تأسيس: 14 مرداد 1392 | در نخستين کنگرهء سکولار های ايران | همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
چهار وزير علاف!
در حالی که حاج آقا دکتر حسن روحانی (فریدون)، از بدو روی کار آمدن تا همین جلسهء آخری که چند روز پیش در همایش روستا برای قاطبه دهاتی های شهرنشین داد سخن می داد، مدام صحبت از رونق اقتصادی دشمن شکن و کاهش تورم و پشت سر گذاشتن رکود و دستیابی به رشد سه - چهار رقمی و افزایش تولید و رفع بیکاری و افزایش قدرت خرید امتِ همیشه بی پول، و بهبود خارق العادهء اوضاع اقتصادی جمهوری اسلامی می کرد که ناگهان چهار وزیر کابینه، که اخلاقاً باید پشت رئیس جمهور باشند و روی اظهارات او مهر تائید بزنند و دل امت را خوش کنند و همچنان آنها را امیدوار به آینده ای که معلوم نیست بالاخره کی می آید، نگاه دارند، آب پاکی را روی دست حاج آقا ریختند و گفتند اوضاع اقتصادی کشور رو به وخامت می رود و عنقریب بحرانی خواهد شد!
خلاف ادب است اما این چهار فقره وزیر خودشان در ادارهء کشور مسئولیت مستقیم و مشترک با رئیس دولت و سایر وزرا دارند و از قضا (روم به دیفال!) سه تاشون مسئول مستقیم ادارهء اقتصاد کشور در این دو سال و خرده گذشته بوده اند و اگر به اقتصاد مملکت تگری زده شده مسئول مستقیم این وضعیت هستند و باید مؤاخذه و تنبیه و تأدیب شده و از کار معلق شوند نه اینکه در فرار به جلو به رئیس جمهور نامه بنویسند و شرائط بحرانی اقتصاد را یادآوری کنند!
نزدیک به سه سال بود همین آقایان وزراء اقتصادی (طیب نیا، نعمت زاده، ربیعی) ادعا می کردند با "تدبیر" بر تمام مشکلات اقتصاد کلنگی کشور فائق آمده، رشد تورم را به کوری چشم آمریکا و صهیونیزم منفی (!) کرده، به هر بی کار چند مسئولیت شغلی اعطا کرده و به هر بی خانمان چند دستگاه خانه و آپارتمان داده و رکود و تورم را از بین برده و چنان رونقی در اقتصاد ایجاد کرده اند که از زمان مادها به این طرف بی سابقه بوده است! (خود گویی و خود خندی / عجب وزیر هنرمندی!)
اکنون همین آقایان، در تکذیب اطهارات گذشتهء خود و رئیس شان، در نامه ای سر و ته گشاده و مایهء آبرو ریزی، امت همیشه در ناامیدی و رئیس دولت تدبیر و امید را نا امید تر از گذشته کرده و خبر از سونامی قریب الوقوع رکود اقتصادی و بحران فزاینده می دهند!
انتشار این نامهء مایوس کننده در شرائط "برجام" و تعیین تکلیف نهائی سرنوشت پروژهء هسته ای حکومت اسلامی نشان می دهد که باز زندگی مردم (امت همیشه در صحنه) و اقتصاد و سرنوشت و آیندهء کشور وجه المصالحه اختلافات جناحی و سیاسی و عدم هماهنگی وزراء شده و، به قول معروف، دعوا سر لحاف ملانصرالدین است!
روی دیگر این نامه نگاریِ خارج از عرف، اعتراف شخصی وزرای اقتصادی (وزرای کلیدی) به ناکارآمدی و بی عرضگی خودشان است که در عین داشتن مسئولیت ادارهء اقتصاد کشور در سه سال گذشته کار را به جایی کشانده اند که بروز بحران در اقتصاد جمهوری اسلامی را پیش بینی می کنند!
ما که، الحمدلله، جای حاج آقا روحانی نیستیم اما اگر بودیم فوراً عذراین وزراء را می خواستیم و دم در ریاست جمهوری می سپردیم که ديگر به داخل راه شان ندهند! چیزی که در مملکت زیاد است از این نوع منتظر الوزاره ها! در همین همایش روستا گفته شد ده میلیون روستائی بی کار داریم! چهارتاشونو بذارین جای این ها!
(وقتی افتاد فتنهء "برجام" / بعضی افراد "زیرآبی" رفتند // روستا زادگان بی کاره / به وزیری حاج آقا رفتند // پسران وزیر ناقص عقل / پی تفریح به آمریکا رفتند!)
تصور کنید که اگر این آقایان در جمهوری خلق چین وزیر و دایرمدار امور اقتصادی بودند و بعد از سه سال دریافت حقوق و مزایای نجومی و حق مأموریت خارجی و هزاران نوع امکانات دیگر، وقت مردم و مملکت را تلف کرده و دست آخر نامه می دادند که اوضاع اقتصادی قمر در عقرب است، چه بلایی سرشان می آوردند!
نامه را که عریضه نویس های جلوی پیاده روی محاکم دادگستری هم بلد هستند بنویسند! اگر قرار بر این است که عده ای سه سال دایر مدار سرنوشت اقتصاد ملک و ملت باشند و دست آخر نامه بدهند که گند بالا آوردیم و اوضاع پاک خیط، و بحران در راه است و از رئیس جمهور طلب کمک و راه چاره کنند دیگر وزیر برای چه می خواهیم ؟
به نظر می رسد بدون وجود وزیر و وزارتخانه و هیئت دولت، امور ملت بهتر پیش برود و کارها بهتر راست و ریس شود!
از قدیم گفته اند: "کار هر بز نیست خرمن کوفتن / گاو نر می خواهد و مرد کهن!"
اگر برای موفقیت تیم ملی فوتبال مربی کارآزموده و ماهر و متبحر خارجی استخدام می
کنید که کمتر گل بخورید، چه اشکالی دارد مثل دوران گذشته که دکتر میلیسپو را از
ینگه دنیا آورده بودند تا امور اقتصادی کشور را مربیگری (!) کند چند کارشناس باسواد
استخدام کنید تا مدیران اقتصادی نابلد ما را مربیگری کنند تا این
همه گل نخوریم!
https://www.facebook.com/Iskandar.deldam/posts/1484245098547618