تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولار های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
خاطرات پلاسکو
برجی که زمانی نماد تهران مدرن و رو به پیشرفت بود
سایه افروز
برج پلاستیک فروش ها، مرکز یهودی ها، ساختمان کبوتر بازها، پاتوق خودکشی کننده ها و بعدترها مرکز پخش و تولید پوشاک تهران، از هر زوایه ای، ساختمان پلاسکو یکی معروفترین ساختمان های تهران بود که فراتر از سازه ای بی جان، به شمایل یک سلبریتی پر حاشیه 56 سال در بستر تهران زیست و در 4 ساعت از صفحه شهر محو شد تا خاطره اش چون تمام حوادث تراژیک این سرزمین در یاد باقی بماند.
ساختمانی که در دو سال پیش از آنکه کسی به فکر مدرنیسم شهری باشد، پیشتر از اولین جرقه های انقلاب در سال 1342 و حتی قبل تر از آنکه جمعیت کل کشور به میزان جمعیت فعلی تهران برسد سر از خاک برآورد و به عنوان اولین مرکز مدرن و بلندترین ساختمان تهران قد علم کرد. ساختمانی درست به سرگردانی پیروان مذهب سازنده اش که با وجود تمام ابهتی که به تهران دهه 40 و 50 می داد هیچگاه آرام نگرفت. چه نطفه اش که با مخالفت اسلام گرایان با نفوذی چون آیت الله طالقانی بسته شد که ساخته شدن بزرگترین و بلندترین مرکز تجاری تهران در محلی دورتر از حوزه نفوذ متشرعین سنتی بازار تهران آنهم توسط یک یهودی ایرانی تبار را نشانه ای از نفوذی می دانست که در آن روزگار نمادشان حبیب اِلقانیان سرمایه دار بزرگ یهودی بود.
پلاسکو اما بدون توجه به این اختلافات مذهبی، در سایه حمایت های نظام شاهی چنان در مساحت 29 هزار متری و ارتفاق 42 متری جان گرفت که تا مدتها به عنوان تنها ساختمان دارای آسانسور شهر محل دید و بازدیدهای مردم بود و شاید با مشاهده همین قدرت و شهرت بود که اسلامگرایان نوگراتر بیرون و درون بازار در تلاش برای زدودن اختلافات در منابر خود به یک یهودی لقب حاج حبیب القانیان را دادند تا دستکم در نظر مردم بی اطلاع ساختمان را مرکزی ساخت هم کیشان خود جا بزنند.
اگر چه پلاسکو بازهم آرام نگرفت، مرکز پلاستیک فروش ها با آن آب نماهای طبقه زیرین و دلبازی حیرت انگیزش که زمانی هوشنگ خانشقاقی یکی از شاگردان مستقیم کمال الملک که خود معمار ساختمانی کوتاه تر در شرق مخبرالدوله بود آن را یادآور هشتی های سنتی فرهنگ ایرانی خواند، اگر چه معمارش یک آلمانی جوان بود. عاملی که شاید دلیل و عامل اصلی توجه سینماداران و پخش کننده های فیلم به این سلبیرتی تازه به دوران رسیده در دهه 50 شد و آنها طبقه اول را به خود اختصاص دادند، از جمله دفتر پخشی که فیلم گنج قارون را با اولین دستاوردهای مدرن رهاورد سفر رییس به هالیوود چنان در ایران پخش و توزیع کرد که بی سابقه بود و می گویند اولین گام های توزیع بدون موتورسوار در سینمای ایران از همین ساختمان برداشته شد.
آن روزگار برخلاف سالهای اخیر که کف حوضهای بزرگ طبقه زیرین پر از ته سیگار و ته چک و کاغذ یادداشت شده بود، هنوز آب را با خاطره ای از شُرشُر باران در خود فواره می کردند ، که قدیمی های ساختمان آن و سقف بلند را به خاطر حساسیت های زیبایی شناختی آن یهودی ثروتمند می دانند که چنان دلبسته سنت های سرزمین مادری اش بود که با وجود تلاش برای تغییر استانداردهای بازار سنتی در ساختمان مدرنی که ساخته بود به گونه ای رفتار کرد که چون بازار بخش عمده حمل و نقل بار حتی در پنج طبقه اول که بیشتر خریداران عادی در آنها رفت و آمد می کردند با چرخ دستی انجام شود.
حاج عبدلله یکی از قدیمی های پلاسکو به یاد می آورد که حاج حبیب اِلقانیان باور داشت که باربران برکت بازارها هستند، چه سنتی چه مدرن. اینطور بود که آن کارگران با خود علایق بخش های پایین تر جامعه را آوردند و در کم زمانی پشت بام ساختمان پلاسکو به مرکز کبوتر بازانی بدل شد که حتی در اواسط دهه 50 مسابقه کبوتر پرانی خود را آنجا برگزار کرد و البته که آنها تنها کسانی نبودند که راه به پشت بام بردند و بودند دختران و پسران جوانی که خودشان را از آن بالا به پایین پرت کردند. آنها به بهانه استفاده از رستوران خود را به بالا می رساندند و تعدادشان چنان شد که شهربانی در دستوری به اداره کنندگان برج خواهان بسته شدن درب پشت بام شد که روزنامه اطلاعات آن را با آب و تاب شرح داد و این بعد از خودکشی دختری بود که خودش را از بالای 590 واحد تجاری قرار گرفته در 15 طبقه به پارکینگ پشت ساختمان پرت کرد.
خاطراتی که دیروز بعد از 4 ساعت آتش سوزی که از طبقه 11 شروع شده بود از بین رفت و در نهایت به تلی از آوار بر روی به گفته اخبار 30 آتش نشان بدل شد اما به همین جا ختم نمی ماند که با قدرت گرفتن اسلامگرایان که در اواخر دهه 50 خود را انقلابیون خطاب می کردند ساختمان پلاسکو دوباره به صدر روزنامه ها و اخبار برگشت و این بار در قامت ساختمانی که سازنده اش یک یهودی بود، بلکه به شکل معرف یهودی اسراییلی پرستی که خون مستضعفان را به شیشه کرده بود. ساختمانی که به چیزی فراتر از خودش بدل شده بود، به نشانه ای از تفاخر و تجمل گرایی، به نماد ظالمانگی و ضد مستضعفی و البته سوپر استاری که دیگر نه از کسی نشانی می گرفت که حتی به سازنده اش هم اشارت می کرد.
20 سال بعد از ساختن ساختمان، همگان حاج حبیب را که انقلابیون صفت حاجی را از او پس گرفته و جاسوس اسراییل می خواندندش و معروف بود می تواند ایران را بخرد را به نام ساختمانش می شناختند. نتیجه این شد که" مالک پلاسکو اعدام شد". او به اتهام دوستی با دشمنان خدا و دشمنی با دوست خدا، جاسوسی به نفع دولت صهیونیستی، جمع آوری کمک و اعانه به نفع اسراییل و اترش آن کشور و به خاطر بمباران کردن فلسطین و ملت مسلمان عرب در حالی که خودش سرمایه دار بودن را گناهی نمی دانست و مفتخر بود که مالک شرکت پلاسکو ساختمان های پلاسکو و برج آلومینیوم است، به دست صادق خلخالی سپرده شد و اعدام شد.
شاید این اتفاق بود، یا همزمانی دو رویداد غیرقابل جمع اما طبق آنچه روزنامهء اطلاعات گزارش کرده تمام محاکمه و صدور حکم «حاج جبیب» کمتر از 4 ساعت به طول انجامید، همانطور که ساختمانی که به آن افتخار می کرد 36 سال بعد ظرف 4 ساعت فرو ریخت.
آتش سوزی حوالی ساعت 8 صبح روز پنچ شنبه گزارش شده که به دلیلی نامعلوم از طبقه نهم آغاز و به سرعت طبقات ده و یازده را هم درگیر کرد. مطابق گزارش ها در اولین تلاش ماموران چهارایستگاه آتش نشانی موفق به مهار اولیه آتش می شوند اما بر اثر انفجاری که تنها صدای آن شنیده می شود آتش دوباره شروع شده و با وجود روانه شدن تقریبا 70 درصد نیروها و امکانات سازمان اتش نشانی تهران به محل حادثه این ساختمان بعد از مدتی به صورت کامل فرو می ریزد. برآوردهای اولیه حاکی از فروریختن طبقه نهم و در پی آن ناتوانی طبقات زیرین در تحمل وزن 5 طبقه بالایی است. این مدل پیش از این در ریزش برج های دوقلو در شهرنیویورک نیز رخ داده بود. البته اگر علت آن حادثه برخورد هواپیمایی مسافربری در 11 سپتامبر بود، صابر پیربرناش کارشناس ارشد سازمان نظام مهندسی ساختمان تهران در گفتگو با ایسنا حدس می زند، قدیمی بودن، عدم وجود سیستم اطفاءحریق، عدم بهسازی و بازسازی المانهای سازهای و عدم توجه به مراقبت و نگهداری از ساختمان از مهمترین دلایل فرو ریختن ساختمان پلاسکو بوده است.
او می گوید این ساختمان در سال 1341 ساخته شده و زمانی که عمر یک ساختمان بیش از 50 سال میشود باید مقاوم سازی صورت بگیرد. به گونهای که باید بهسازی و بازسازی برای ساختمانهایی با عمر بالا در نظر گرفته شود تا بتوان نیازهای جدید ساختمان را مطابقت داد.
شکی نیست که تا مدت ها دربارهء حادثهء امروز پلاسکو حرف زده خواهد شد؛ رییس جمهور، معاون اول، وزیر مخابرات، وزیر کشور و وزیر بهداشت دستورات لازم را صادر کرده و شهردار تهران در محل حاضر شد اما مردم از اين پس با جای خالی ساختمانی مواجه خواهند شد که در تمام طول عمرش بالاترین توجهات را به خود اختصاص داد، از زمانی که شاه جوان از آن دیدار کرد تا وقتی که طالقانی آن را مرکز ضد یهودیت خواند و بعدترها که مرکز بزرگان سینما شد. پلاسکو جان داشت و تنها یک ساختمان معمولی نبود. علی، که معمار و فارغ التحصیل از دانشکده معماری است، ماه ها قبل می گفت: «پلاسکو که زمانی نماد تهران مدرن و رو به پیشرفت بود، سال هاست که به نمادی از فرسودگی این شهر و حرکت رو به زوال اش بدل شده است». حادثه ای که اتفاق افتاد تعبیر حرف او بود.