تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولار های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
دربارهء يک نامه از اسماعيل نوری علا
جهانبخش خوش هیکل
آقای نوری علا در نوشتهای به نمایندگی از آنچه که جنبش سکولار دمکراسی ایران نامیده، به نامهی سرگشادهی هفتهی گذشته حزب دمکرات کردستان ایران به مردم و سازمانهای سیاسی ایران واکنش نشان داده است.
جناب اسماعیل نوری علا در نوشته خود ضمن اشاره به نکات مثبت در نامه حزب دمکرات کردستان ایران می نویسد: ما با حسن نیت از اين دعوت استقبال می کنيم. اما با این وجود در چهار بخش جداگانه به انتقاد و زیر سوال بردن مضامین و اصطلاحات بکار برده شده در نامه حزب دمکرات کردستان ایران پرداخته است.
قبل از اینکه به این چهار مورد اشاره کنیم به یک مشکل انشایی نوشته جناب نوری علا اشاره میکنیم. ساده نویسی و قابل فهم بودن مشخصه اصلی بیانیهها و ابراز نظرهای سیاسی است چرا که پیچیده و مغلقنویسی باعث سردرگمی خواننده میشود و پیام اصلی نویسنده را منحرف میکند.
با وجود اینکه زبان فارسی زبان مادری جناب نوری علا است و برخلاف نویسنده این سطور از ریزهکاریها و ظریفکاریهای آن به خوبی آگاه است و تسلط کافی بر آن دارد با این وجود بر خلاف نوشتههای قبلی وی در این جوابیه پارگرافها و سطور طولانی وجود دارد که خواننده با چندین بار خواندن نیز پیام نویسنده را درک نمیکند.
برای مثال پاراگراف آخر که گویا ایراد و ردی است بر آسیمیلاسیون ترکها در ایران، خواننده با خواندن این پاراگراف سردرگم میشود و پیام نویسنده را به خوبی درک نمیکند. از قدیم گفتهاند اگر خواننده منظور نویسنده را درک نکند، احتمالاً خود نویسنده نتوانسته مقصودش را بیان کند یا اینکه تعمداً به شیوهای نوشته است که قابل فهم نباشد و نوشتهاش تنها به منظور پر کردن عریضه بوده است.
سخنگوی جنبش سکولار دمکراسی ایران در بخش اول ایرادات خود از به بکار بردن واژه مشروع درنامه حزب دمکرات کردستان ایران خرده میگیرد و مینویسد: "که الفاظ «مشروع» و «نامشروع» برآمده از «شريعت»اند و يک حزب مدرن و سکولار، و معتقد به اعلاميهی جهانگستر حقوق بشر، نمیتواند حکومت اسلامی مسلط بر کشور را به لحاظ شرع اسلام نابجا و نابهنگام بداند، بلکه لازم است اين حکومتِ عدول کرده از همهی موازين دموکراتيک را پديدهای غيرقانونی بخواند که بايد به هر وسيله که شده سرنگون شود."
معلوم نیست که جناب نوری علا در این مورد خاص چرا به کلمه مشروع که واژه ای مصطلح در ادبیات سیاسی امروز ایران است ایراد گرفته و تمرکز کرده است. در هر دو فرهنگ لغت معتبر فارسی، که دهخدا و معین نوشتهاند برای کلمه مشروع معانی مختلفی ذکر شده که تنها یک معنی آن جایز بودن از دیدگاه شریعت است. در بقیه موارد اشاره ای به بارمعنایی دینی و شرعی این کلمه نشده است و معانی "جایز، روا، سازگار، راست و درست و قانونی" برای کلمه مشروع آورده شده است. مشخصاً دهخدا از کلمه "قانونی" به معنی مشروع در فرهنگ لغت خود استفاده کرده است.
جناب نوری علا از نادیده گرفتن همه معانی غیر دینی واژه مشروع در فرهنگ های فارسی و محدود و مختص کردن معنی این واژه تنها به بار معنایی دینی آن شاید دلیل و هدف خاصی داشته است که برای نویسنده این سطور گرچه تا حدی قابل حدس است اما از اشاره به آن خوداری می شود. امید است که خود جناب نوری علا در این زمینه اگر دلیلی هست ارائه نمایند.
مشروعیت در علوم سیاسی به دو بخش یعنی مشروعیت آسمانی یا دینی و مشروعیت زمینی یا مردمی تقسیم بندی می شود.
اضافه بر معانی و توضیحاتی که در مورد کلمه مشروع ذکر شد این سؤال مطرح می شود که اصولا آیا در متن نامه حزب دمکرات کردستان ایران نکاتی وجود دارد که به استناد به آن واژه مشروع را مشروع دینی تفسیر کرد؟ دقیقا برخلاف برداشت جناب نوری علا در تمامی پاراگراف های نامه حزب دمکرات کردستان ایران نکات و مفاهیمی وجود دارند که اثبات کننده غیر مشروع بودن زمینی رژیم و دیکتاتوری و غیر مردمی بودن حکومت اسلامی ایران است.
بکار بردن واژهی "مشروع" در این نامه به معنی عدم مشروعیت مردمی حکومت جمهوری اسلامی است نه عدم مشروعیت الهی این حکومت.
جناب نوری علا مینویسد که میبایستی به جای مشروع از کلمه قانونی استفاده میشد. این در حالیست که مشخص نیست منظور وی از کلمهی "قانون" کدام قانون است؟ قانون منتخب جمهوری اسلامی؟ قانون منتخب پادشاهی قبل از انقلاب؟ یا قانون تصویب شده در انقلاب مشروطه؟ بر طبق چه قانونی جمهوری اسلامی نباید پذیرفته شود؟ از دیدگاه جناب نوری علا کدام قانون باید ملاک و معیار قرار گیرد؟
قوانین موضوعه هر ملتی برای حاکمیت واداره هر کشوری را خود مردم همان کشور می نویسند و با قوانین دیگر کشورها متفاوت است. در ایران قانونی وجود ندارد که با اجماع همه مردم و ملیتهای ایران تصویب شده باشد تا اینکه حزب دمکرات کردستان ایران با استناد به آن قانون جمهوری اسلامی را غیرقانونی بنامد.
طبق قانون خود جمهوری اسلامی که بخش ناچیزی از مردم ایران به آن رای دادهاند جمهوری اسلامی حکومتی قانونی است، اما قوانین دیگری در ایران وجود ندارد که مورد قبول همه مردم ایران باشد تا اینکه بتوان بر اساس آن جمهوری اسلامی را غیر قانونی نام نهاد.
با توجه به این توضیحات نتیجه میگیریم که بکار بردن کلمه "مشروع" در نامه حزب دمکرات کردستان ایران نه تنها مخالف ماهیت سکولار و دمکرات بودن این حزب نیست، بلکه کلمهای مناسبتر و درست تر از کلمه "قانونی" است که جناب نوری علا آن را صحیحتر میپندارد.
چرا که این رژیم مشروعیتش را از همه مردم ایران نگرفته است. قانونی در ایران نیست که همه ملیتهای ایران برای تصویب آن رأی داده باشند که بتوان بر مبنای آن جمهوری اسلامی را غیر قانونی نام نهاد.
در بخش دیگری از نقد جناب نوری علی همانند اظهار نظرهای گذشته اش تمرکز را روی کلمات ملت و ملیت و قوم قرار داده است و بکار بردن کلمه ملت را در نامه حزب دمکرات کردستان ایران گناه نابخشودنی دانسته و به گفته وی گویا کردها را به ملت نام بردن مخالف معانی تثبیت شده بینالمللی است و ادبیات بکار رفته در آن مربوط به پیش و پس از جنگ دوم جهانی است.
تمرکز بر روی معانی انتزاعی و غیر قابل اجماع عمومی کلماتی همچون ملت، ملیت و قوم در دنیای سیاست و در مرحلهای که دیکتاتوری جمهوری اسلامی در راس حاکمیت است و اپوزسیونی همچون گروه نوری علا هیچ توان عملی در تعین سرنوشت جامعه ایران ندارند جز ایجاد سوء تفاهم و اتلاف وقت نتیجهای ندارد.
تمرکز مدام بر روی بار معنایی این واژگان از سوی جناب نوری علا را می توان چنین تفسیر کرد که وی در اصل اعتقاد و باوری به ملت بودن کردها نه تنها در ایران بلکه در هر چهار بخش کردستان به طور کلی ندارد و در پی آنست که از واژههای محدودتری همچون قوم و طایفه برای کردها استفاده کند تا در مواقع لزوم و در بزنگاهای تاریخی با استفاده از این واژه های بی مسمی، کردها را از پیگیری مطالبات ملی خود منصرف و منحرف نماید تا همچنان حاکمیت ملت حاکم را بر خود قبول کنند.
جناب اسماعیل نوری علا در بخش دیگری از نوشتهاش به ترکیب حق تعیین سرنوشت که در نامه حزب دمکرات کردستان ایران آمده است ايراد می گیرد و بکار بردن این ترکیب را در نامه حزب دمکرات کردستان ایران به معنی خواست تجزیهطلبی این حزب تفسیر و تعریف میکند.
ايرادي که در اینجا به جناب نوری علا وارد است این است که باوجود ادعای نامبرده مبنی بر باورمندی به کنوانسیونهای جهانی حقوق بشر، اما به حق بدیهی ملت کرد همانند همه ملت های دنیا برای تعیین سرنوشت سیاسی خود احترام نمیگذارد. اینکه حزب دمکرات از حق تعیین سرنوشت برای کردها در این نامه یاد کرده است نه تنها نباید تجزیهطلب بودن حزب را از آن استنباط کرد، بلکه باید از آن به عنوان اعتقاد عمیق و اصولی این حزب به اعلامیهها و کنوانسیونهای جهانی حقوق بشر نام برد.
حزب دمکرات مدام این حق را برای ملت کرد در کردستان ایران محفوظ دانسته و داشته است. حزب دمکرات خود را نماینده و منتخب همه کردهای ایران ندانسته بلکه همیشه خود را حزب اکثریت مردم کردستان ایران معرفی کرده است. بر همین اساس اگر در فرصت و شرایط خاصی فرصت و حق تصمیمگیری برای مردم وجود داشته باشد حزب دمکرات این حق را برای مردم کردستان محفوظ میداند که برای ماندن یا جدایی از چارچوب مرزهای ایران کنونی تصمیم بگیرند واین تصمیم ملی مربوط به همه مردم کردستان است و از طریق همهپرسی میتوان به آن رسید.
نه مخالفت جناب نوری علا و حاکمان کنونی ایران و نه پشتیبانی یا عدم پشتیبانی حزب دمکرات کردستان ایران در این زمینه حرف آخر را نخواهد زد. بلکه این رای مردم است که هم حزب دمکرات و هم جناب نوری علا و هم حاکمان دیکتاتور ایران باید به آن گردن نهند. به همین دلیل بکاربردن حق تعیین سرنوشت برای مردم کردستان هیچ مغایرتی با درخواست و مضمون نامه حزب دمکرات کردستان ایران به مردم ایران ندارد.
مخالفت با حق تعيین سرنوشت ملت کرد و یا هر ملت دیگری در جهان توسط هر نهاد، حزب، سازمان، نهضت و یا دولتی نشانگر دیدگاههای شوینیستی و دیکتاتوری است و هیچ بهانه ای نمی تواند کراهت و زشتی و ضد انسانی بودن چنان اندیشه ای را توجیه کرده و آن را قانونی جلوه دهد.
در پایان این نوشته ضروری است که به موضوع اصلی این بحث اشارهای شود وآن اینکه چرا جناب نوری علا در نوشته خود اصل موضوع یعنی "راسان" و تلفیق مبارزات مدنی مردم کردستان با دفاع مشروع پیشمرگان حزب و تصمیم به از سرگیری بیش از پیش حضور پیشمرگان حزب دمکرات کردستان ایران در میان مردم کردستان را به بوته فراموشی سپرده و هیچگونه موضعی مشخص به صورت تأیید یا مخالفت در این زمینه ابراز نداشته است.
ضروری بود جناب نوری علا که در نوشته اش فرصت کافی داشته و به موراد غیر اصلی نامه حزب پرداخته است و بعضاً بخشهایی جزئی از نامهی حزب را نیز مثبت ارزیابی کرده است مشخصاً به اصل موضوع یعنی شیوهی جدید مبارزهی حزب دمکرات کردستان ایران "راسان" نیز واکنش نشان میداد و در این زمینه دیدگاه خود و جنبش متبوعش را به صورت رسمی اعلام میکرد.
میلادی: ٠١-٠٨-٢٠١۶ - خورشیدی: ١٣٩۵/٠۵/١١