تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولار های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

19 آبان ماه 1396 ـ  10 نوامبر 2017

تلاشی برای فروپاشی «اتحاد نیروهای چپ»

بیانیهء کمیته مرکزی سازمان راه کارگر

هیات اجرایی سازمان کارگران انقلابی ایران (راه کارگر)، که به  "هیات اجرایی راه کارگر" هم معروف است، یکبار دیگر، با سازماندهیِ انشعابی تازه، با انتشار بیانیه ای از «شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست» جدا شده است!

این نخستین بار نیست که رهبری "هیات اجرایی" انشعابی را در راستای منافع فرقه ای و روش های غیردمکراتیک سازمان می دهد. آنها در اوج جنبش های اعتراضی مردم ایران در سال 1388 نیز با تن ندادن به برگزاری کنگرهء مشترک و سپردن امر تصمیم گیری دربارهء اختلافات تشکیلاتی به این عالی ترین ارگان تصمیم گیری سازمان، از ما جدا شدند.

آنها همین نوع روش های فرقه ای را در "اتحاد چپ کارگری ایران" نیز به معرض نمایش گذاشتند که در نهایت سبب خروج همهء نیروها به جز «سازمان کارگران انقلابی» شد. سرانجام تلخی که، بدون ارائهء یک جمع بندی روشن از دلایل ناکامی، مجبور به انحلال آن شدند. این رفتارها نشان میدهند که برای ارزیابی از ماهیت و عملکرد یک جریان سیاسی صرفا نباید به برنامه سیاسی و دعاوی نظری آن در خصوص اهمیت "اتحاد بزرگ هواداران سوسیالیسم" و یا ضرورت پیوند عمیق سوسیالیسم با دمکراسی و روشهای دمکراتیک بسنده کرد، بلکه صرف نظر از این گفتار و پندار نیک، کردار و رفتار مسئولانه و نیک نیز لازم است تا میان حرف و عمل هماهنگی ایجاد شود.

این بار بهانهء "هیات اجرایی" برای فرو پاشاندن یک تشکیلات و یا همکاری، اعلامیهء مشترکی است که رفقای «حزب کمونیست ایران»، و مشخصاً تشکیلات کردستان آن – کومه له –، با تعدادی از احزاب و نیروهای کردستان ایران برای تحریم نمایش انتخاباتی ریاست جمهوری اسلامی امضاء کرده اند. "هیات اجرایی" این نیروها را راست و در خدمت سیاست های امپریالیستی و رژیم چنج (تغییر و تعویض رژیم ایران به کمک امریکا و متحدان اش) می داند.

سازمان ما نیز، اگر چه از تحریم قاطع نمایش انتخاباتی رژيم اسلامی حمایت می کند، اعلامیهء مشترک رفقای حزب کمونیست با این نیروهای دست راستی را یک تاکتیک سیاسی اشتباه می داند که هیچ منفعت سیاسی روشنی برای قطب انقلاب اجتماعی اردوی کار و رنج به همراه ندارد. اما نقد این تاکتیک و سیاست اشتباه یک چیز است و اعلام اینکه رفقای حزب کمونیست نیز به کمپ نیروهای دست راستی رژیم چنجی پیوسته اند چیزی دیگر.

حزب کمونیست، چه به طور جداگانه و چه در درون اتحاد نیروهای چپ و کمونیست، بارها با سیاست های امپریالیستی امریکا – بویژه تحمیل تحریم اقتصادی به مردم و جنگ و اشغال – مرزبندی کرده است و امر سرنگونی جمهوری اسلامی را نه از طریق مداخلهء امپریالیستی بلکه از طریق انقلاب اجتماعی به رهبری طبقهء کارگر پیگیری می کند. حال آنکه جریانات دست راستی کردستان ایران نظیر: حزب دمکرات مصطفی هجری و حزب کومه لهء عبداله مهتدی، پنهان نمی کنند که می خواهند به اهداف سیاسی خود ،از جمله "حق تعیین سرنوشت ملت کرد"! از طریق کمک های سیاسی – مالی و نظامی امریکا و متحدان آن در منطقه دست یابند.

"هیات اجرایی" پا را از این فراتر می گذارد و نه تنها حزب کمونیست ایران را به صرف امضای یک اعلامیهء مشترک برای تحریم نمایش انتخاباتی به کمپ نیروهای ررژیم چنج ملحق می کند، بلکه همچنین سایر نیروهای کمونیست درون شورای همکاری را، که صراحتاً با امپریالسم امریکا و سناریوی رژیم چنج مرزبندی دارند، به دلیل اصرار بر تداوم همکاری با حزب کمونیست، به پروژهء رژیم چنج متصل می نماید (رجوع کنید به نوشتهء مورخهء 9 اکتبر2017 این رفقا).

اما برای اینکه بتوان عمق بحران کنونی «شورای همکاری نیروهای چپ و کمونیست» را دریابیم لازم است کمی به عقب برگردیم، یعنی به هفته های پیش از برگزاری نمایش انتخاباتی ریاست جمهوری اسلامی ایران که منجر به پیروزی مجدد حسن روحانی شد. اتحاد نیروهای چپ و کمونیست، بر طبق منشور همکاری خود که مرزبندی قاطع با همهء جناح های رژیم و دفاع از سرنگونی انقلابی آن می باشد، تصمیم گرفت که از مردم ایران دعوت کند این بالماسکه انتخاباتی را تحریم کنند. در این مقطع نمایندگان «هیات اجرائی» در «شورای همکاری»، تحت این عنوان که هنوز لیست نهایی کاندیداهای مورد تائید شورای نگهبان مشخص نشده است، برای تحریم قاطع این مضحکهء انتخاباتی دفع الوقت می کردند، تا اینکه، در نهایت و با فشار سایر نیروهای کمونیست درون شورا، رضایت دادند که به پای امضای اعلامیه مشترک برای تحریم "انتخابات" بیایند. در اعلامیه نیز با صراحت ضمن دفاع از سرنگونی انقلابی رژیم اسلامی با سیاست های امپریالیستی و رژیم چنجی نیز مرزبندی شده بود. اما «هیات اجرایی» اصرار داشت که در این اعلامیه، که در مورد تحریم نمایش انتخاباتی رژیم بود، با صراحت اسامی جریانات راست اپوزیسیون ذکر شود. اکثر نیروها لزومی به این کار نمی دیدند، بویژه رفقای حزب کمونیست که با احزاب کردستانی اعلامیه ای را برای تحریم "انتخابات" امضا کرده بودند مخالف آن بودند. طبعاً وقتی شما یک اعلامیهء مشترک را با نیروهای چپ با مواضع مختلف امضا می کنید نمی توانید و نباید انتظار داشته باشید که همهء عناصر سیاسی مواضع حزب یا سازمان تان در آن گنجانده شود. اعلامیهء مشترک تنها می تواند حول مواضع مشترکی که حول آن اجماع وجود دارد منتشر شود وگرنه سازماندهی اقدام مشترک و گسترش فضای همکاری در خانوادهء چپ انقلابی ایران ناممکن می شود و فضای تکروی و فرقه گرایی در جنبش روزبروز وسیع تر خواهد شد.

اصرار هیات اجرایی بر گنجاندن همهء پیشنهادات خود در اعلامیهء مشترک عملاً سبب شد که «اتحاد نیروهای چپ»، علیرغم فضای مثبت پس از برگزاری مجمع عمومی در سوئد، دچار بحران شود. جلسات بحث پالتاکی درونی و بیرونی نیز نتوانست از ابعاد این اختلاف بکاهد.

در این مقطع دو حادثه نیز به تشدید بحران کمک کرد: از یک طرف برگزار شدن کنگرهء 17 کومه له – تشکیلات کردستان حزب کمونیست – که متأسفانه از ضرورت همکاری و اتحاد عمل های موردی با احزاب کردستانی به دلیل شرایط امنیتی و نظامی و سیاسی ویژهء منطقه حمایت کرد و بر آن صحه گذاشت – علیرغم برخی مخالفت ها در درون خود حزب کمونیست – و دیگری اعلامیهء «هیات اجرایی سازمان کارگران انقلابی» پس از مشخص شدن نتایج "انتخابات" ریاست جمهوری اسلامی، که صراحتاً هم تحریم کنندگان این مضحکه و هم شرکت کنندگان حامی روحانی را تحت این عنوان که "رأی اعتراضی" داده اند و به کاندید اصلح رهبری نظام نه گفته اند(!) از یک جنس ارزیابی کرد و آنها را همسو دانست. این موضع گیری سبب اعتراض بخش مهمی از نیروهای درون شورای همکاری از جمله سازمان ما شد.

با این همه، سازمان ما، همراه با برخی دیگر از نیروهای درون «شورای همکاری»، ضمن مرزبندی هم با اعلامیهء مشترک حزب کمونیست با احزاب کردستانی و هم با اعلامیه پسا-انتخاباتی هیات اجرایی سازمان کارگران انقلابی، معتقد بوده و هستیم که می توان، علیرغم این اختلافات، مادام که هیات اجرایی مدافع سرنگونی رژیم اسلامی است و حزب کمونیست با سیاست های امپریالیستی، و بویژه سیاست های امریکا، مرزبندی دارد به اتحاد عمل و همکاری خود ادامه دهیم. اما هیات اجرایی، با فرار از شفاف سازی موضع پساانتخاباتی خویش و با تاکید یک جانبه روی انتقاد از اعلامیهء مشترک حزب کمونیست، پایشان را توی یک کفش کردند که یا حزب کمونیست را وادار به توبه کنند و یا از شورای همکاری فراری دهند و یا خود به همراه برخی نهادهای دیگر، که برخی از آنها صوری و عملاً انگشت رأی هیات اجرایی در درون شورای همکاری بودند، از این اتحاد خارج شوند. البته رفقای سازمان فدائیان – اقلیت نیز با صدور اعلامیه ای این اتحاد را ترک گفته اند که بر خلاف فراافکنی های هیات اجرایی، بیشتر ناشی از اعتراض به مواضع هیات اجرایی دربارهء مضحکه انتخاباتی رژیم اسلامی بوده است.

«هیات اجرایی سازمان کارگران انقلابی» در جریان کارزار ایران تریبونال در راستای جنبش دادخواهی و برای محاکمه مردمی و نمادین رژیم جنایتکار اسلامی نیز به صرف همکاری یکی دو حقوقدان راست با این کارزار که خانوادهء جانباختگان کمونیست و زندانیان سیاسی سابق متعلق به قطب چپ موتور محرک و سازماندهنده اصلی آن بودند، با راه اندازی موجی از افشاگری دروغین، ایران تریبونال را در راستای سیاست های امپریالیستی ارزیابی نمودند. در حالی که منابع مالی تدارک ایران تریبونال با اتکاء به کمک های مردمی و غیردولتی جمع آوری شده بود و بخش قابل توجهی از فعالین کمونیست ضد امپریالیست متعلق به سازمان فدائیان اقلیت، سازمان راه کارگر و حزب کمونیست م ل م ... جزو فعالین شناخته شده آن بودند. حاصل افشاگری و آدرس غلط دادنِ هیات اجرایی چیزی جز انزوای آنها و موفقیت درخشان کارزار ایران تریبونال نبود. البته هیات اجرایی بعد از انشعاب مضحک از سازمان ما و تصویری که چپ انقلابی ایران از برخی مواضع راست روانه آنها داشت، به شدت نیازمند یک دوپینگ و ژست چپ نمایانه بود. این رفقا، چه در برخورد با ایران تریبونال و چه در جریان بحران درونی اخیر در اتحاد نیروهای چپ، سعی می کنند به خاطر یک "دستمال" کل قیصریه را آتش بزنند! بی آنکه به عواقب منفی کارشان توجه کنند.        

اکنون این پرسش کلیدی مطرح می شود که آیا تضعیف «اتحاد نیروهای چپ و کمونیست» و حتی دچار شدن احتمالی آن به سرنوشت «اتحاد چپ کارگری منحله»، در خدمت تقویت اپوزیسیون راست و نیروهای وابسته به امپریالیسم امریکا و اسرائیل و عربستان و ... نیست؟ آیا تاکید یک جانبه بر نقد تاکتیک اشتباه رفقای حزب کمونیست، و هُل دادن آنها به سوی کمپ نیروهای رژیم چنج، به نفع مبارزه برای حق تعیین سرنوشت مردمان ایران و مبارزه رادیکال است!؟ پر واضح است که صدای سوم – بدیل انقلاب اجتماعی کارگران و زحمتکشان - موقعی می تواند در برابر بدیل ها و گزینه های دیگری نظیر رؤیای استحاله و اصلاح رژیم اسلامی، گزینه، رژیم چنج، و رژیم رام به کمک امریکا و ... قد علم کند که نیروهای چپ و کمونیست به تفرقه و پراکندگی مزمن موجود در صفوف خود پایان دهند و همهء امکانات خود را برای کمک به تشکل یابی و سازماندهی سراسری جنبش کارگری و جنبش های اجتماعی ترقی خواهانهء مردم ایران بسیج کنند.

آن نیرویی که به هر بهانه دست به تصفیهء نیروهای خودی و  انشعاب طلبی می زند و، با کردار و روش و منش به شدت فرقه ای و عامرانه، قطب چپ انقلابی را به انشقاق دعوت می کند و یا نیروهای آن را با دست خود به کمپ دشمنان می راند نمی تواند هیچ ادعای جدی ای برای مقابلهء موثر، هم با استحاله طلبان و هم با طرفداران رژیم چنج، داشته باشد. برای مبارزهء تؤامان، هم با رژیم استبدادی سرمایه داری ایران و هم با قوای امپریالیستی و ارتجاعی منطقه، بهترین راه حل تقویت جنبش های کارگری – اجتماعی و سوسیالیستی ایران است. ایجاد قطبی از چپ انقلابی در تبعید می تواند به این پروژهأ سرنوشت ساز – بدیل سوم – یاری رساند. 

کمیته مرکزی سازمان راه کارگر

8 نوامبر 2017 – ۱۷ آبان ۱۳۹۶

www.rahekaregar.com

بازگشت به خانه