تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولار های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
بلوک جدید علیه رژیم اسلامی ایران
عبدالرحمن الراشد
در حقیقت سرعت تحولات منطقهای و بینالمللی در روزهای گذشته ما را شگفتزده کرده؛ از روزی که واشنگتن از تصمیمهای جدید برای مقابله با رژیم اسلامی ایران پرده برداشت، بریتانیا و آلمان موضع خود را تغییر دادهاند؛ دو کشور از یک سو بر ادامهء پایبندی به توافق هستهای تأکید کردهاند و، از سوی دیگر، از پروژه ترامپ برای مقابله با توسعه طلبی و خرابکاری های رژیم تهران در خاورمیانه حمایت نمودهاند.
مثل اینکه مسئله روشن شده که مشکل توافق اتمی بر سر نوع فعالیتهای هستهای حکومت اسلامی ایران نیست بلکه مشکل اساسی آمریکا با رژيم ایران در جنگهای منطقهای رژیم حکومت اسلامی است. رژیم تهران به این باور رسیده بود که در ازای کاهش غنی سازی اورانیوم، کشورهای غربی، و در رأس آنها آمریکا، دست اش را برای گسترش هرج و مرج و تهدید حکومتهای منطقه باز گذاشته و عراق، سوریه، لبنان و یمن را به عنوان پاداش قبول توافق به آن تحویل میدهند؛ اما این امر غیرمنطقی و حتی غیرقابل تصور است!
بریتانیا و آلمان روز یکشنبه، در یک بیانیهء مشترک بر ضرورت مقابله جامعهأ جهانی با فعالیتهای بیثبات کنندهء رژيم اسلامی در منطقه، و نیز برطرف کردن نگرانی ناشی از برنامه های موشکی این کشور، تاکید کردند. این دو کشور، در واقع، ضمن پایبندی به توافق، نسبت به موضع آمریکا در خصوص نقش مخرب رژيم اسلامی در منطقه همصدا و متحد با آمریکا هستند، همچنانکه بر سر مسئلهء تفتیش و بازرسی تأسیسات نظامی رژيم اسلامی با واشنگتن نیز همصدا هستند. موضع جدید لندن و برلین که روز یکشنبه پس از گفتگوی نخست وزیر بریتانیا و صدر اعظم آلمان اعلام شد، تلاش رژیم اسلامی ایران را برای قرار دادن این توافقنامه به عنوان یک بستهء واحد با شکست مواجه کرد. رژیم تهران تلاش کرد توافق هستهای را به عنوان بستهای واحد تحمیل کند بدون اینکه فرقی میان جلوگیری از فعالیتهای اتمی، که با هدف منع برتری نظامیاش صورت گرفت، و اقدامات خطرناک که با سوء استفاده از امضای توافق هستهای به آن دست زده، فرقی بگذارد.
ما باید اعتراف کنیم که این بار کاخ سفید بسیار هوشمندانه در نبرد با متحدان اروپایی خود که برای حفظ روابط با تهران تمایلی به عقبنشینی از توافق نداشتند، پیروز شد. دونالد ترامپ آنها را در مقابل دو انتخاب قرار داد؛ یا باید اشتباهاتی که در متن توافق هست تصحیح شود یا کلیت آن توافق را لغو باید کرد؛ ترامپ بر عدم قبول ادامهء توافق در وضعیت قبلی چندین بار اصرار کرد؛ موضعی که با سیاست اکثریت اعضای حزب جمهوری خواه مطابقت داشته و از سوی مراکز تصمیم گیری و ستون های اصلی دولت او تایید و پشتیبانی شده است.
اکنون چرخ فشار بر رژیم تهران بار دیگر به حرکت در آمده است. اینک ترامپ در توافق با اروپا دربارهء مسائلی مانند فعالیت موشکی و دخالت در کشورهای منطقه، که دیدگاه مشترک با هم دارند، توپ را در زمین رژيم اسلامی خواهد انداخت: یا تغییر کامل عملکرد و رفتار و متوقف کردن فعالیتهای نظامی و شبه نظامی در منطقه، یا قبول مسئولیت بحران های کمرشکن اقتصادی و سیاسی ناشی از تحریمهای جدید در آینده نه چندان دور. ایالات متحده و متحدان منطقهای و بین المللیاش با حق رژيم اسلامی برای پروژه های هستهای غیر نظامی مخالف نیستند، اما از تهران میخواهند جلوی لگام گسیختگی سپاه پاسداران و سرویسهای اطلاعاتی وابسته به آن را در منطقه بگیرد.
حکومت اسلامی اکنون باید شبه نظامیانی را که سپاه پاسداران این کشور از پناهندگان درمانده افغانستانی، پاکستانی و عراقی تشکیل داده از مناطق تحت نفوذ در سوریه، یمن و عراق خارج کند. تهران پس از اینکه «حزبالله لبنان» را به گروهی شبه نظامی و مزدور برای راه اندازی جنگ در منطقه تبدیل کرد، تلاش کرد که حوثیها را با نام «انصارالله» برای ایفای همین نقش مزدورانه در یمن مجهز کند.
حکومت اسلامی به موازات تشکیل شبه نظامیان فرقهگرا در همهء مناطق بحرانی خاورمیانه، به تشکیل شبکهای گسترده برای قاچاق اسلحه از طریق دریاها جهت ارسال به مناطق مختلف درگیری از یمن تا سوریه و لبنان اقدام کرد. همچنین جای پای رژيم اسلامی در افغانستان نیز به کرات مشاهده شده است. رژیم اسلامی ایران پس از حملات آمریکا به افغانستان که پس از حملهی 11 سپتامبر سال 2001، اتفاق افتاد به شبه نظامیان طالبان افغانستان کمک نظامی و مالی کرده است.
اگر دولت اوباما بدون در نظر گرفتن نفوذ مخرب رژيم اسلامی ایران در منطقه، توافق هستهای را امضا نمیکرد شاید تهران نمیتوانست با این حجم بزرگ به وسیلهء شبه نظامیان مزدور در منطقه نقش منفی خود را همچنان بازی کند. امضا کنندگان توافق هستهای در واقع شرایط رژيم اسلامی ایران را برای ادامهء توسعه طلبی در منطقه پذیرفته و تمام تحریمها را بدون تمایز لغو کردند تا این رژیم فرقهگرا نفوذ خود را در سوریه گسترش دهد. اگر سهل انگاری دولت باراک اوباما، رئیس جمهوری سابق آمریکا، نبود رژیم تهران به اینجا نرسیده بود.
اکنون پس از تغییر و تحولات جدید در واشنگتن، چالش اصلی پروژهء جدید برای تهران این خواهد بود که تحریمها تنها زمانی برداشته میشود که رژيم اسلامی به روح توافق پایبند باشد و روح توافق یعنی پایان لگام گسیختگی و هرج و مرج طلبی رژیم اسلامی ایران در منطقه و خارج کردن شبه نظامیان خود و متوقف کردن قاچاق اسلحه و کمک مالی به گروه های شبه نظامی مانند حوثیها، عاصب اهل الحق و حزبالله لبنان و عراق وغیره.
کمک به اپوزیسیون برانداز رژيم اسلامی ایران
دولت جدید آمریکا برای فشار بیشتر بر تهران اعلام کرده است که از مخالفان ایرانی، که برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی تلاش میکنند، پشتیبانی خواهد کرد. اوباما برای راضی کردن حکومت اسلامی ايران فعالیتهای دانشگاهی، رسانهای و سیاسی مخالفان رژیم اسلامی ایران را متوقف کرده بود، اکنون اما واشنگتن به صراحت اعلام کرده که به اپوزیسیون برانداز ایران کمک خواهد کرد.
با تصمیمات جدید دولت آمریکا برای مقابله سیاسی با رژیم تهران، هیچ گزینهای برای رژیم حکومت اسلامی باقی نمانده است جز: یا پایان دادن به جنگهای منطقهای یا مقابله با تحریمهای کمرشکن. در این معادله واشنگتن در برابر رژيم اسلامی تنها نیست بلکه بلوک جدیدی برای منع افسار گسیختگی رژیم تهران در منطقه تشکیل شده است.
27 مهر 1396
*منبع: شرق الاوسط *ترجمه از کیهان لندن