تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولار های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

24 شهريور ماه 1396 ـ  15 سپتامبر 2017

ضرورت شکستن چارچوب ها

و مسلط کردن گفتمانی جدید

اعلامیه اتحاد برای دموکراسی در ایران

اتحاد برای دموکراسی در ایران قبل از برگزاری انتخابات اخیر ریاست جمهوری با انتشار بیانیه ای از کنشگران سیاسی دعوت کرد که در انتخاباتی که جنبه نمایشی به خود گرفته و حاصلی جز تایید مشروعیت نظام ندارد، شرکت نکنند. این درخواست برپایه تجربه انتخاباتی درجمهوری اسلامی، به ویژه در دو دهه اخیر، که حضور مردم را فقط  برای استمرار این نظام مد نظر داشته، و نیز این واقعیت که در ساختار چنین نظام سترونی، انتخابات کارکرد خود را از دست داده است، بیان شده بود - انتخاباتی که رقابت آزاد را محدود به پایوران نظام ومقربان درگاه ولی فقیه کرده، نتیجه اش مهندسی شده است، منصفانه نیست و مطالبات مردم در ان بازتابی نمی یاید.

آقای روحانی مردمی را که انتخابش کردند، تنها گذاشت، به آنان پشت کرد ورای آنها را، رای به نظام، رهبر و سپاه خواند و مشارکت آنان را نشان مشروعیت نظام دانست.  این اقدام آقای روحانی توهین به شعور مدنی همه آنهایی بود که یا حمایت از ایشان، در شرایط اسف باری که کشور ما با ان دست به گریبان است، به او برای دومین بار اعتماد کردند!  کابینه معرفی شده از طرف آقای روحانی نیز که از مجلس اسلامی رای اعتماد گرفت با اعمال نظر شخص رهبر و در چهارچوب مصالح نظام تنظیم شده، و ربطی به مطالبات مدنی، سیاسی و اجتماعی مردمی که به ایشان رای دادند، ندارد.

  در دو دهه گذشته آنانی که اصلاحات را فقط بر بستر حفظ نظام ممکن می‌دانسته اند، در عمل همواره رای مردمی را که با امید به تغییر اصلاح طلبانه نظام به پای صندوق‌ها آمده بودند، برای استمرار آن خرج کرده و به حساب ولایت فقیه واریز کرده اند. حاصل اینکه مشارکت مردم و مطالبات آنان هیچگاه در سیاست روزمره بازتاب نیافته و نمایندگان سیاسی شایسته خود را نیافته است

متاسفانه بخشهایی از اپوزیسیون ونیز کنشگران سیاسی در خلال این سالها این سیاست نادرست را توجیه کرده و با تئوریزه کردن ان، در نقش خندق محاقظ نظام ظاهر شده اند.

آنان همیشه مردم را به انتخاب کاندیدای بد در مقابل بدتر ترغیب کرده و عادت داده اندإ فرهنگ انتخاباتی مردم را  به تلاش برای بدتر نشدن، و نه بهبود شرایط زندگی، تقلیل داده اند و جسارت مدنی انان را نیز در حد رعایت خط  قرمزها و آستانه تحمل نظام مجاز میدانند.  این نگاه با عمده کردن امنیت ملی و ترساندن مردم از  «سوریه ای شدن» ایران، از یک طرف  دست نیروهای امنیتی را در سرکوب دگراندیشان، فعالین مدنی و کنشگران حقوق بشر، باز گذاشته و از طرف دیگر در مقابل سلب امنیت اجتماعی از شهروندان ایرانی و بر هم زدن امنیت کشورهای منطقه سکوت می کند.

وجه دیگر این گفتمان، دعوت مردم به صبر و انتظار و طی کردن  لنگان لنگان پروسه دمکراتیزاسیون در جامعه است،  تا زمان مناسب برای تغییرات فرا برسد و تعادل اجتماعی به نفع آنان دگرگون شود. این نگاه « آخرزمانی» به سیاست، پتانسیل تحول خواهی در میان مردم وتحولات جامعه مدنی را جدی نمی گیرد، انبارشدن چالش های اجتماعی را مورد توجه قرار نمی‌دهد و همچنان راه حل را به بالایی‌ها واگذار می‌کند، غافل از این که حوادث منتظر انها نخواهند ماند.

این نگاه و رویکرد در عمل بر مبارزات مدنی مردم سایه افکنده، آن را به خط قرمزهای اصلی نظام، یعنی «استمرار جمهوری اسلامی و قدر قدرتی رهبر» محدود کرده  که در نهایت و متاسفانه به بخشی از روانشناسی عمومی مردم تبدیل شده است.

 

مردم آزاده، کنشگران سیاسی، و دمکراسی خواهان ایران

در طول چند دههء گذشته، نیروهای باورمند به «اصلاح نظام از درون» فرصت های زیادی را به هدر داده اند. دست اندرکاران این نظام ثروت ملی ایران را خرج گسترش شیعیگری و بنیادگرایی اسلامی در منطقه کرده اند، سفرهء مردم خالی تر شده و فقر عمومی تر. زندان ها مملو از معترضین شده است و جامعهء مدنی هر روز با شمشیر دستگاه قضایی اسلامی در هر گوشه ایران گردن زده می شود و هستی اجتماعی ایران در معرض نابودی قرار گرفته است.

گذر زمان نشان داده است که عقلانیت از درون این نظام نمی روید. بایستی در گفتمان تا کنونی تجدید نظر کرد و میدان جدیدی برای سیاست ورزی گشود که بر اساس «خط قرمزهای نظام» تعیین نشده باشد. در خواست‌های مدنی را نباید با سیاست صبر و انتظار به آینده نامعلوم محول کرد. رشد سطح جامعهء مدنی امروز فراتر از سطح سیاست در حکومت اسلامی است. نباید با آن به مانند یک «فرد صغیر ومهجور» برخورد کرد،  بلکه شایسته است که مقاومت آن را حول مطالبات مدنی و مستقل سازماندهی کرد و از حالت «نیروی ذخیره» کاندیداهای نظام در آورد. این وظیفه بر دوش کنشگران سیاسی قرار دارد که گفتمانی درخور توسعه جامعه مدنی عرضه کنند و از همنوایی با نظام دست بکشند و در شاهراه گذار به دموکراسی در ایران شایستگی سیاسی خود را نشان دهند.

 

            اتحاد برای دموکراسی در ایران به تحریم ایدئولوژیک و یا ابدی انتخابات باور ندارد، ولی امتناع را یک مطالبه دموکراتیک می‌داند که در شرایط موجود می تواند به عنوان اهرم جامعه مدنی برای به عقب نشاندن  قدرت و گذر از آن مورد استفاده قرار گیرد و سیاست را خارج از «محدوده نظام» مورد توجه قرار دهد.  در انتخابات دور اخیر این جوانه فکری و عملی بطور مشهود آغازگر نوع دیگری از سیاست ورزی بود که بایستی با تلاش هدفمند کنشگران سیاسی در آینده به بار بنشیند.

اتحاد برای دموکراسی در ایران انتخابات آزاد را جزیی از مبارزات مدنی میداند و نه حاصل و نتیجه ان.  این دو را نمی شود از هم تفکیک کرد و به همین خاطر ان را به عنوان استرتژی گذار به دموکراسی در ایران انتخاب کرده است.  ما از همه کنشگران سیاسی می خواهیم برای توسعهء مبارزات مدنی، برگزاری یک انتخابات آزاد، منصفانه و واقعی در ایران و برای آزاد کردن انتخابات از قید و بندهای نظام انتخاباتی اسلامی، همگام بشوند  ودر راه ایجاد تفاهم و توافق برسر راه رسیدن به دموکراسی در ایران تلاش های خود را یگانه کنند.

هدف مشترک همهء ما ساختن آینده ایران است و به همین خاطر باید از گذشته عبور کرد.

اتحاد برای دموکراسی در ایران

 23 شهريور 1396 -  14 سپتامبر 2017

بازگشت به خانه