تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولار های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
گذار عراق از فرقه گرایی دینی به ملیگرایی سکولار
حمدی ملک*
پس از ماهها کشمکش و اختلاف در میان اعضای هیئت رهبری مجلس اعلای اسلامی عراق، عمار حکیم از ریاست این گروه کناره گیری کرد و جریان ملی حکمت را تاسیس کرد. جدایی عمار حکیم ناشی از بروز تحولات مهمی در بستر سیاسی و اجتماعی عراق است.
برای بیش از سه دهه نام مجلس اعلا با خانواده حکیم گره خورده بود. عموی عمار حکیم، آیتالله محمد باقر حکیم برای سال ها رهبری این گروه اسلام گرا را در ایران به عهده داشت. وی پس از سقوط صدام در سال 2003 به عراق بازگشت ولی پس از مدت کوتاهی در انفجاری هولناک در نجف کشته شد. در پی آن عبدالعزیز حکیم، پدر عمار، به عنوان رهبر این جریان سیاسی برگزیده شد، اما تنها چند سال در این پست باقی ماند چرا که به دلیل بیماری سرطان در سال 2009 از دنیا رفت. و از آن زمان عمار حکیم ریاست مجلس اعلا را به عهده داشت.
اختلافات داخلی بر سر نحوهء اداره مجلس اعلا و همچنین سیاستهای این حزب، به خصوص روابط با ایران و کشورهای عربی منطقه، از اواخر سال 2013 آغاز شده بود. برخی از شخصیتهای مهم این جریان که از ابتدا در آن حضور داشتند از حضور در جلسات و فعالیتهای حزبی سر باز زدند. پس از بالا گرفتن اختلافات، این شخصیتها شروع به انتقاد مستقیم و غیر مستقیم از عمار حکیم در فضای رسانهای کردند. آنها یکی از مهمترین دلایل انتقاد خود را خودرایی حکیم در ارتباط با نحوهء ادارهء مجلس اعلا عنوان میکردند. در سالهای اخیر، عمار حکیم در اداره مجلس اعلا روشی را در پیش گرفته بود که با دیدگاه های تیم قدیمی همخوانی نداشت. او با تکیه بر جایگاه خانوادگی خود برنامههای خود را پیش برد و به انتقادات همکاران با سابقهاش وقعی ننهاد.
به باور حکیم این برنامهها در راستای پاسخ به تغییر و تحولات سالهای اخیر عراق بوده است. عمار حکیم به وضوح اهمیت پرداختن به این مسائل را در سخنرانی اعلام تأسیس جریان جدیدش بیان کرد. وی گفت: «عراق 2017 کاملاً با عراق 2003 متفاوت است. و گروه های فعال در عرصه سیاسی باید این تفاوت را درک کنند، همچنان که ما در جریان ملی حکمت آن را درک کردیم.»
به نظر میرسد که پس از تجربه به شدت ناموفق حکومت احزاب سنتی در عراق پس از 2003 و به خصوص ظهور داعش که موجودیت عراق را به شکل جدی به خطر انداخت، تحولاتی در نگاه مردم عراق نسبت به ساختارهای حکومتی و به خصوص نقش دین در حکومت، ایجاد شد. یکی از مهمترین درخواست هایی که امروزه در عراق به گوش میرسد، تغییر چهرههای قدیمی است که مقصر اصلی این ناکامیها دیده میشوند.
جوانگرایی
عراق جمعیت جوانی دارد. در سال 2016 میانگین عمر عراقیها 9.19 سال بوده است. از این رو عمار حکیم به وضوح در تلاش برای جذب قشرهای جوان کشور بوده است. وی در سالهای اخیر با تاسیس سازمانهای جوانان چندین چهرهء جدید را به صحنهء سیاسی عراق معرفی کرد. این سازمانها و چهرههای جوان سعی در ارائه خود به عنوان چهرههای بدیل در دنیای سیاست داشتهاند. این تحولات به مذاق نیروهای قدیمی مجلس اعلا خوش نیامد، به خصوص که نیروهای جوان به شکل کامل تحت اشراف عمار حکیم هستند و در پیشبرد برنامههای خود از دیگر رهبران مجلس اعلا پیروی نکردند.
از سوی دیگر عملکرد بسیار منفی احزاب دینی در سالهای پس از صدام بسیاری از مردم، به خصوص جوانان را بر آن داشت تا نقش اسلام در فضای سیاسی کشور را زیر سوال ببرند.
بازنگری در نقش دین در اداره کشور
امروزه با وجود انتشار بیرویهء سلاح در دست شبه نظامیان اسلامگرا و با وجود موارد زیاد آدمربایی و قتل نیروهای مدنی، میتوان افراد زیادی را مشاهده کرد که در رسانههای اجتماعی آشکارا خود را سکولار و یا حتی بیدین معرفی میکنند. تحول خواهی در سیاستهای دولت بین برخی از جوانان عراقی تا جایی پیش رفته که از اسرائیل دفاع میکنند و خواهان ایجاد روابط سیاسی با این کشور هستند.
از این رو، و با وجود این که عمار حکیم خود شخصیتی دینی است که از خانوادهای کاملاً مذهبی میآید (او نوه آیتالله محسن حکیم از بزرگترین مراجع شیعه زمان خود است)، در سال های اخیر سعی کرده صبغهای مدنی به حزب خود بدهد. موضع صریح آیتالله سیستانی در جانبداری از یک نظام غیردینی (که البته به باورهای دینی مردم احترام میگذارد)، فضا را برای شخصیتهایی چون عمار حکیم آماده کرده است، تا این راه را در پیش بگیرند. مقتدا صدر دیگر روحانی شیعه نیز با نیروهای مدنی و حتی کمونیست هم پیمان شده، به گونهای که طرفدارانش در کنار این نیروها به شکل هفتگی برای اصلاح نظام سیاسی و مبارزه با فساد مالی تظاهرات میکنند.
نزدیکی به کشورهای عمدتا سنی منطقه
اکنون دیگر بسیاری در عراق به این باور رسیدهاند که یکی از مهمترین عوامل بروز مشکلات مزمن در عراق، فرقهگرایی است. در جبهه شیعی تلاشهایی جهت خارج شدن از فضای فرقهگرایی در حال شکلگیری است. اتکای کامل به ایران و ایفای نقش در پروژههای منطقهای این کشور به عنوان عاملی در جهت افزایش تنشهای فرقهای در عراق قلمداد میشود.
گروههای سنی در عراق شدیدا از نقش ایران در عراق ابراز نگرانی میکنند و از اینکه همتایان شیعهشان تا این حد تحت نفوذ ایران هستند ناخشنودند. از این رو برقراری روابط نزدیکتر با کشورهای عمدتا سنی عربی یکی از راهکارهای ایجاد توازن در روابط با قدرتهای منطقهای و زدودن تنشهای فرقهای از فضای سیاسی و اجتماعی کشور دیده میشود. سفر اخیر مقتدا صدر به عربستان را نیز میتوان در این راستا تعبیر کرد.
عمار حکیم نیز در طول دو سال گذشته بارها به کشورهای عربی سنی سفر کرد و با بلندپایهترین مسؤولان این کشورها دیدار کرد. وی در ژوئن 2016 طی سفری به قطر با امیر این کشور دیدار کرد. سپس در دسامبر همان سال به امان رفت و با پادشاه اردن گفتگو کرد. حکیم در آوریل 2017 به مصر سفر کرد و با عبد الفتاح السیسی رئیس جمهور مصر دیدار کرد. پس از آن و در ژوئن 2017 وی در سفری که به کویت داشت با شیخ خالد الفیصل، امیر مکه و مشاور پادشاه عربستان در حضور امیر کویت دیدار کرد. همچنین وی در ادامه این دیدارها به فرستادن نمایندگان خود برای پیگیری نتایج این دیدارها مبادرت ورزید.
مجموع این رویکردها از سوی کهنهکاران مجلس اعلا به عنوان نماد دوری از ایران تلقی شد. آنها با فشار بر عمار حکیم خواستار تغییر رویه وی شدند. از این رو از حدود بیش از یک سال پیش وی در نامهای به آیتالله خامنهای، رهبر ایران، خواستار اذن او جهت جدایی از مجلس اعلا شد. در پاسخ آیتالله خامنهای طی نامهای که در جلسه هیئت رهبری مجلس اعلا قرائت شد، عدم صلاحدید خود را در این زمینه اعلام کرد. ولی عمار حکیم همچنان بر این خواست خود پافشاری کرد.
علیرغم نظر واضح رهبر ایران، عمار حکیم پس از مدت کوتاهی از مجلس اعلا جدا شد و جریان ملی حکمت را راهاندازی کرد.
___________________
* کارشناس مسائل عراق
منبع: بی بی سی
http://www.iran-emrooz.net/index.php/politic/more/70565/