تأسيس: 14 مرداد 1392     |    در نخستين کنگرهء سکولار های ايران     |      همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

6 ارديبهشت ماه 1395 ـ 25 ماه آوريل 2016

نفس تنگی «برجام» و فشار‌های خامنه‌ای

رضا تقی زاده

همزمان با گفتگوهای موازی در واشنگتن مابین ولی الله سیف و جک لو وزیر خزانه داری آمریکا، و همچنین ظریف و جان کری وزیر خارجه آمریکا پیرامون امکانات تسهیل مبادلات تجارت خارجی ایران بر پایه دلار، علی خامنه‌ای، در واکنش به تروریست نامیدن حزب الله لبنان از سوی عربستان، دولت آن کشور را فاسد خواند.

حمله تند علی خامنه علیه حکومت سعودی در زمانی صورت گرفت که باراک اوباما در ریاض پاسخگوی انتقادات تند میزبان خود از گشاده دستی‌های واشنگتن در قبال جمهوری اسلامی در جریان مذاکرات اتمی منجر به «برجام» بود.

سال گذشته در اجلاس مشابه سران کشورهای عصو شورای همکاری‌های خلیج فارس، که دوحه پایتخت قطر میزبان آن بود، با در خواست و توصیه آمریکا، سران عرب شرکت کننده «برجام» را رسما مورد پشتیبانی قرار دادند.

حدود یک سال پس از آن، کشورهای عرب، در کنار انتقادات متعددی که بر سیاست خارجی آمریکا در رابطه با خاورمیانه و خلیج فارس وارد می‌سازند، واشنگتن را مشوق غیر مستقیم اقداماتی می‌بینند که جمهوری اسلامی در سوریه، یمن، عراق و لبنان پیگیری می‌کند.

ابراز خشم علی خامنه‌ای علیه رهبران ریاض، مصداق ضرب المثل فارسی «گفتن به در - بمنظور شنیدن از سوی دیوار» بود و عملا دولت کنونی آمریکا را مورد نظر داشت که «برجام» را بزرگ‌ترین دستاور سیاست خارجی «درونگرای» خود می‌داند.

جناح راست حاکمیت جمهوری اسلامی و در راس آن علی خامنه‌ای بر این باور‌ند که آمریکا در جریان رسیدن به «برجام» ایران را بازی داده، و پس از خنثی ساختن توان و خارج ساختن ذخیره‌های هسته‌ای در اختیار ایران، اینک از انجام تعهدات خود در چارچوب توافق یاد شده طفره می‌رود.

دولت اوباما به دلیل فشارهای داخلی و جریان رقابت‌های انتخاباتی آمریکا و تا حدودی به دلیل اعمال فشار‌های خارجی، عربستان و اسرائیل، قادر به انعتاف پذیری بیشتر در قبال جمهوری اسلامی نیست.

 

انتظارت آمریکا از «برجام»

اوباما پس از افزایش فشارهای اقتصادی علیه ایران از ابتدای سال 2012 و گشودن در مذاکرات اتمی با جمهوری اسلامی پس از کاهش توان ایستادگی آن، دو هدف مشخص را تعقیب می‌کرد:
        آ1. سدود ساختن مسیر حرکت ایران به سوی بمب اتمی، بدون صرف هزینه و یا توسل به ظرفیت نظامی
      آ2. ازگرداندن تدریجی ایران به جامعه جهانی و همکاری‌های منطقه‌ای، از راه توسل به تغییرات داخلی و دگردیسی نظام از درون.

الگویی که اوباما در رابطه با کوبا به نتیجه رساند، قرار بود در مورد ایران نیز عملی شود؛ پیش فرضی که در نتیجه مقاومت و ناسازگاری نظامیان و با حمایت رهبر جمهوری اسلامی تحقق آن نیمه کاره ماند، و به دلیل کامل نبودن، مانند هر بنای نیمه ساز دیگری، یا محکوم به تکمیل اضطرای است و یا تخریب.

 

هراس تهران از گشودن در‌ها

حاکمیت جمهوری اسلامی از گستره و عمق نارضایتی‌های درون جامعه بخوبی آگاه است و گشودن درهای سیاسی را هم تای باز گردن دریچه‌هایی می‌بیند که به شکستن سد و جاری شدن سیلاب منجر خواهد شد.

شاخه اصولگرای حاکمیت اسلامی تهران، دگردیسی از درون را نیز، که علی خامنه‌ای اخیرا به بهانه دعاوی دگر اندیشان فرضی مورد انتقاد قرار داد، بر نمی‌تابد. از این جهت نه داوطلبانه درهای مناسبات متعارفی با غرب بخصوص آمریکا را خواهد گشود، و نه از توسعه آزادی‌های فردی و اجتماعی و سیاسی استقبال خواهد کرد.

حاکمیت جمهوری اسلامی و علی خامنه‌ای به این دلیل به ذاخل شدن در مذاکرات با آمریکا و توافق اتمی تن دادند که بتوانند از راه خنثی ساختن تحریم‌ها، توان مالی از دست رفته را باز یافته و بدون نزدیک شدن سیاسی به آمریکا در فرصت بعدی به راه گذشته بازگردند.

جمهوری اسلامی همچنین انتظار داشت که با شکستن تحریم‌ها از سوی اروپا، سد تمام تحریم‌ها شکسته خواهد شد و ادامه اعمال فشارهای مالی و اقتصادی از سوی آمریکا ناممکن؛ پیش فرض دیگری که در ارزیابی درست از آن جمهوری اسلامی دچار اشتباه شده بود.

ماه‌ها بعد از اجرای «برجام»، بازار داخلی ایران کوچک‌ترین نشانه‌ای دایر بر بازگشت رونق و اعتماد را بروز نداده در حالی که از روز ۱۶ ماه ژانویه سال جاری جامعه اروپا موانع متعددی را که در راه توسعه تجارت با ایران وجود داشت از راه برداشته است-منجمله؛ خدمات بانکی و بیمه، تحریم علیه نفت و گاز و مواد پترو شیمی، کشتیرانی، کشتی سازی، صنایع حمل و نقل (توافق‌های فروش هواپیمای مسافربری و کمک ایتالیا به توسعه راه آهن در ایران)، مبادلات طلا و فلز‌های گران ب‌ها.

با وجود اشتیاق فراوان اروپا و آسیا به فروش کالا و خدمات به ایران، تجارت خارجی ایران هنوز قادر به حرکت متعارفی و آزاد نیست، به یک دلیل ساده که آمریکا و نظام پولی آن از حلقه مبادلات خارجی ایران خارج مانده است.

جمهوری اسلامی از یک سو نمی‌خواهد با واشنگتن از در سازش سیاسی و عادی شدن تدریجی مناسبات داخل شود، و از سویی خدمات و تسهیلاتی را از آمریکا طلب می‌کند که در هیچیک از سند‌های مذاکرات اتمی به آن اشاره‌ای نرفته است.

چنانچه رفتارهای خارجی جمهوری اسلامی از یک منبع هدایت می‌شد، و در رابطه با آمریکا، مانند کوبا، به سمت عادی سازی می‌رفت، دادن اجازه دسترسی به بازارهای مالی و معاملات بر پایه دلار به ایران انتظار معقولی می‌نمود - ولی با بسته نگاه داشتن در مناسبات سیاسی و نام بردن از رهبران آمریکا با الفاظ غیر متعارفی و تهدید زبانی و عملی متحدان منطقه‌ای آن کشور بر آوردن این انتظار نه در توان دولت کنونی آمریکا است که عمر آن بر لب بام است و نه در سلیقه ساکن بعدی کاخ سفید.

http://www.radiofarda.com/content/supreme-leader-reaction-nuclear-deal/27691524.html

 

بازگشت به خانه