تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولار های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
حسن شریعتمداری در میان حامیان ابراهیم یزدی
عبدالحمید وحیدی
هفتهء پیش از مراسم برگزاری کنگرهء پنجم سکولار دموکرات ها در شهر کلن آلمان، مصادف بود با مراسم چهلم آقای ابراهیم یزدی، رهبر نهضت آزادی، که اتفاقاً این مراسم هم در همان شهر برگزار شد. آقای حسن شریعتمداری یکی از مدعوین این مراسم بود که البته به رغم تمایل شخصی شرکت کرده بود؛ آنطور که خودش در این باره طی سخنرانی اش صراحتآ اعلام کرد:
«حقیقاً من مایل به قبول دعوت برای شرکت در چنین مناسبتی نبودم. زیرا سوابق مرحوم پدرم، آیتالله شریعتمداری، و من با سران نهضت آزادی، به خصوص شادروان مهندس مهدی بازرگان، دکتر سحابی و دکتر احمد صدر حاج سیدحوادی و همچنین مرحوم آیتالله سید رضا زنجانی، آیتالله طالقانی و حسن نزیه زیاد بوده است. من شرکت در این مجلس را قبول نمی کردم زیرا می اندیشیدم او دیگر زنده و در میان ما نیست تا ازخود دفاع کند. ثانیاً به ما آموختهاند که از رفتگان خود به نیکی یاد کنید. دوستان نهضت این را به جد از من خواستند و از این که سفره دل خود را باز کنم و ابراز انتقاد نمایم استقبال نمودند. من قبول کردم و اینک در خدمت شما هستم». آقای شریعتمداری در پایان سخنان خود، خطاب به حامیان نهضت آزادی، می گوید: «یزدی خود نیز در زیر دندههای چرخ ماشینی، که در براه انداختن آن سخت تلاش کرده بود، له شد». (دوستان می توانند به متن سخنرانی ایشان که در نشریات متعددی زیر عنوان «محدود به دو مطلق، تنفر از شاه و دلباخته به خمینی» منتشر و از زوایای متفاوت مورد بحث قرار گرفته است رجوع نمایند).
***
بدون تردید، حامیان نهضت آزادی، با دعوت از آقای شریعتمداری و با توجه به شناخت از مواضع ایشان، قصد داشتند نشان دهند که پوست انداخته اند و تمایل دارند پس از مرگ دکتر یزدی در رویکرد های خود تغییراتی انجام داده، سیاست ها را به گونه ای دیگر دنبال، و در دیدگاه خود نسبت به «مقوله»ی جدایی دین از حکومت بيشتر توجه و عنایت بیشتر بکنند .
نرمش این تشکل، که همواه از آن به عنوان محافظه کار ترین طیف اصلاح طلب یاد می شود، پیام گویایی از نوع تغییر در نگرش کلی اصلاح طلبان است که هر یک از طیف های آن سعی دارد تا در این مورد خود را پیشگام نشان دهد.
نهضت آزادی، اگر خود را اصلاح طلب دینی میداند و روشن فکر مذهبی به شمار میآورد، باید بداند که هیچ اصلاح و رفرمی اساسیتر و بنیادیتر از خواست جدایی نهاد دین از نهاد حکومت نیست. این تفکیک به نفع مردم، به نفع دین، و به نفع حکومت است. اسلام سیاسی آخرین نفسهای خود را میکشد و حکومت دینی همهجا رفوزه شده است. البته هیچ انسان دموکراتی نمیتواند مانع فعالیت سیاسی افراد مذهبی باشد. نهایتاً افراد مذهبی میتوانند مانند احزاب متعددی که در دموکراسیهای جا افتاده، مذهب را نه به عنوان عامل تعیین سیاستهای خود، بلکه به مثابه امری شخصی و هویتی تلقی میکنند، مانند حزب دمکرات مسیحی و یا سوسیالیست مسیحی آلمان، به فعالیت سیاسی دلخواه خود بپردازند.
به نوبهء خود اقدام حامیان دکتر یزدی را در دعوت از آقای شریعتمداری تحسین کرده و آن را نشان از بلوغ سیاسی آنها ارزیابی می کنم. اما امیدوارم که آنها، در این شرایط حساس و از هم گسیخته که در تمام شئونات جامعه دیده می شود، از تجارب سیاسی و از مقبولیت ایشان در میان همهء نیروهای تحوّل خواه حداکثر بهره برداری را بنمایند.