تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولار های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

13 امرداد ماه 1396 ـ  4 اگوست 2017

بحران فروپاشی ارزش های کاذب اصول گرایان!

تقی روزبه

بحران ناشی از تشتت و فروپاشی اصول گرایان از يکسو بیش از حد تصور است و، از سوی ديگر، بدلیل آن که اين طيف پایگاه اصلی ولایت فقیه و هستهء اصلی قدرت را تشکیل می دهد، واجد اهمیت: طوفان طنز و استهزاء که با برملا شدن دو چهرگی و رفتار متضاد مجری صدا و سیما، آزاده نامدار، مدافع و مروج سرسخت «حجاب برتر» در تریبون های رسمی و بر ملا شدن کشف حجاب و آبجو خوری وی در دیار فرنگ، به راستی آئینهء تمام نمائی بود از آن چه که در زیر پوست این جماعت می گذرد و یا، به تعبیری فراتر، بیانگر شکاف بین جامعهء رسمی و فرمال با جامعه واقعی است.

بی گمان مورد آزاده نامدار نه اولین است و نه آخرین. قبلاً هم رسوائی و طوفان طنز و استهزاء در مورد طوسی، قاری نظر کردهء خامنه ای، را داشتیم که آوای «صوت ملکوتی قران» و «تجاوز به نوجوانان» را درهم آمیخته بود! اکنون هم با بر ملا شدن یکی دیگر از این نوع ریاها و دو چهرگی های چندش آور یکی دیگر از کارگزاران دستگاه قدرت مواجهیم؛ رفتاری که در زمانهء خود برانگیرانندهء ذوق و قریحهء رسوا کندهء طنازانی چون حافظ بوده است که در بارهء آنان می سرود: «واعظان کین جلوه بر محراب و منبر می کنند / چون به خلوت می روند آن کار ديگر می کنند...»

 با این همه، آن چه تازگی دارد نه نفس این دوچهرگی بلکه - از یکسو - دامنهء کثرت و تکرر آن است و، از سوی دیگر، بر ملا شدن آن از برکت درهم شکستن انحصار رسانه ای که امکان پنهان نگهداشتن و حاشا کردن را از این حضرات سلب کرده است و می رود که تنهء عظیم این کوه فساد و ریا و چند چهرگی را به نمایش عموم بگذارد و رسوای عالم سازد. چنان که هم زمان اخباری که اژه ای هم ناگزیر شد آن را تأیید کند از تماس دو مداح سینه چاک و معروف وابسته به این جریان با یک سفارت خانه و داشتن ارتباط با یکی از کارمندان زن آن سفارتخانه است که موجب دستگیری و تشکیل پرونده ای در دادگاه ویژه روحانیت گردید ( ظاهراً در دادسرای ویژهء روحانیت برای آن ها هم پروندهء جاسوسی و هم برقراری رابطه باصطلاح نامشروع تشکیل شده).

به اين سياهه می توان ماجرای تتلو، و دخیل بستن اصول گرایان و رئیسی و سپاه به او و امثال او را هم اضافه کرد که حتی با انتقاد عناصری مثل میرسلیم اصول گرا هم مواجه شده است.

کثرت این نوع دوگانگی رفتاری حکایت از گسترش و غیر قابل کنترل شدن آن ها دارد… این پدیده (ژعنی فروپاشی ارزش های اجتماعی و اخلاقی مورد ادعای رژیم در صفوف حامیان و کارگزاران اش) در کنار روندهای سیاسی معطوف به واگرائی و تشتت اصول گرایان، مثل بیانیهء نواصول گرائی قالبیاف و یا افشاگری و اعترافات میرسلیم در مورد جمنا و بهره مندی آن از امکانات سپاه که قانوناً حق مداخله در امور سیاسی را ندارد و این نکته که معلوم شده که تصمیم گیری به کاندیداتوری او از پیش و حتی یک سال جلوتر از جمله به درخواست 50 نمایندهء مجلس خبرگان صورت گرفته بود، و این که تمامی صحنه سازی ها و ادا و اطوارهای جمنا مبنی بر گزینش نهائی از طریق باصطلاح دموکراتیک و از پائین و بدنه به بالا در مجمع سراسری …  همه دروغ و سرهم بندی و سر کار گذاشتن بوده اند، صرفاً برای بیرون کشیدن موجودی بنام رئیسی از درون رأی های ریخته شده در کوزه..يعنی نمایشی درغین و تهوع آور همراه با احساس بازی خوردگی حتی توسط کسانی مثل میرسلیم و قالیباف، که صدای آن ها را هم در آورده است…

این نوع افشاگری، آن هم توسط قدیمی ترین و اصیل ترین جریان اصول گرا، فرود پتکی بود گیچ کننده بر سر این جریان. شورش دار و دستهء احمدی نژاد، به گفته خودشان، شسعلیه باندی در قدرت و شعار سرنگونی و تهدیدبه افشاء آن ها، در کنار شکست سنگین در انتخابات تحت کنترل خود، همه و همه نشان دهندهء آن است که این جناح و مهره ها و کارگزاران  آن تا چه حد دستخوش تشتت و باند بازی و چند پارگی و تهی شدگی و فروپاشی ارزشی شده اند.

وضعیت اصول گرایان چنان آشفته است که بناگزیر برای  جمع و جور کردن و سازماندهی خود مستقیما به سپاه متوسل شده اند! این نوع تکانه ها و رسوائی و تشتت در صفوف ذوب شدگان در ولایت به معنی دامن گرفتن بحران اقتدار در کانون اصلی خود است. البته برخی جریان ها بفکر بازسازی این مرده ریگ افتاده اند ولی آیا یک لباس مندرس و پوسیده را می توان با وصله پینه رفو و جمع و جور و برازنده کرد؟!

این نوع وقایع مشخصاً دو چیز را به نمایش می گذارند: اولاً دوگانگی و تظاهر و ریای عظیم این جماعت را؛ یعنی فروپاشی ارزش های خودخواندهء این حضرات را؛ و ثانیاً بی اعتبار شدن این نوع ارزش ها حتی در میان خود طیف باصطلاح اصول گریان را؛ طيفی که همواره به ارزشی بودن خود بالیده و بهمین عنوان مدام به جامعه و دیگران می تازد. از همین رو افشاء ‌هرچه بیشتر این چند چهرگی های چندش آور و فساد نهادینه شده در اين طیف، و نيز زدن مهر باطله بر این ارزش های کاذب و کاسبکارانه، بهمراه دفاع قاطع از حق انتخاب آزاد سبک زندگی آزاد،‌ از جمله حق آبجو نوشی و  کشف حجاب امثال آزاده نامدارها و خال کوبی و آوازه خوانی رو زمینی تتلوها... بخشی از مبارزه علیه این نوع  ارزش های کاذب و کاسبکارانه و بخشی از فرایند فروپاشی و پنبه کردن لحاف حاکمان در قدرت است

اهمیت این پوسیدگی از آن روست که معلوم می شود این جناح، از سر ناگزیری، بیش از پیش برای حفط قدرت و موقعیت متزلزل خود متوسل به استخدام و خرید کارگزارانی می شود که ذره ای اعتقاد و باور به ارزش ها و اصولی که باید تبلیغ کنند ندارند و این یعنی یک پوسیدگی کامل! و جلوه ای از فرانید گندیدگی نظام کنونی و مشخصاً اصول گرایان، به عنوان هسته اصلی حامیان ولایت مطلقه و پایگاه اجتماعی اخص ولایت مطلقه.

به یک تعبیر می توان گفت که پارادایم اسلام سیاسی وارد فاز نهائی گندیدگی خود شده است که منزوی شدن و فروپاشی ارزش ها و واگرائی و تشتت در پایگاه سیاسی و نهادی شدن فساد و ... از جمله ویژگی های بارز آن است.

البته در این میان نباید نه از فساد جناح دیگر و نه بخصوص از برگ انجیر اعتبار و فضای تنفسی که جناح دیگر برای این جناح و کل سیستم فراهم می کند غافل بود!

2.8.2017 

بازگشت به خانه