روزگار عبرت!

Shahbaznakhai8@gmail.com

حدود 15 سال پیش، در دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی، بحثی در ایران دربارهء برقراری رابطه با آمریکا درگرفت. اصلاح طلبان موافق این رابطه، و سید علی خامنه ای و هواداران اش مخالف سرسخت آن بودند. یک موسسهء نظرسنجی به نام "آینده"، به مدیریت عباس عبدی – گروگان گیر تحول یافته و اصلاح طلب شده – و حسین قاضیان نظرسنجی ای انجام داد که  بنا بر نتیجهء آن 75 درصد افرادی که از آنها پرسش شده بود با برقراری رابطه با آمریکا موافق بودند. این نظرسنجی به مذاق سید علی خامنه ای – که رأی خود را بر رأی هفتاد و چند میلیون مردم ایران ارجح می داند – خوش نیامد و به حکم او عباس عبدی و حسین قاضیان بازداشت و در دادگاهی فرمایشی به چند سال زندان محکوم شدند. پس از آن نیز سید علی خامنه ای برای آن که به زعم خود برآن بحث نقطه پایان نهد گفت (نقل به مضمون) کسانی که از رابطه با آمریکا حمایت می کنند یا ناآشنا به الفبای سیاست هستند یا بی غیرت! 

چرخ ایام گشت و چنان او را زیر خود خرد کرد که به اعتراف خودش با وساطت قابوس سلطان عمان مذاکره با آمریکا را به نام "نرمش قهرمانانه" قبول کرد تا بلکه از فشار کمرشکن تحریم های همه جانبه رهایی یابد و عملاَ پذیرفت که به گفته خودش هم نا آشنا به الفبای سیاست است و هم بی غیرت! 

پایان غم انگیز این ماجرا که به برچیده شدن 70 درصد از سانتریفیوژها، رآکتور آب سنگین اراک، تعطیل تأسیسات فردو، فروش ذخیره اورانیوم غنی شده به روسیه و... انجامید و "برجام" نام گرفت را خود اصول گرایان "بدتر از قرارداد ترکمانچای" توصیف کردند. 

اگر از همهء این ماجرای دردناک – با همهء زیان و خسارت های هنگفت و کمرشکن آن – یک درس می بایست گرفته می شد، چیزی جز این نمی بود که دشمنی و گردن کشی، راهی مناسب برای ملت ها در دنیای کنونی نیست و نمی توان از سویی با همهء دنیا درافتاد و به همه ناسزا گفت و، از سوی دیگر، بر مبنای نیازهای مبرم جامعه با آنها به داد و ستد پرداخت. 

دریغا که چنین درکی را نمی توان از سید علی خامنه ای انتظار داشت.  هنوز مرکب امضای "برجام" خشک نشده بود که به اشارهء او سرداران خشک مغز سپاه پاسداران به رجز خوانی های مسخره و نمایش موشک های میان برد و دور برد خود پرداختند و حتی روی بدنهء موشک ها به زبان های فارسی و عبری نوشتند: "اسراییل باید از صفحه روزگار محو شود"! 

در پی این کارهای نابخردانه و تحریک آمیز، به گزارش خبرگزاری "آسوشیتدپرس" در 11 فروردین (30 مارس): «آمریکا و 3 متحد [اروپایی] آن خواستار نشست شورای امنیت شده اند، چرا که آزمایش های موشکی ایران را "بی ثبات و تحریک کننده" خوانده اند... این کشورها می گویند موشک بالیستیک میان برد شهاب-3 و موشک کوتاه برد قیام-1، توانایی حمل کلاهک هسته ای را دارند». 

خبرگزاری "رویترز" هم نوشت: «آنها در این نامه نوشته اند که آزمایش این موشک ها "مغایر" قطعنامهء شمارهء 2231 شورای امنیت سازمان ملل و در "سرپیچی" از آن بود[ه است]». 

در قطعنامهء 2231 از ایران درخواست شده که هیچ فعالیتی در ارتباط با موشک های بالیستیک که "برای برخورداری از قابلیت حمل سلاح هسته ای طراحی می شود" صورت ندهد. 

شورای امنیت سازمان ملل متحد روز 14 مارس (24 اسفند) آزمایش موشکی ایران را بررسی کرد اما روسیه گفت که اینها ناقض قطعنامهء 2231 شورای امنیت نیست و با تحریم های تازه مخالفت کرد. 

در پی این روند، دبیرکل سازمان ملل – که بالاترین حد توانایی اش ابراز "نگرانی" است – نیز گفت که برنامهء موشکی ایران باعث نگرانی شده، اما واکنش بین المللی نسبت به آن به تصمیم شورای امنیت بستگی دارد. 

در ادامهء جدل های لفظی غیرمستقیم بین علی اکبر هاشمی رفسنجانی و سید علی خامنه ای، هفتهء گذشته "صفحهء رسمی پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی" در رابطه با مسئله موشک ها به نقل از او نوشت: «دنیای فردا دنیای گفتمان ها است و نه موشک ها».  روز چهارشنبه 11 فروردین، سید علی خامنه ای در دیدار با جمعی از مداحان به پاسخگویی مستقیم به گفتهء هاشمی رفسنجانی پرداخت: «امروز هم روزگار موشک است و هم مذاکره... جمهوری اسلامی باید از همهء ابزارها استفاده کند».

در مورد رابطهء بین مذاکره و تحریم ها نیز خامنه ای گفت: «باید جوری مذاکره کرد که سرمان کلاه نرود، این که ما مذاکره می کنیم و روی کاغذ می نویسیم ولی تحریم ها برطرف نمی شود و تجارت راه نمی افتد، معلوم می شود که اشکالی درکار هست. در آنجا هم باید خود را قوی کنیم».

خامنه ای در سخنان خود از این هم فراتر رفت و مخالفان را به نا آگاهی یا خیانت متهم کرد: «کسانی که تنها از مذاکره سخن می گویند یا ناآگاه هستند یا خائن»!

رفسنجانی و خامنه ای می توانند تا دل شان می خواهد جدل و مناقشه کنند و باکی هم نداشته باشند که چه بر سر مردم درمانده و پریشانی می آید که باید چوب ندانم کاری و جزم اندیشی های آنان را بخورند. اما، چه "روزگار گفتگو" باشد و چه "روزگار موشک" – یا هر دو-، در یک چیز تردید نمی توان کرد و آن این است که، به شهادت سیلی ها و تودهنی هایی که مردم ایران در هر فرصت و مناسبت به سید علی خامنه ای زده اند، و با درس گیری از سرنوشت خودکامگانی چون صدام حسین، معمر قذافی و بشار اسد، روزگار بیش از آن که روزگار "گفتمان" یا "موشک" باشد، روزگار عبرت است!

11 فروردين 1395

بازگشت به خانه