تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولار های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

6 آذر ماه 1396 ـ  27 نوامبر 2017

سخنی با آقای علی جوادی

مجید شمس - مطلب وارده

          آقای علی جوادی، عضو دفتر سیاسی «حزب کمونیست کارگری»، در تاريخ دهم نوامبر و در تلویزیون حزب شان در خصوص تشکیل «حزب سکولار دموکرات ایرانیان» سخنانی بیان نمودند که، بعنوا يکی از هواداران اين حزب، وظیفهء خودم می دانم که در خصوص آن پاره ای مسائل را بیان کنم.

 جناب جوادی، در ابتدا، مبادرت به تقسیم بندی اپوزیسیون کرده و می گويمد: «ما سه جنبش اجتماعی بزرگ در اپوزیسیون داریم:

«1- جنبش ناسیونالیسم راست پرو-غربی که خواهان تحقق سرمایه داری بدون چون چرا و بدون واسطه با سرمایه داری جهان غرب است

«2- جنبش ملی- اسلامی ها که ترکیبی از فلسفه ایدئولوژی اسلام و ناسیونالیزم را دارند؛ شامل جبهه ملی- حزب توده ایران و فداییان خلق اکثریت

«3- و جنبش عظیم کمونیست کارگری!»

این تقسیبم بندی اساساً اشتباه است. حزب توده و فداییان اکثریت بهیچوجه جزو جنبشی «ملی» نیستند. عملکرد آنها شاید از لحاظ سیاسی، حمایت از حکومت اسلامی بوده و با رژیم همکاری و همیاری می کنند اما همگان می دانیم که، بر اساس مرامنامه هاشان نهادهائی مارکسیست هستند و در راستای مطامع کشور برادر، روسیه ( اتحاد شوروی سابق)، فعالیت کرده و می کنند و، پس ،ملی گرا نیستند و مانند حزب آقای جوادی به روح انترناسیوناليسم وفادار هستند. حال اگر رویزیونیست یا اپورتونیست هم هستند اين دیگر اختلاف داخلی و خانوادگی است که آن را  باید بین خودشان حل کنند.

در عين حال، ايشان در تقسيم بندی خود، «حزب سکولار دموکرات ایرانیان» را در «جناح اپوزیسیون راستِ پروغربی» قرار می دهند.

(توجه کنيم که ايشان کلمهء کاملاً فارسی «مهستان» را به تمسخر می گیرد اما خودش کلمهء مجعول «پرو - غرب» را که متشکل از دو کلمهء فارسی و انگلیسی است در سخنان خود بکار می برد؛ جای تعجبی هم نيست؛ چرا که ایشان از قبل از انقلاب 57 در امریکای استعمارگر زندگی کرده و در آنجا از نزدیک مشغول بررسی علمی و رصد مناسبات نابرابر انسانی در امریکا بوده اند و طبیعی است که معنی کلمات فارسی را ندانند)(1).

   به جناب جوادی بايد گفت که «حزب سکولار دموکرات ایرانیان» حامی آن اقتصاد سرمایه داری که خون مردم را می مکد و کارگران خاموش را استثمار می کند و روابط ضد انسانی را تسری بخشیده نیست. شما، هنوز دمی از تأسيس اين حزب نگذشته، هر گونه ستم و ظلمی که بر مردم وارد آمده را به گردن این حزب، بعنوان طیفی از حامیان اقتصاد بازار آزاد، انداخته و تمام ظلم و ستم های گذشته و آینده را به این حزب نسبت می دهید. آخر این چه منطقی است که با وارد کردن یک حزب در فرمول های غیر منطقی مارکسیستی تان، بدون اینکه هنوز این حزب نوپا عملکردی داشته باشد، به آن نسبت می دهید؟

در عين حال ايشان می گوید: «حزب سکولار دموکرات نمی گوید که فقر از جامعه باید برود، نمی گوید که بی خانمانی باید از بین برود»، که این امر حتی با اعتراض مجری برنامه، جناب محمود احمدی، مواجه می شود و آقای احمدی با استناد به مرامنامه و فراخوان های حزب اعلام می کند که این حزب خواهان تعدیل اقتصادی و خواهان برابری اجتماعی ست. اما اصلاً بگیریم که، به زعم شما، اينها اين حرف ها را نگفته اند، اما آیا نگفتن چیزی، دال بر قبول کردن آن است؟

مثلاً ممکن است از سوی هیچ حزب و سازمان سیاسی در خصوص ازدواج همجنسگرایان بیانیه ای صادر نشده باشد، اما آیا در اين صورت می توان ادعا کرد که اين احزاب مخالف یا موافق ازدواج همجنسگرایان است؟  

از آقای جوادی بايد پرسيد که آخر کجای مرامنامه و اعلامیه های حزب سکولار دموکرات ايرانيان نوشته شده که این حزب حامی مناسبات نابرابر انسانی و استعمار مردم و حامی فقر و فحشا و ديگر پديده هایی است که بیان می کنيد؟!

اتفاقاً، بر خلاف گفته های جناب جوادی، حزب سکولار دموکرات ایرانیان، بنا بر اسناد منتشر شده اش، معتقد است که مذهب باید دست از سر حکومت مردم بردارد و سکولاریسمی که حزب خواهان آن است سکولاریسمی سیاسی- حقوقی است که قوانین شرع را کنار گذاشته و خاستار قوانینی نوین، همگام با منشور حقوق بشر سازمان ملل، است. اين حزب نمی خواهد و اجازه ندارد که دین را از مردم بگیرید (يعنی آن چیزی که مد نظر آقای جوادی ست) زیرا این امر بر خلاف روح دموکراسی است. اما هميشه می توان، با روشنگری و خرافه ستیزی، به مبارزه با جهل و نادانی پرداخت

و بالاخره برسیم به قضیه انحلال و سرنگونی رژیم.

آقای جوادی تعمداً اعلام می کند که حزب سکولار دموکرات ایرانیان «اعتقاد به انحلال دارد و نه سرنگونی»!

بر حسب اساسنامه و منشور حزب، اتفاقاً این حزب سرنگون خواه است و اين مطلب را بصورتی شفاف هم اعلام کرده است، و می گويد که «انحلال» ارکان حکومت، و از جمله قانون اساسی آن، مرحلهء بعد از سرنگونی است. يعنی، طبیعتاً، برای اینکه کشور بعد از سرنگونی رژيم به سمت و سوی آشوب و هرج و مرج نرود باید نهادهای سابق منحل گردند و قانون اساسی نوینی جایگزین آن شود.

حزب در خصوص ماهیت سرنگون خواهی اش در بند  ٢٣ مرامنامه خود اعلام می کند که:

«حزب، بر غير قابل اصلاح بودن قانون اساسی و ارکان حکومت اسلامی مسلط بر ايران باور دارد؛ خواستار پايان دادن به حاکميت رژيم اسلامی مسلط بر کشور است؛ و طبعاً خواستار لغو قانون اساسی مبتنی بر مذهب، شريعت و ايدئولوژی، و انحلال همهء دستگاه ها و نهادهای برخاسته از ابتنای قوانين کشور بر شرايع مذهبی می‌باشد.»(2).

حزب سکولار دموکرات ايرانيان البته مخالف ويران کردن کل سیستم اداری و ارتش و نهادهایی ست که مورد نیاز جامعه در دوران پس از گذار اند اما معتقد است که، بنا بر اساس قاعدهء حقوقیِ «اصليت برائت انسان ها»، آن گروه از کارمندان شریف و پرسنل نظامی و انتظامی که دست شان به خون کسی آلوده نباشد، تا تغيير ساختاری ارکان حکومت، کماکان به کار خود ادامه خواهند داد و بتدريج تحت لوای قانون اساسی جدیدی که مبتنی بر سکولار دموکراسی است انجام وظیفه خواهند نمود.

جناب جوادی بهتر است توجه کنند که رژیم ممکن است به هر طریقی (یا کودتا ياانقلاب یا دخالت بیگانگان یا...) سرنگون شود و نمی توان برای آن نسخهء مشخصی پیچید اما انحلال حاصل سرنگونی است و باری حقوقی دارد. حزب سکولار دموکرات ايرانيات از جمله معدود احزابی ست که برای دوران پس از سرنگونی برنامه ای حقوقی دارد و معتقد است برساحتن يک قانون اساسی سکولار دموکرات، که مهمترین عامل در ایجاد نظم و برقراری دموکراسی سکولاریستی است، بايد بلافاصله بعد از سرنگونی در دستور کار قرار گيرد تا شیرازه کشور از بین نرود و دشمنان از این جریان سوء استفاده نکنند. (همانطور که در سال 1359  کشور عراق از بحران های موجود در کشور و بی نظمی های دولت تازه بنیاد در ايران بهره برداری کرده و جسارت حمله به کشور بزرگ ما را يافته و تمامیت ارضی کشورمان را مورد تهدید قرار داد).

حزب سکولار دموکرات، نظر آقای جوادی، معتقد است که برداشتن تحریم اقتصادی از سوی امریکا و غرب به سود مردم نیست بلکه اگر تحريم درست هدف گيری کند موجب تضعیف حاکمیت اسلامی و مشخصاً بخش تسلیحاتی آن می شود. مگر پس از دوران پسا برجام که میلیاردها دلاراز سرمایه های بلوکه شده ایرانآزاد شد ديناری به حساب سفره های مردم واریز شد؟ خیر، مردم کماکان در فقر اقتصادی بسر می برند و سرمایه های آزاد شده خرج عملیات نظامی ایران در سوریه و یمن و عراق گردیده است.

معلوم نيست که دليل جناب جوادی در این مورد که حزب سکولار دموکرات معتقد است که رژیم آينده بايد بر اساس اشرافیت و خون پدری و موروثی شکل بگيرد چیست. اتفاقاً اين حزب، در مرامنامه اش بصراحت خود را حزبی «جمهوریخواه» معرفی میکند:

«حزب، در همه حال خواستار وفاداری به اصول "جمهوريت"، به معنی حکومت مردم بر مردم و انتخابی بودن کليهء مقامات مسئول اداره کنندهء کشور است». (3)

کلام آخر آقای جوادی کلاً ناشی از روحيه ای هیستریک است. حزب سکولار دموکرات ايرانيان، چندانکه من شخصا در کنگرهء پنجم با عنوان" وحدت در کثرت" از نزدیک مشاهده کردم، برخلاف تشکيلات شما خود را تافتهء جدابافته و متکلم وحده  نمی داند که با دیگر گروه های اپوزیسیون حاضر به ائتلاف نباشد، اما بر ناسیونالیست بودن و هویت ملی خود افتخار می کند و  دست تمام گروه های سیاسی و شخصیت های مستقلی که خواهان سرنگونی رژيم کنونی هستند را به گرمی می فشارد و از اتحاد نیروهای اپوزیسیون قویاً حمایت می کند.

18 نوامبر 2017

__________________________________

1.https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%D9%84%DB%8C_%D8%AC%D9%88%D8%A7%D8%AF%DB%8C

2  & 3. http://fa.isdparty.org/index.php/docs-isdp

بازگشت به خانه