تأسيس: 14 مرداد 1392     |    در نخستين کنگرهء سکولار های ايران     |      همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

14 اسفند ماه 1394 ـ 4 ماه مارس 2016

«خُب، به کجا رسیدید؟»

شهباز نخعی

Shahbaznakhai8@gmail.com 

«آدم عاقل از یک سوراخ چندبار گزیده نمی شود» ( زبانزد فارسی)،

«احمق کسی است که یک امر را چند بار تجربه می کند و هربار انتظار نتیجه ای متفاوت دارد» (منسوب به انشتین)،

«آنکه ناموزد ز رسم روزگار – هیچ ناموزد ز هیچ آموزگار» (شعر پند آموزفارسی)،

«تا زمانی که فریب خوار وجود داشته باشد، فریبکار هم وجود خواهد داشت» (نیکولو ماکیاول، سیاستمدار و نظریه پرداز سیاسی قرن شانزدهم).

اینها تنها چند نمونه از انبوه تعبیرهایی است که می توان برای رفتار آن دسته از مردمی که با «توهم ایجاد تغییر» روز شنبه 7 اسفند پای صندوق های رأی نمایش فریبکارانه و مضحک «انتصخابات» حکومت پلید آخوندی رفتند به کاربرد. 

تمهید مقدمات این نمایش تکراری و دغلبازانه – که بی شباهت به کارهای بزرگ شعبده بازی "دیوید کاپرفیلد" در غیب کردن کلیسا و آسمان خراش های بزرگ نیست -، از چند ماه پیش با هیاهوی بسیار آغاز شد.  سیاهی لشکرهای بسیاری به صحنه آورده شدند. برخی از زندان آزاد شدند تا نقش خاک ارّه را برای گرم کردن تنور آن ایفا کنند. گروهی دیگر در خارج از کشور، به مثلث سازی پرداختند تا به زعم خود "دیو"ها (جنتی – یزدی – مصباح یزدی) به مجلس خبرگان راه نیابند و "فرشته"هایی چون (علی اکبر هاشمی رفسنجانی – محمدی ریشهری – درّی نجف آبادی) جای ایشان را بگیرند! 

شیادان اصلاح طلب – که همچنان از توضیح ماهیت اصلاحات مورد نظرشان عاجزند -، و پس از سال ها فریبکاری از در رانده شده بودند، از پنجره وارد شدند و با آن که شورای نگهبان منصوب ولی مطلقه فقیه صلاحیت 99 درصد از نامزدهایشان را رد کرد، باز هم در کمال خواری و خفت پذیری با بی شرمی اعلام کردند که در هر شرایطی تا پایان این نمایش مسخره – که توهین آشکار به شعور انسان است – نقش خود را بازی خواهند کرد و کردند! 

نمایش بدون حضور و شرکت چهره های شناخته شده، جلوه و جلای لازم را نمی یافت. هنرپیشگانی چون مهناز افشار، حمید فرخ نژاد و پرویز پرستویی، کارگردان های بنامی مانند رخشان بنی اعتماد و اصغر فرهادی، و شاعرانی مثل هیلا صدیقی و هوشنگ ابتهاج (ه.ا. سایه) به عنوان میهمان افتخاری به صحنه نمایش کشانده شدند تا با توجیه هایی عجیب و غریب مردم را به مشارکت در نمایش دعوت کنند! 

پس از اجرای نمایش همه اعلام پیروزی کردند و به خود، مردم و دیگران تبریک و تهنیت گفتند. "هیاهوی بسیار برای هیچ" پس از اجرای نمایش نیز تداوم یافت. شیخ حسن روحانی، ملقب به "روباه بنفش"، در یک دروغگویی آشکار، که هیچ چیز حتی وقاحت بی حد نمی تواند آن را راست بنمایاند، ادعا کرد: «شیوهء حکمرانی را مردم مشخص می کنند... در مواردی که در سیاست داخلی و سیاست خارجی نظرات متفاوتی وجود دارد، این آرای مردم است که راه صحیح و درست را برای کشور مشخص می کند». شیخ حسن، گویی که قانون اساسی حکومت آخوندی را حتی یکبار روخوانی هم نکرده، البته هیچ مدرک و سندی که بتواند ادعایش را ثابت کند ارایه نکرد زیرا چنین مدرک و سندی وجود خارجی ندارد. به عکس، جای جای قانون اساسی نظام ولایت فقیه، با صراحتی غیرقابل انکار یا تفسیر، تصریح بر این دارد که "سیاست های کلی نظام را رهبر تعیین می کند".  در بهترین و محترمانه ترین تعبیر، رئیس جمهوری نقشی بیش از یک تدارکاتچی ندارد، از نمایندگانی که پیشاپیش تعهد "التزام عملی به ولایت مطلقه فقیه" سپرده اند کاری جز اطاعت محض برنمی آید و مردم نیز اصولاً محلی از اعراب، جز برای آمدن پای صندوق رأی و تجدید بیعت با ولی مطلقه فقیه ندارند!

آنچه که شیادان اصلاح طلب را به سر دادن فریاد پیروزی واداشت، انتخاب هر 30 تن نامزدهایشان برای مجلس شورای اسلامی و 15 تن از 16 نامزد فهرست مجلس خبرگان برای تهران بود. این نتیجه البته تعجب برانگیز و معنادار هست، ولی به هیچوجه به معنای متعارف پیروزی در انتخابات – که کسب اکثریت کرسی های مجلس است – نیست. رأی گیری روز جمعه یک انتقامجویی شخصی و تسویه حساب برای هاشمی رفسنجانی بود که 3 روز پس از رأی گیری، گویی که خود پاک، معصوم و نیالوده است، گفت: «به انواع و اقسام تهمت ها، توهین ها و دروغگویی ها متوسل شدند»! 

به گزارش خبرگزاری حکومتی "مشرق"، صادق زیبا کلام، استاد دانشگاه و به اصطلاح روشنفکر هوادار رفسنجانی نیز نتوانست از ابراز تعجب خودداری کند: «پیروزی اصلاح طلبان در تهران به ویژه خود اصلاح طلبان را شگفت زده و شوکه کرد چون در این دوره حتی یک چهرهء جدی و واقعی اصلاح طلب را تأیید صلاحیت نکردند و دو سوم این لیست ائتلاف اصلاح طلبان، افراد ناشناخته بودند»! 

مناسب ترین تعبیر در مورد شرکت در رأی گیری از آن بهاره هدایت، فعال سیاسی و مدنی و زندانی سیاسی در زندان اوین بود که به گزارش تارنمای رادیو "زمانه"، پس از اعلام شرکت خود و دو تن دیگر از زندانیان زن در رأی گیری در زندان اوین نوشت: «با خودم فکر می کنم ما داریم می رویم به صادر کنندگان حکم اعدام خواهر و برادر و پدر و مادر این ها رأی بدهیم... تنم می لرزد»! 

در جناح مقابل نیز فریادهای اعلام پیروزی رواج داشت. به گزارش خبرگزاری "ایلنا"، سید علی خامنه ای در پیامی پس از اعلام نتیجهء رأی گیری گفت: «خداوند دانا و توانا را سپاس که در آزمون بزرگی دیگر، ملت آگاه و مصمم ایران را به پیروزی رساند. آنان توانستند برای سی و ششمین بار از آغاز انقلاب اسلامی، در انتخاباتی سراسری، با عزم راسخ و شور و نشاط به یاد ماندنی حضور یابند و سرنوشت کشور را در مقطع کنونی رقم زنند، نمایندگان خود را برای تشکیل دو مجلس پر قدرت و پر اهمیت برگزینند و بار دیگر مردم سالاری دینی را در چهرهء درخشان و پر اقتدار خود به جهانیان نشان دهند».  سیدعلی خامنه ای، در کمال بی آزرمی، "نه"ی بزرگی را که مردم تهران به او گفتند به روی مبارک نیاورد و زیر سبیلی رد کرد! 

با این حال، سیدعلی خامنه ای نتوانست از به رخ کشیدن قدرت بی حد و حصر خود چشم بپوشد و در بیانی دیگر، که به بخشنامه دستور وار به نمایندگان شباهت دارد گفت: «انتخاب شوندگان، ایستادگی شجاعانه در برابر مداخلات بیگانه، واکنش انقلابی به نقشه های بدخواهان و خائنان و منش جهادی در اندیشه و عمل را برنامه دائمی خویش در دوران این مسئولیت بدانند و به هیچ قیمتی از آن تخطی نکنند»! 

خبرگزاری حکومتی "فارس"، وابسته به سپاه پاسداران، در تحلیلی کوشید هرگونه سوء تفاهم یا توهم در مورد نتیجه رأی گیری در تهران را برطرف کند: «استفادهء جریان سیاسی و رسانه های حامی دولت و اصلاح طلبان از موفقیت لیست انتخاباتی شان در تهران، شاید از منظر ژورنالیستی برای تقویت روحیهء بدنهء اجتماعی کاربرد داشته باشد و برای چند روز هیجان و خوشحالی مجازی تولید کند، اما در عرصهء واقعیت این فضا سازی رسانه ای واجد هیچ ارزش سیاسی و راهبردی نیست»! 

روزنامه "کیهان" که بازگو کنندهء نظرات سیدعلی خامنه ای است، در مقاله ای با عنوان "دروغ بزرگ" از بی اساس بودن "خوشحالی کاذب" رأی دهندگان تهران، با استناد به اعداد و ارقام پرده برداشت: «تبلیغات وسیع نشریات رسانه های زنجیره ای با تکیه بر آمار تهران، نشان از آن دارد که 111 را بزرگ تر از 153 می دانند و ریاضیات جدیدی را مبنای محاسبات خود قرار داده اند». 

و سرانجام، همین روزنامه "کیهان"، همهء پرده های دروغ و فریبی که عمود خیمه ادعای برگزاری "انتخابات" بر آن استوار است را به کنار زد و بی رودربایستی و تعارف ماهیت خودکامه، پلید، اهریمنی و ضد دموکراتیک نظام ولایت مطلقه فقیه را به نمایش گذاشت: «ساختار نظام به گونه ای است که اولاً هیچ یک از جریانات سیاسی نمی توانند کمترین تأثیری در تغییر ساختار و یا رفتار برگرفته از اصول نظام داشته باشند و اساساً رأی به نمایندگان در محدودهء وظایف قانونی و تعریف شده آنها در قانون اساسی است و باید گفت: در دورهء موسوم به اصلاحات، تمامی دولت و اکثریت قاطع مجلس را در اختیار داشتید و از هیچ کوششی برای تغییرات یاد شده دریغ نکردید.  خُب، به کجا رسیدید؟»!

12 اسفند 1394

بازگشت به خانه