تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولار های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
ده فريبکاری در يک ویدئوی 25 دقیقه ای
شهرام فريدونی
یک) نخست باید اذعان داشت که جای تقدیر دارد که آقای مصطفی تاجزاده در اين ويدئو، برسم زمان مردم فریبی، «بسم الله الرحمن الرحیم » نگفتند و یکراست رفتند بسراغ مطلب.
دو) ایشان در خصوص بد دهنی های اخیر احمدی نژاد و مسئولین قوه قضاییه حکومت اسلامی، میفرمایند که «طرفین تعابیری علیه هم بکار بردنند که بی سابقه بود و شوک آور .»
این سخن و ادعا، با سابقه ادبیات لاتی و بد دهنی در حکومت اسلامی،چه از جانب مسئولین آن در نمازهای جمعه، و چه در مجلس و سخنرانی های رهبر آن بهیچ وجه مطابقت ندارد و کذب و دروغ است. بنظر میرسد که آقای تاجزاده مایوسانه سعی در کتمان این واقعیت دارد که مردم ایران نزدیک چهار دهه است که این ادبیات را از رسانه ها و دهان مسئولین حکومت شنیده اند و تحمل کرده اند. آقای تاجزاده چاره ای برای مخاطب نمیگذارد که یا فکر کند که ایشان بی اطلا اند، یا اینکه فکر کند که ایشان سعی در قلب واقعیات دارد.
براستی بغیر از جناب تاجزاده و همردیفان ایشان، کیست که نداند که در واقع از فردای سر کار آمدن اسلامیستها در ایران، روزی نبوده که «تو دهنی و مشت محکم و اردنگی و ... مرگ بر این و مرگ بر آن و احمق و نفهم و ممه و آب یخ و پاره کردن و کاکا سیاه و ...» ادبیات رسمی حکومت اسلامی ایران نبوده باشد؟
سه) بعد از نزدیک به چهل سال، و یحتمل بخاطر نزدیک شدن خطر فروپاشی، مصطفی تاجزاده هم بجای امت اسلامی و نظام جمهوری اسلامی، از واژه «شهروندان ایرانزمین» استفاده میکند که برای یک حزب اللهی و یک شاگر خمینی، تعبیر و تفسیری دیگری نمیتواند داشته باشد، مگر توسل به تقیه و عوامفریبی. طنز قضیه در آنجا بیشتر دیده میشود که «شهروندان ایرانزمین»، نمونه همین روش را در نزد احمدی نژاد، در جریان مسخره و خنک کورش کبیر شاهد بوده اند و دیده اند که چگونه اسلامیستها، با زیر پا گذاشتن پرینسیپهای خود، از خرج کردن آبروی ایران و تاریخ اش نیز دریغ نمیکنند و پای کوروش و کتیبه او و تاریخ درخشان ایران و...را بمیان میکشند و پشت آنها سنگر میگیرند..
چهار) مصطفی تاجزاده، از راه حل چهارمی بنام « نقد دو طرف اصولگرا و اصلاح طلب ( بخوانید استمرار طلب) نام میبرد، بدون آنکه توجه داشته باشد جلب اعتماد انسانها ( شما بخوانید شهروندان ایرانزمین)، بدون نقد شجاعانه و فاصله گرفتن صریح از مواضع بسیار غلط و مخرب گذشته خود، هرگز میسر نبوده و میسر نخواهد شد و در این مسیر اگر چه «به به و چه چهی» هم دیده و شنیده بشود، یقینا هیاهو و ادعا های مقطعی و گذرا از جانب افراد سست عنصری خواهد بود که هیچ انسان عاقلی در صحنه سیاست، هرگز به امثال آنها اتکا نکرده است..
پنج) در این ویدئوی 25 دقیقه ای، مصطفی تاجزاده مجددا به احمدی نژاد اتهام داشتن معیار دوگانه میزند و میگوید که چرا که وقتی که خودت رئیس جمهور بودی و قدرتش را داشتی، با قوه قضائیه مماشات کردی....و همین الان هم معیار دوگانه داری و بخاطر یارانت که در معرض خطر اند اعتراض میکنی و چه و چه....
باید اذعان داشت که جناب تاجزاده اگر خود مشغول دودوزه بازی نیست و معیارهای دوگانه ندارد، چرا همین سوال را از خودش و همکران دیروز و امروزش نمیکند و نمیپرسد که چرا وقتی بر مرکب قدرت سوار بودیم، رفتاری انسانی و دمکراتیک از خود بروز ندادیم و کاری که باید میکردیم را نکردیم و چرا امروز که قدرتی که رهبر جمهوری اسلامی به ما اعطا کرده بود را پس گرفته و اعضای تیم مان را محصور کرده، یاد اعتراض افتاده ایم؟ چرا ما تا همین امروز هم از ظالم کبیر، یعنی سرچشمه و بنیانگذار همه این مفسده ها و ماشین تولید ظلمی که بر پا کرد، دفاع میکنیم و فجایعی که او براه انداخت را مخفی کرده، ناشیانه ماله میکشیم؟
براستی آقای تاجزاده اگر انسانی آزاد بود، نباید از خود میپرسد که مگر من چه چیزی کم دارم و آیا شان انسانی من بالاتر از این نیست که بجای آزاد بودن، ماله کش جنایات و دروغ و ظالم و دستگاه بر ساخته این جنایتکار و یا آن جنایتکار بشوم؟
شش) آقای تاجزاده در خصوص هیولایی نظیرسعید مرتضوی به احمدی نژاد ایراد میگرد. سوال اینجاست که مگر نه اینکه در زمان محبوب و مرشد ایشان، آقای خاتمی، آدمخوارانی نظیر دری نجف آبادی و علی یونسی بر سر کار بودند و ایشان هم یقینا، بعنوان یکی از ماموران همان کابینه، با این افراد نشست و برخواست داشته؟
هفتم) میدانیم که آقای تاجزاده در سایه رژیم گذشته که با تمام ایرادهایش هزاران برابر بهتر از رژیم آدمخوار کنونی بود، به آمریکا رفته در آنجا تحصیل نموده اند، و قاعدتا باید مقداری از آزادی و دمکراسی در جوامع آزاد اطلاع داشته باشند و بدانند که بکار بردن واژه «رهبر» در ادبیات مردان و زنان مطلع و آزاد امروز، امری حقیرکننده و ناپسند است..
براستی شایسته نیست که ایشان بخود نهیب بزند که شان انسان آزاد بالاتر از این است که مقام خود را در حد خدمتکاران قلم بدستی که معمولا در عکسها دور دیکتاتور کره شمالی میبینیم پایین بیاورد و در ذهن و ادبیات خود، برای واژه گان سخیفی نظیر« رهبر» و «رهبری» جایگاه و مقامی قائل بشود؟.
هشت) آقای تاجزاده به دروغ مسبب اصلی تحریم ها را محمود احمدی نژاد معرفی میکند. ادعا میکنم که بدروغ، چون یقینا خود ایشان بهتر میداند و یا باید که بهتر بداند که حوزه قدرت یک رئیس جمهور در چنین رژیمی، همانطور که شخص مورد احترام ایشان، یعنی خاتمی هم به صراحت اعتراف کرده، از سطح یک پیشکار و پیشخدمت و تدارکاتچی فراتر نمیرود. پس گناه این یکی «پیشخدمت» چگونه میتواند از گناه آن یکی «تدارکاتچی» بیشتر باشد، آنهم در جایی که انسان مطلع میداند که هر دوی اینها چیزی نیستند مگر ابزار کار ولی فقیه حاکم بر ایران؟
نه) آقای تاجزاده در این ویدئو ادعا میکند که فساد سیستماتیک در دوره احمدی نژاد اتفاق افتاد و نهادینیه شد..
این ادعای آقای تاجزاده نیز دروغ است، یا دستکم نصف واقعیت مهم اش قلب و سانسور شده است! واقعیتی که همه فرزندان ایران شاهد بوده اند این است که روند مفاسد و جنایات از روز بعد از بقدرت رسیدن این رژیم کلید خورد و نه از روزی که محمود احمدی نژاد ردای تدارکاتچی آقای خامنه ای را بتن کرد. از زمانی که روح الله خمینی بریش همه خندید و گفت که بملت ایران دروغ گفته و خدعه کرده، تا آدمربایی ها و تجاوز کردن ها در کمیته های انقلاب و مصادره اموال این و آن و دزدیها و...، تا سرکوبها و کشتارهای فله ای و دسته جمعی و قتل های زنجیره ای و آدمربایی ها، سنگسارها و قطع عضو ها و شلاق ها و چشم در آوردن ها و با جرثقیل دار زدن ها در پیش روی کودکان ... تا فجایعی که در جریان جنگ رخ داد، تا کهریزک ووو...تا همین امروز که ایشان جلوی دوربین تقیه و توریه را بهم میبافد و قلب واقعیت میکند و نیمه اصلی حقیقت را سانسور و مخفی میکند تا لابد نان خودش را بتنور بچسباند و جناح خودش را ارتقاء بدهد.
ده) آقای تاجزاده ادعا میکند که احمدی نژاد باید پاسخگوی قانون شکنی باشد، اما دو نکته بسیار مهم را از مردم ایران پنهان نگاه میدارد و بیان نمی کند که:
یک، قوانین این رژیم ضد عقل و غیرطبیعی و البته ضد بشری است و لذا ترقیب به اجرا و تابعیت از این قوانین، بطور کلی چیزی نیست بجز ترغیب انسانها به بردگی و تشویق جانیان حاکم به جنایت.
دو آنکه تاجزاده نمیپرسد که این چگونه قانون نیم بند و شل و بی بو و بی خاصیتی است که در زیر سایه آن، گانگسترهایی نظیر احمدی نژاد و تیم اش براحتی به هر جنایت و تبه کاری ای دست میزنند و بخاطر خوش خدمتی، دو دوره کامل بر روی صندلی ریاست مینشینند و هرچه دلشان خواست میکنند.
در این ویدئو، اینگونه بنظر میرسد که مصطفی تاجزاده یا می ترسید، یا میزان اطلاعات ایشان آنقدر کم است که از طرح پرسش اصلی که «رئیس و ناظر کارهای خلاف احمدی نژاد و امثال او که بوده؟» غافل و عاجز است.
بزبان دیگر، آقای تاجزاده، با روشی بسیار پوپولیستی، بجای پرداختن به ریشهء مشکلات، لابد برای مخاطبینی نچندان باهوش و با حافظه سخن می گوید و در واقع به شاخ و برگ می گوبید و گرد و خاک براه می اندازد، چرا که، اگر خرد و انصافی در سخنان ایشان بود و قصد توجیه و ترفیع خودشان و گروه شان را نداشتند، شجاعانه و خردمندانه، دستکم یکبار هم که شده در خلال این ویدئوی خود، جرات طرح این پرسش را بخود می داد که کجای کار این «قانون» ایراد دارد که هم دیکتاتور تولید می کند، هم دیکتاتور حفظ می کند، هم به احمدی نژادها فرصت خرابکاری و فساد می دهد و دست تبهکاران و اشراری نظیر او را برای فساد و جنایت و سرکوب، آنهم در این ابعاد گسترده باز می گذارد.
در پایان مجددا تکرار میکنم که آقای تاجزاده، در این 25 دقیقه ای که صحبت کردند، اگر یکبار شجاعت و درایت طرح این پرسش اصلی که « بلاخره آمر، رئیس و ناظر کارهای خلاف احمدی نژاد و امثال او که بوده؟» را از خود نشان داده بودند، میتوانستند بعنوان انسانی آزاد به خود افتخار کنند. متاسفانه ایشان باید بدانند که تا آنزمانی که ایشان درایت و شجاعت ابراز سوالهای مهم و ریشه ای را ندارند، جایگاه ایشان هم در نزد شهروندان ایرانزمین در حد و در سطح برده و بنده قدرت باقی خواهند ماند و ایشان هم دلیلی برای سربلندی نخواهند داشت..
06.12.2017 اسلو