تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولار های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
تصویر غلط اپوزیسیون از داخل ایران
سام قندچی
در دوران شاه در پی کودتای 28 مرداد شمار زیادی از فعالان سیاسی بویژه از حزب توده و جبهه ملی به زندان افتادند و رهبرانی از هر دو تشکیلات از جمله حسین فاطمی اعدام شدند، تعداد قابل توجهی نیز به خارج از کشور فرار کردند و برخی از آنها پایه گذاران کنفدراسیون جهانی دانشجویان در خارج شدند که تشکیلاتی قدرتمند بود(1). اما همه گروه های شرکت کننده در کنفدراسیون به دلیل اقامت طولانی رهبران در خارج کشور، به درجات مختلف تصورات غلطی از ایران داشتند و به همین دلیل وقتی رهبرانی از کنفدراسیون برای سازماندهی سیاسی به داخل ایران رفتند، تعدادی از آنها تسلیم رژیم شاه شدند و دلیل این امر را مشاهدات خود در ایران بویژه در ارتباط با پیشرفتهای کشور پس از انقلاب سفید شاه، اعلام کردند، چون تصورشان از ایران جامعه ای نیمه فئودالی بود، در حالیکه وقتی پس از سالها دوری از وطن به کشور بازگشتند، کشوری دیدند که بسیاری از تحولات صنعتی و حتی فراصنعتی را نظیر مراکز پیشرفته کامپیوتری و ماهواره ای، توسعه داده بود. البته بعضی از آنها نظیر پرویز نیکخواه(2)، حتی به سوی دیگر پاندول افتادند و در ساواک شاه فعال شدند، و جزئیات این واقعیات سالهاست بحث شده، که موضوع این نوشتار نیست.
پدیده مشابهی در دوران جمهوری اسلامی قابل مشاهده است. بسیاری از رهبران اپوزیسیون خارج حدود 40 سال است که در ایران نبوده اند. همه می دانیم که درباره جایی خواندن، خیلی با مشاهدات عینی تفاوت دارد. بسیار اوقات اگر به شهری که در آن در گذشته مقیم بوده ایم، 10 یا 20 سال بعد میرویم، با اینکه درباره آن از زبان دیگران شنیده یا در اخبار خوانده ایم، ولی هنگامیکه دوباره سفر می کنیم شوکه می شویم، چه اگر رشد کرده باشد و چه درجا زده و به عبارتی با کهنه شدن آنچه بوده، عقب رفته باشد. در مورد ایران هم همینطور است. بسیاری از رهبران اپوزیسیون و فعالان سیاسی و مدنی مقیم خارج بویژه آنها که از زمان انقلاب 57 در ایران نبوده اند، تصورشان از ایران کشوری است که سی و اندی سال پیش ترک کرده اند و البته در مورد جریانات مذهبی عقب مانده که در رژیم جمهوری اسلامی بوده و هست، اطلاع دارند.
بسیاری از پروژه های نوسازی ایران که در سال های آخر رژیم شاه طراحی شده بودند نظیر کمربندی تهران، فردوگاه بین المللی تهران، اتوبان تهران قم و ادامهm آن بسوی جنوب ایران، اتوبان تهران مشهد، و بسیاری پروژه های بزرگ نظیر اینها، در دوران جمهوری اسلامی به انجام رسیده است. آنچه طراحی تازه این رژیم است مقبره آیت الله خمینی و ضمائم آن در بهشت زهرا و بسیاری امام زاده های جدید در سراسر ایران است. البته بسیاری از برج سازی های تهران و شهرستانها، عموماً با استاندارد های پایین برای کشوری زلزله خیز، در همین دوران جمهوری اسلامی طراحی و اجرا شده اند. با اینحال مثلاً در شهر تهران پاساژی برای موبایل از نمونه های مشابه آمریکا و اروپا، کم ندارد. حتی به کار بردن تلفن های هوشمند در میان مردم در ایران، از بسیاری ایرانیان مقیم خارج در سطح مشابه درآمدی، بیشتر متداول است. منظور اینکه تصور ایران امروز بعنوان یک تکیه بزرگ تغزیه خوانی، درست نیست.
داشتن تصویر درست از واقعیت ایران به این معنی نیست که گویی این رژیم جمهوری اسلامی خوب بوده است. خیر. به این معناست که به رغم رژیمی به این عقب ماندگی، مردم ایران از جمله زنان که زیر فشار تحمیلهایی سنگین از جمله حجاب اجباری بوده اند، از پای ننشسته و کشور خود را تا آنجا که در این شرایط مقدور بوده، پیشرفت داده اند. این واقعیت اتفاقاً نیاز به تغییر این رژیم را به جمهوری سکولار و دموکراتیک، بیشتر ثابت می کند چرا که نشان می دهد حتی تحت اینهمه فشار رژیمی عقب مانده، استبدادی و مذهبی، مردم ایران کمتر از اروپا و آمریکا را برای ایران نمی خواهند، و دنبال این نیستند که از ایران کشوری دقیانوسی درست کنند. درک غلط از واقعیت ایران به ضرر جنبش سیاسی ایران است، و طرحهای اپوزیسیون مترقی را دچار واپسگرایی می کند(3).
به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران
سام قندچی، ناشر و سردبیر ایرانسکوپ
http://www.iranscope.com
بیست
و یکم مرداد ماه 1396
August 12,
2017
_________________________________
1. کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی – اتحادیه ملی،معروف به کنفدراسیون
2. نکته ای در مورد بحث پرویز نیکخواه در مصاحبه عباس میلانی
http://www.ghandchi.com/861-abbas-milani-parviz-nikkhah.htm
3. در ساختن آلترناتیوی مترقی شرکت کنیم
http://www.ghandchi.com/1510-alternative-moteraghi.htm