تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولار های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

24 آذر ماه 1395 ـ  14 ماه دسامبر 2016

حقوق بشر اسلامی و غربی ندارد!

بخش هائی از گفتگو با عمادالدین باقی

گفتگوگر: کياوش حافظی

پرسش: ما چند وقتی هم هست که شاهد گفت و گوهای حقوق بشری ایران و غرب هستیم. شما این گفت و گوها را چطور می بینید؟

پاسخ: ...واقعیت این است که یک سری تناقضات جدی وجود دارد. این تناقض ها در داخل حاکمیت، سیاست های کلان و در سیاست های خرد است. به نظر من تا زمانی که این تناقض ها یا پیش فرض های نادرست حل نشوند این گفت و گوها حاصلی ندارد. مثلاً، فرض کنید بعضی از مسئولان کلیدی که مسئولیت هایشان مرتبط با حقوق بشر است می گویند ما با غرب گفت و گو می کنیم تا حقوق بشر اسلامی را به آنها تفهیم کنیم. یعنی خاستگاه ما برای گفت وگو آن طور که ادعا می کنند این است که ما می خواهیم به دنیا حقوق بشر خودمان را یاد بدهیم. در حالی که اولاً گفت وگوهای حقوق بشری یک بحث های تئوریک و تئولوژیک نیست که شما بخواهید در آنجا به طرف مذاکره، حقوق بشر اسلامی یاد بدهید. در کشورهایی که با ایران مشکل دارند، از دو قرن پیش بحث های تئوریک به نحوگسترده و سیستماتیک مطرح بوده و کم و بیش به بلوغ رسیده و این مرحله را پشت سر گذاشته اند که ماحصل آن ساختارهای حقوقی مثل اعلامیه جهانی حقوق بشر و اسناد بعدی است که در دهه های پسین در سازمان ملل به تصویب رسیده اند. بنابراین غربی ها اصلا در مقام بحث های تئوریک نیستند. گفت و گوی آنها با ایران بر سر یک سری مصادیق و موارد عینی حقوق بشری است. اینکه مسئولان کشور این حرفها را می زنند خود نشان می دهد که ما در یک عالم و غربی ها در یک عالم دیگری هستیم لذا این نوع گفت و گوها با مشکل مواجه خواهند شد. به این ترتیب بخشی از این عدم موفقیت به یک سری تناقضات و پیش فرض های نادرست برمی گردد.

       جنبهء دیگر هم جنبهء اجرایی مساله است. بالاخره در این گفت و گوها دولت طرف گفت و گوست. اما کسانی که باید کمک کنند تا موارد مربوط به حقوق بشر تعدیل شود، قوای دیگری هستند که آنها باید متعهد باشند و دولت خیلی نفوذی دربارهء تصمیمات آنها ندارد. البته مسئولان دیپلماتیک عادتاً می گویند که مثلاً قوهء قضاییه در ایران مستقل است در واقع آنها به زبان دیپلماتیک دارند می گویند این بحث ها به ما ربطی ندارد. طبیعی هم هست هیچکس نمی تواند مسئولیت کارهای دیگری را برعهده بگیرد. وقتی ما به کنه این حرف دیپلمات ها می رویم، از بعد آسیب شناسی حرف مهمی است. چطور می شود دولتی که کشور را نمایندگی می کند و با رأی مستقیم مردم بر سر کار آمده در این حوزه اختیار نداشته باشد؟

       به همین جهت می خواهم بگویم گفت و گوهای حقوق بشری مسائل و مشکلاتی دارند که باید پیشاپیش حل می شدند. اما در مجموع معتقدم نفس تن دادن به این گفت و گو خوب است. نکتهء دیگری هم که وجود دارد آن است که ما به حکومت پهلوی ایرادات زیادی داشتیم و داریم. با این حال این حکومت هیچ وقت نمی گفت که مثلاً حقوق بشر را قبول ندارد و یا حقوق بشر یک پدیدهء غربی و توطئه است. چالش پهلوی تنها در مصادیق بود نه در تئوری و مصداق. آن حکومت، حقوق بشر را به عنوان یک پارادایم جهانی پذیرفته بود. در نتیجه وقتی که اعتراض های جهانی به وجود می آمد سعی می کرد که در رفتارش تعدیل کند. اما هنوز در حکومت اسلامی پذیرش این پارادایم با تناقض و گاه امتناع رو به رو ست. بخشی آن را قبول دارند و بخشی آن را برنمی تابند. لذا این گونه است که مواضع دوگانه در این باره گرفته می شود. به همین خاطر من معتقدم این مسائل باید حل شود و به مطبوعات و محافل علمی اجازه داده شود که در این باره بحث های جدی مطرح کنند تا به یک جمع بندی برسیم. تا زمانی که حکومت به یک جمع بندی در این رابطه نرسد گفت و گوهای حقوق بشری خیلی آخر و عاقبتی ندارد.

 

پرسش:  اگر فرض کنیم که در ایران اصلاً تناقضی نسبت به پارادایم حقوق بشری وجود ندارد و همه یک حرف واحد می زنند و آن حقوق بشر اسلامی است، مختصات این حقوق بشر اسلامی کدام است؟

پاسخ:  اساساً تفکیک حقوق بشر اسلامی و حقوق بشر غربی یعنی لاحقوق بشر، یعنی نفی حقوق بشر. این تقسیم بندی ها هیچ مبنای علمی ندارند و هیچ مدعی ای در این زمینه به لحاظ علمی قادر به اثبات این ادعا نیست. به نظر من این ادعاها تنها شعار است و برای من محرز است که کسانی که چنین ادعاهایی می کنند دانش کافی در این رابطه ندارند.

http://hamdelidaily.ir/index.php?newsid=22792

بازگشت به خانه