تأسيس: 14 مرداد 1392 | در نخستين کنگرهء سکولار های ايران | همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
رضا تقیزاده
تصمیم سیاسی با اهمیت روسیه مبنی بر قطع حساب شده عملیات نظامی پنج ماهه در سوریه و بازگشت گام به گام از جبهههای نبرد داخلی آن کشور، رژيم اسلامی ایران را در مقابل دو گزینه متنافر با تبعات راهبردی متضاد قرار داده است: ادامه ایستادگی پر هزینه و بدون شرط در کنار رژیم اسد، یا سرعت بخشیدن به اجرای طرح خروج کامل از سوریه.
رژيم اسلامی حفظ حکومت اسد را همسو با مصالح منطقهای خود میبیند حال آنکه از سال 2011 تا کنون وضعیت داخلی آن کشور تغییر کرده و هزینههای نگاهداری اسد به شکل خارقالعاده رو به افزایش نهاده است.
پیش از متزلزل شدن حکومت اسد در نتیجه ادامه تحولات سیاسی موسوم به «بهار عربی» در تونس، مصر و لیبی، کمکهای ایران به سوریه بیشتر مالی و اقتصادی و محدود به ارسال محمولههای نفت خام و یا عرضه اعتبارهای مالی برای انجام خریدهای خارجی آن کشور، از جمله محمولههای تسلیحاتی از روسیه بود.
از سال 2011 و زمان بالاگرفتن اعتراضهای شهری در سوریه، رژيم اسلامی که تبعات سقوط احتمالی اسد را همسو با تضعیف حزبالله در لبنان ارزیابی میکرد، از راه ارائه تجارب مقابله با اعتراضهای گسترده سال 88 (موج سبز) در ایران و ارسال تجهیزات فنی ضد شورش به حکومت اسد در مناقشات آن کشور داخل شد و به نسبت بالا گرفتن دامنه شورشها، کمکهای خود را به آموزش نیروهای امنیتی و نظامی اسد و تجهیز آنها افزایش داد.
با فروریختن سازههای اقتصادی و زیر ساختهای صنعتی و خدماتی در سوریه و قرار گرفتن دولت مرکزی در وضعیت فروپاشی از درون، کمکهای رژيم اسلامیبه مناطق باقی مانده در کنترل اسد ابعاد تازهای یافت.
کمکهای مالی ایران به سوریه
تا پیش از سال 2011 میزان کمکهای ایران به سوریه سالانه بین 300 میلیون تا یک میلیارد دلار برآورد میشد. میزان بدهی اسمی سوریه به ایران بابت خرید نفت خام و دریافت اعتبارات بانکی تا 3 میلیارد دلار ارزیابی میگشت.
هانس روله رییس پیشین ستاد برنامهریزی وزارت دفاع آلمان طی مقالهای که در روزهای پایانی سال ۱۳۸۷ در روزنامه سوئیسی «نویه تسوریشه تسایتونگ» انتشار داد مدعی شد که اسرائیل با استفاده از اطلاعاتی که علیرضا عسگری معاون پیشین وزارت دفاع رژيم اسلامی در اختیار آنها نهاده میزان سرمایهگذاری رژيم اسلامی در تاسیسات اتمی سوریه را 1 تا 2 میلیارد دلار برآورد کردهاند.
تاسیسات اتمی یاد شده که با کمک فنی کره شمالی در نزدیکی دمشق در شرف تکمیل بود در سال 2007 توسط نیروی هوایی اسرائیل مورد حمله قرار گرفت و از میان رفت.
پس از افزایش چشمگیر کمکهای رژیم ایران به دولت متحد خود در دمشق، وزیر دارایی دولت موقت مخالفان اسد، در سال 2014 مدعی شد که کمکهای ایران به سوریه بالغ بر 15 میلیارد دلار است.
بنا بر قول استفان دو میستورا، نماینده سازمان ملل در سوریه، رژيم اسلامی برای نگاهداری اسد سالانه بیش از ۶ میلیارد دلار هزینه میکند. ندیم شهادی مدیر مرکز مطالعات مدیترانه شرقی در «دانشگاه تافتز» ایالت ماساچوست آمریکا، مدعی است که بر اساس تحقیقات وی، کمکهای ایران به سوریه سالانه به حدود 15 میلیارد دلار رسیده است.
هزینههای انسانی
ارزیابیهای مستقل حاکی است که از سال 2013 تا ماه فوریه گذشته، سپاه پاسداران حدود 1100 رزمنده خود را در سوریه از دست داده است. از این شمار 340 تن از تلفات را اتباع ایرانی اعزامی به جبهههای جنگ سوریه تشکیل میدهند.
بقیه این تعداد مرکب از سربازان اجارهای شیعه است که سپاه پاسداران با الگو گرفتن از «لژیون خارجی فرانسه» برای جنگ در سوریه تجهیز کرده است.
نیروهای اجارهای علاوه بر دریافت دستمزد مناسب، از امتیاز دریافت تابعیت ایران نیز برخوردار میشوند. به دلیل آموزش ناقص، عدم تحرک کافی و اشتیاق اندک به حضور در جبهه، کارایی سربازان اجارهای اندک و تلفات وارده به آنها بالا بوده است. به این علت بخصوص از زمان اجرای طرح «یورش» و همزمان با آغاز عملیات هوایی روسیه، بخشی از نیازهای جبهههای غرب و شمال غربی سوریه به نیروی انسانی را نفرات ایرانی سپاه قدس تامین کردهاند.
منابع رسمیوزارت دفاع و وزارت خارجه آمریکا شمار نفرات ایرانی اعزامی به جبهههای جنگ داخلی سوریه را تا 3000 نفر (پیش از ماه فوریه سال جاری و بازگشت اکثر آنها به ایران) برآورد کردهاند.
تعداد کنونی سربازان ایران در سوریه حدود 700 نفر برآورد میشود. در صورت ادامه آتشبس کنونی که در نتیجه توافق مستقیم آمریکا و روسیه از دو هفته پیش برقرار شده، آنها را که تحت عنوان « خدمات مستشاری» در سوریه مستقر شدهاند میتوان به ایران بازگرداند، در غیر این صورت، و بخصوص در غیبت پوشش و عملیات نیروی هوایی روسیه میزان تلفات سپاه پاسداران میتواند به سرعت افزایش یابد.
وضعیت کنونی و آینده سوریه
با در نظر گرفتن وضعیت جبهههای جنگ، با وجود تقویت نسبی موقعیت نظامی و سیاسی حکومت اسد از زمان آغاز عملیات هوایی روسیه، کنترل دولت دمشق تنها بر ۱۵ در صد از مجموع خاک آن کشور اعمال میشود.
با اعلام روز چهارشنبه اجرای طرح تشکیل «فدراسیون دمکراتیک شمال سوریه»، با وجود دو گانگیهای جاری در جمع کردهای سوریه، مناطق شمالی و شمال شرقی آن کشور وضعیت تازهای خواهند یافت که بی شباهت به وضعیت «اقلیم خود مختار کردستان عراق» در زمان اعلام رسمی موجودیت آن نیست.
در فاصله حومه دمشق تا اراضی کردنشین شمال، از جمله حاشیه حلب، حمص و رستان، نزدیک به یک هزار گروه مسلح مرکب از اسلامگرایان به صورت پراکنده مناطق کوچکی را در اختیار گرفته و خارج از حوزه نفوذ «ارتش عربی سوریه» و حکومت اسد عمل میکنند.
نیروهای داعش در پالمیرا مستقر شده و القاعده سوریه و شریک عقیدتی آنها جبهه النصره نیز در ادلب و رقه قرار گرفتهاند. در صورت ادامه بی میلی آمریکا نسبت به داخل کردن نیروی زمینی خود، داعش در آینده قابل پیشبینی از سوریه و عراق رانده نخواهد شد و افراطیون القاعده و النصره نیز در مواضع کنونی باقی میمانند.
در صورت شکست آتشبس شکننده کنونی و یا به نتیجه نرسیدن مذاکرات صلح ژنو، غرب ممکن است طرح استقرار منطقه ممنوعهی پرواز بر فراز بخشی از سوریه را دوباره مورد بررسی قرار دهد؛ طرحی که پیشگیری از اجرایی شدن آن یکی از انگیزههای اصلی روسیه برای انتقال نیروی هوایی به آن کشور در ماه اکتبر سال گذشته بود.
عربستان و ترکیه نیز علاوه بر ادامه تجهیز تسلیحاتی و آموزش نظامیمخالفان (معتدل) اسد، فکر جاهطلبانه سازمان دادن به یک نیروی زمینی با مشارکت کشورهای محور ائتلاف برای داخل شدن مستقیم در جنگ داخلی سوریه را ممکن است جدیتراز پیش مطرح سازند.
در صورت ادامه حضور اسد در قدرت، طی یک یا دو سال آینده نیازهای مالی و نظامیحکومت وی برای حفظ و اداره مناطق تحت کنترل رو به افزایش خواهد گذاشت و ایران در صورت نداشتن عزم قطعی برای خروج کامل از سوریه ناگزیر از قبول تعهدات بیشتری در آن کشور میشود.
در صورت کنار رفتن اسد، رژيم اسلامی که بر خلاف شریک بزرگتر خود روسیه، تمام تخم مرغهای خود را در سبد حفظ حکومت اسد گذاشته، بازنده اصلی تحولات نظامی- سیاسی ثانوی بوده و عملا در بافت سیاسی بعدی سوریه جایگاهی نخواهد یافت.
به دلیل از پیش محاسبه نشدن هزینههای مداخله در جنگ داخلی سوریه، و نداشتن نقشه راه خروج پیش از ورود مستقیم در یک جنگ خارجی، نسبت تعهدات رژيم اسلامی در مقایسه با امکانات آن محکوم به افزایش و نتیجه غیر قابل اجتناب ادامه چنین عدم توازن شکنندهای یا خروج اضطراری و یا رانده شدن از سوریه خواهد بود؛ سرنوشتی که ارتش سرخ اتحاد شوروی سابق در افغانستان و آمریکا در ویتنام و عراق تجربه کردهاند.