تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولار های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

15 دی ماه 1395 ـ  4 ژانويه 2017

نقش دشمن تراشی در ماندگاری جمهوری اسلامی

رضا وضعی

«حتی اگر دشمن هم نداری، وانمود کن که کشور در خطر است. زیرا وقتی مردم بترسند، برای برده شدن آماده می شوند و برای رهائی از ترس از سیاستمداران پیروی و اطلاعت خواهند کرد». آدولف هیتلر

(و وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍَ و مِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ –الانفال/60)

ترجمه: «و هر چه در توان داريد از نيرو و اسب هاى آماده بسيج كنيد تا با اين تداركات دشمن الله و دشمن خودتان و دشمنان ديگرى را جز ايشان كه شما نمى‏ شناسيد شان و الله آنان را مى‏شناسد بترسانيد (ارهاب معنای ترور کردن هم دارد) و هر چيزى در راه الله انفاق کنید پاداش اش به خود شما بازگردانيده مى‏شود و بر شما ستم نخواهد رفت».

 

سی و هشت سال از این حکومت هزار و یک حاکم گذشت و امت همیشه در صحنه متوجه نشد که رهبران سیاسی کشور از کدام دشمن حرف زده و می زنند. آیا اصلاً دشمنی وجود دارد؟!. براستی چرا یکی از مشخصه های جمهوری اسلامی، از زمان آغاز به حکومت داری، اصرار و تلاش برای دشمن تراشی با حکومت های دیگر به هر بهانه ای بوده است؟

برای درک بهتر  این طرح، وقتی قانون اساسی جمهوری اسلامی را باز می کنیم در مقدمه اش متوجه می شویم که اينگونه به دشمن تراشی مشروعیت بخشیده شده: «قانون اساسی، با توجه به محتوای اسلامی انقلاب ايران که حرکتی برای پيروزی تمامی مستضعفين بر مستکبرين بود، زمينهء تداوم اين انقلاب را در داخل و خارج کشور فراهم می‌کند؛ به ويژه در گسترش روابط بين‌المللی با ديگر جنبش‌ های اسلامی و مردمی می‌کوشد تا راه تشکيل امت واحد جهانی را هموار کند و استمرار مبارزه در نجات ملل محروم و تحت ستم در تمامی جهان قوام يابد.»

این مقدمه معنایی جز اینکه جمهوری اسلامی از روزهای نخست آغاز به کارش در حکومت، به دخالت در امور دیگر  کشور ها از طریق صدور ایدئولوژی انقلاب اسلامی می اندیشیده و شکل قانونی به آن داده معنای دیگری ندارد که، به تعبیری دیگر، احساس دشمنی با دیگر کشور های منطقه ای و بین المللی بوده است.

اینطور بنظر می رسد که جمهوری اسلامی در کپی برداری از حکومت فاشیستی آدولف هیتلر بصورتی موفق عمل کرده است. جوزف گوبلز، وزير تبلیغات و روشنگری ملی حکومت آدولف هیتلر بود؛ او معتقد بود زمانی که حکومتی نتواند نیازهای ابتدایی مردم اش - از قبیل نان، کار، رفاه، امنیت و اعتبار و آسایش - را تأمین کند، ضروری است گخ اذهان عمومی را به سوی یک موضوع فرعی اما بزرگ منحرف کند و دائما از توطئه و دشمن بگوید. البته این دشمن می تواند خارجی و داخلی  باشد.

اگر بخواهیم به یک یا دو  نمونه از دشمن تراشی های داخلی نگاه کنیم، می توانيم بر گردیم به چند هفته قبل، به بازی فوتبال استقلال تهران و تراکتور سازی تبریز. و بر کسی پوشیده نیست هر دو باشگاه زیر نظر پاسداران سپاه اداره می شوند. در این بازی، شعارهای تجزیه طلبانه و ضد ملی مثل «خلیج عربی» از سوی تنها عده ای از طرفداران تراکتور سازی سر داده شد که اين موضوع چند نکته را به ما می رساند: این تحرکات ضد ملی برخاسته از نقشه های شوم سازمان های اطلاعاتی حکومتی بود چرا که با این نقشه ها و طرح ها توانستد با یک تیر چند نشان را هدف قرار دهند». آنها:

- سعی می کنند تا بین اقوام ایرانی تفرقه و دشمنی ایجاد کنند و در واقع جلوی اتحاد، همبستگی و یکپارچگی ایرانیان را بگیرند تا در شرایط بحرانی بتوانند خیزش های مردمی را کنترل کنند.

- مردم را از نقشه های خیالی دشمن برای تجزیهء ایران بترسانند و در دل مردم ترس تجزیه خاک ایران را بکارند تا در نهایت مردم از ترس تجزیه دمشن خیالی به وجودی این رژیم رضایت دهند.

- و زمانی هم که چنین تحرکاتی در ورزشگاه ها،خیابان ها و اماکن عمومی دیگر رخ دهد نیروهای نظامی و انتظامی به عنوان یک منجی و قهرمان وارد صحنه می شوند و این افراد را سرکوب کنند تا نه تنها مردم از این رژیم متنفر نشوند بلکه بیشتر به آن اعتماد و احساس نزدیکی کنند.

مطمئن باشید تا زمانی که شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی رژيم روز به روز وخیم تر می شود ما بیشتر و بیشتر شاهد چنین تحرکات و دمشمن تراشی هایی خواهیم بود، تا مردم از ترس نابودی کشور و آشوب اقدامی علیه حکومت انجام ندهند.

در ماه های اخیر نيز، در واکنش نشان دادن نسبت به بالا گرفتن 69 درصدی اعتراضات اجتماعی، کارگری و صنفی در راستای خواستاری یک زندگی بهتر، و بگیر و ببند های میهمانی های شبانه، و پشت کردن جوانان به مراسم و عقاید مذهبی و... حکومت اسلامی از آنها بعنوان توطئهء دشمن و نفوذ فرهنگ غربی نام می برد تا بتواند با توجیهی مورد قبول اکثر جامعهء سنتی و مذهبی، آنها را سرکوب کند.

این را فراموش نکنیم که از دشمن تراشی بین اقوام یک مملکت تنها حاکمیت مستبد است که سود می جوید. یک نکته باید برای  همهء اقوام، آذری، کرد، بلوچ، عرب، ترکمن و دیگر گروه ا، اقشار و اقوام ساکن در سرزمین ایران روشن شود و آن اتحاد همهء نیروهای اجتماعی و سیاسی با قومیت های متفاوت است که می تواند، با تکيه بر یک محور، علیه رژیم و حاکمیت دیکتاتوری مبارزه کند.

اما هدف دیگر این حکومت از دشمن تراشی می تواند آن باشد که در کشور حکومت نظامی برقرار کند و تمام نیروهای نظامی، انتظامی و امنیتی خود را در حال آماده باش نگه دارد تا به موقع بتواند خیزش های اجتماعی را سرکوب کند.

اگرچه بعد از امضای توافق هسته ای شرایطی فراهم شده بود تا نظام بتواند خود را به جامعهء جهانی نزدیک کند و دست از توطئه و دشمن تراشی بکشد، اما متاسفانه حکومت و در رأس آن ولی فقیه و سپاه پاسداران حیات حکومت را در دشمن تراشی، انزوای ایران، سرکوب مخالفین، ترویج تروریسم، دخالت در امور دیگر کشور های منطقه از طریق صدور ایدئولوژی انقلاب اسلامی و برگزاری انتخابات استصوابی جست و جو کردند.

بعد از توافق هسته ای و امضای برجام جناح های تندِ حکومتی متوجه پرونده های مورد مذاکره برجام در زمینه های مختلف، مثل مبارزه با پولشویی، مسئله موشک های بالستیک یا دور برد، حقوق بشر، دخالت نکردن در امور دیگر کشور ها و عدم حمایت از تروریسم شدند؛ که این مسئله باعث شد تا این آقابان بیشتر از پیش به طرح دشمن تراشی خارجی بپردازد. چرا که با اجرایی شدن چند پروندهء ذکر شده، حکومت اسلامی و سپاه پاسداران میبایست بساط ولخرجی و دست و دلبازی های خود را تعطیل کرده و یک استحالهء اجباری مورد قبول غرب را می پذیرفتند. بنابراین  شاهد بودیم در یک سال گذشته مدام از توطئه ها و دشمن صحبت به میان آوردند و حتی نیروها و حضورشان در منطقه را، بخصوص در عراق به لحاظ ایدئولوژی، و در سوریه به لحاظ سیاسی، افزایش دادند تا از این طریق در افکار عمومی اینطور جا بیندازند که دشمن در بیرون مرز ها بدنبال نابودی ایران است و ما باید دشمن  را در خارج از ایران به فلاکت برسانیم. حال می بینیم با آزاد سازی حلب، مسئولین چنان بدنبال زمینه سازی برای باز سازی حلب افتاده اند که آقای ولایتی، مشاور رهبر و مسئول استراتژیک مصلحت نظام، فمی گويد که پس از پیروزی در حلب باز سازی حلب از الویت های ماست  و این یک جمله ثابت می کند که سرنوشت حکومت آخوندیسم در عراق و سوریه مشخص می شود. چرا که رژيم مشروعیت درونی اش را از دست داده و از این طریق می تواند بدنبال مشروعیت اش در خارج از مرز های ایران باشد. اما اینکه در سوریه و عراق با کدام دشمن ایران می جنگند خود جای سوال دارد!...

سیاست های غلط و ماجراجویانهء رژيم اسلامی که از روز اول بر دشمن تراشی و توطئه مبتنی بوده موجب شده تا امروز کشور های منطقه ای، بخصوص کشور های عربی منطقه، با ساختن غولی خطرناک  از کشور ایران، به شکل راحت تری منافع و مطالبات منطقه ای و بین المللی خود را مطرح کنند.

با تمام چنين توضیحاتی می توان به این نتیجه رسید که برای جمهوری اسلامی دشمن و توطئه یعنی اعمال ارادهء مردم و کنار زدن کل بساط حکومتی. بیت رهبری بخوبی می داند که می شود با دشمنانی مانند امریکا و کشورهای اروپایی بر سر مسائل مختلفی بر سر میز مذاکره رفت و توافق کرد اما با مردم و خواسته هایشان هرگز نمی شود. میشود با کشورهای منطقه ای که خلاف سیاست های نظام را دنبال می کنند کنار امد، اما با مردم نمی شود.

ماجرای دشمن تراشی نشان دهندهء ضعف و درماندگی و عجز این نظام در مقابل خواسته های اقشار مختلف جامعه است. حکومت اسلامی که در سال های نه چندان دور خیزش و خشم مردم را تجربه کرده اینک تلاش دارد تا با این ترفند کلیشه ای (دشمن تراشی) جلوی خیزشی دوباره را بگیرد تا بتواند حداقل در کوتاه مدت خیال خود را از درون راحت کند.

 

بازگشت به خانه