استدلال میکنند چون جنبش سکولار دمکراسی رابطه و نسبت خود با یکی از طبقات معین اجتماعی را بروشنی معین نمیکند، پس از یک بی هویتی سیاسی برخوردار است. چرا بزعم این دسته از تحلیل گران ماهیت جنبش سکولار دمکراسی و به رسم سنت هر تشکل سیاسی میبایست با تعلق خاطر به یکی از طبقات معین اجتماعی و پیروی از یکی از ایدئولوژیهای رایج در جهانِ سیاست، خود را بعنوان یک آلترناتیو سیاسی معرفی کند.

و نیز تأکید میشود؛ بسیار تعجب آوراست جنبشی که خود را آلترناتیو سیاسی یک حکومت مذهبی قلمداد میکند، ولی خود فاقد یک ایدئولوژی مشخص سیاسی است و تعلق خاطری هم به هیچیک از طبقات معین اجتماعی ندارد!

و نیز پرسش میشود؛ چگونه است جنبشی که خود را «چترفراگیر» همهء نیروهای سکولار دمکرات و دمکراسیخواه ایران میداند، ولی در بستر جان خود در غایت مخالف دخالتگریهای آئین ها، مذاهب و ایدئولوژی در حاکمیت ها میباشید و نگاهی هم معطوف به قدرت ندارد؟!

 

2. رابطه جنبش سکولار دمکراسی با تشکیل های سیاسی

جنبش سکولار دمکراسی در خارج از محدوده های هویت سیاسی خود منکر هیچ آئین، مسلک و مذهب و ایدئولوژی نیست، اگر چه خود را فارغ از این دستگاههای فکری مسدود شده میبیند که نهایتاً جملگی در این اندیشه میباشند روزی دولت و حکومت و جامعه را در آن انسداد نظری خود محصور و «سامان» بدهند.

بدیهی است در درون جنبش سکولار دمکراسی نهادهای حزبی و کوشندگان مستقل سیاسی و مدنی عضو میباشند و هر یک خود را پیرو آئین و ایدئولوژی سیاسی معینی میدانند. چرا که بخش عمده ای از نیروهای متشکل در جنبش سکولار دمکراسی را همین احزاب سیاسی سکولار دمکرات تشکیل میدهند. امّا این بدین معنا نیست که جنبش سکولار دمکراسی بمثابه «چتر فراگیر»  آیئن ها و مسالک سیاسی سکولار دمکرات، خود میبایست پیرو یکی از همین اندیشه های سیاسی باشد و یا خود آئین ساز مکتب سیاسی خاصی باشد.

جنبش سکولار دمکراسی همچون آلترناتیو حکومتهای مسلک گرا خود نگاهی معطوف بقدرت ندارد و صرفاً بنا دارد با هم پیمانی نهادهای حزبی و مدنی و شخصیتهای مستقل سکولار دمکرات در زیر سقف سکولار دمکراسی این حکومت قدارهِ بندان را به زیر کشد، قانون اساسی آنرا منحل سازد، و قانون اساسیی به همت مردم و مجلس مؤسسان آینده تدوین و محق سازد که دیگر از آن پس هیچ آئین ومسلکی، وهیچ دستگاه ایدئولوژیک حزبی این حق را نداشته باشد وقتی در حاکمیت دولتی و حکومتی بر نشست، سر تا پای جامعه را بدان شکل بیاراید که مکتب سیاسی آنها از پیش در اتاق های فکر دربسته آنرا ترسیم کرده.

جنبش سکولار دمکراسی آلترناتیو حکومت مذهبی قلمداد میشود آنجا که با انحلال این رژیم اسلامی و قانون اساسی اش و تدوین قانون اساسی سکولار دمکرات، بستر ساز رقابت های سیاسی احزاب ها و نهادهای سیاسی سکولار دمکرات در درون خود خواهد شد تا در چارچوب قانونمندیهای یک جامعهء آزاد و دمکراتیک، در رقابتی آزاد و متمدنانه، در پی کسب قدرت دولتی برآیند. حوزه قدرت متعلق به نیروهای سیاسی درون جنبش سکولار دمکراسی است و نه خود جنبش سکولار دمکراسی. از این منظر جنبش سکولار دمکراسی آلترناتیو حکومت اسلامی است. آنچه که آرمان نهایی و همیشگی جنبش سکولار دمکراسی میباشد، پاسداری از دمکراسی و سکولاریسم و پیشبرد روند سکولاریزه کردن سیاست و جامعه میباشد که مبادا روزگاری دیگر جامعه و مردم در بند یک استبداد سیاسی اسیر گردند. این امر تنها خارج از حوزهِ قدرت، همچون یک اپوزیسیون مادالعمر سکولار دمکرات ممکن است. بدین دلیل جنبش سکولار دمکراسی نه تابع قدرت است و نه تابع ایدئولوژی سیاسی خاصی خواهد شد و نه تعلق خاطری به یکی از طبقات اجتماعی خواهد داشت. آنچه که برای جنبش سکولار دمکراسی هدف محسوب میشود؛ استقرار دمکراسی برای عموم آئین ها و اندیشه های سیاسی و بازداری آنها در تحمیل خود بر جامعه میباشد.

 

جایگاه طبقاتی جنبش سکولار دمکراسی

جنبش سکولار دمکراسی کانون هم پیمانی، همزیستی و همگرایی همهء نیروهای سکولار دمکرات ایران خواهد بود. بخشی از این نیروها تعلقات سیاسی و ایدئولوژیک دارند و بخشی دیگر میتوانند صرفا نیروهای مدنی و فرهنگی جامعه باشند که برای نظام حکومتی سکولار مبارزه میکنند. این کانون همگانی نمیتواند پیروی آئین و مسلک سیاسی معینی باشد، چرا که جنبش سکولار دمکراسی خود نهادی است غیر ایدئولوژیک و غیر مسلکی. جنبش سکولار دمکراسی چتر هم پیمانی همهء نیروهای سکولار دمکرات انحلال طلب میباشد که بستر رسیدن آنان به قدرت را مهیا میکند، تا پس از جمهوری اسلامی مسئولیت اداره دولت و جامعه را بعهده این نیروها و احزاب سیاسی واگذار کند. 

از آن پس ضروری است که جنبش سکولار دمکراسی برای ماندگار شدن دمکراسی، خارج از حوزه قدرت، ناظری هوشیار بر اعمال دولتِ نیروهای سیاسی باشد که در به سرانجام رساندن اهداف آنها، یعنی کسب قدرت سیاسی، به آنان یاری رسانده. روشن است برای انجام این وظیفه مهم، جنبش سکولار دمکراسی نمیبایست خود را آغشته به دستگاههای فکری و ایدئولوژی نیروهای سیاسی درون خود و قدرت کند که هدف غائی هر حزب و دسته سیاسی همان کسب قدرت سیاسی و اداره جامعه دولت و حکومت میباشد.

20 آگوست 2015

منابع:

1 http://www.isdmovement.com/movement.docs.doc/02.Peiman-Naameh.htm

2 http://www.isdmovement.com/2013/10/102313.Kourosh-etemadi-Necessity-of-talkinh-about-secular-democracy-movement.htm

3 http://www.isdmovement.com/2014/03/032814/032814-Kurosh-Etemadi-On-secular-democracy-movement.htm

4 http://www.isdmovement.com/2015/0315/031615/031615-Kurosh-Etemadi-Convoluted-take-on-ISD.htm

5 http://www.isdmovement.com/2015/0715/072215/072215.Kurosh-Etemadi-Secular-satae-or-secular-society.htm

 

بازگشت به خانه