تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولار های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

24 آذر ماه 1396 ـ  15 دسامبر 2017

با «سردار» مقوایی، ایران را به پرتگاه جنگ می برند!

رضا تقی زاده

انتشار گزارش‌های گسترده در رسانه‌های نزدیک به سپاه پاسداران، از جمله خبرگزاری های مهر، تسنیم و فارس، طی روزهای دوشنبه و سه شنبه، مبنی بر تماس قاسم سلیمانی با فرماندهان گردان عزالدین قسام و سرایاالقدس، در مرزهای اسرائیل (باریکه غزه و کرانه باختری رود اردن) و «اعلام حمایت همه جانبه از گروه‌های مقاومت فلسطین» اقدام بالقوه خطرناکی است که می‌تواند ایران را در خط رویارویی مستقیم نظامی با اسرائیل قرار دهد.

بر اساس گزارش‌های منتشره، قاسم سلیمانی به آمادگی برای کمک به «همه جنبش‌های مقاومت در منطقه برای دفاع از مسجدالاقصی»، به معنی تشدید جنگ نیابتی با اسرائیل و تجهیز شبه‌نظامیان در اورشلیم، تاکید کرد.

طی انتشار متن‌های تبلیغاتی دیگری در رسانه‌های متعدد ایران، از  حضور «سایبری» (ساختگی) قاسم سلیمانی در اورشلیم و همچنین جنوب لبنان خبر داده شد!

واکنش‌های اخیر جمهوری اسلامی بعد از اظهارات روز ششم ماه دسامبر دونالد ترامپ مبنی بر اعلام شناسایی اورشلیم به عنوان پایتخت اسرائیل و انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به آن شهر صورت گرفت.

جمهوری اسلامی با قرار دادن موشک‌های ساخت ایران در اختیار حوثی های یمن و شلیک یک فروند از این موشک‌ها در پنج ماه نوامبر سال جاری به ریاض، از سوی عربستان سعودی تهدید به جنگ شد.

در رابطه با رویداد یاد شده، دونالد ترامپ ضمن تائید تحویل موشک از سوی ایران به حوثی‌های یمن، حمایت آمریکا از عربستان سعودی را مورد تاکید قرار داد. همزمان، حسین شریعتمداری، نماینده علی خامنه‌ای در نشریه افراطی کیهان تهران، طی اقدامی تحریک‌آمیز با عنوان درشت نوشت: شلیک موشک انصارالله به ریاض، هدف بعدی، دبی.

 

جمهوری اسلامی و گروههای نظامی فلسطینی

گردان‌های‌عزالدین قسام در سال 1992 میلادی در نوار غزه شکل گرفته و شاخه نظامی سازمان فلسطینی حماس محسوب می‌شوند که در عین حال سلول‌های عملیاتی در ساحل غربی رود اردن و منطقه نفوذ دولت خودگران محمود عباس نیز دارند.

گردان‌های موسوم به «سرایا» و یا «سرایاالقدس» (اورشلیم)، در سال  هزار و نهصد و هشتاد و يک اسلامی توسط فتحی شقاقی تاسیس شد و بازوی نظامی فلسطینیان  و یا «جهاد اسلامی فلسطین» محسوب می‌شود که هزینه‌ها و نیازهای آن را (مانند گردان‌های عزالدین قسام) جمهوری اسلامی تامین می‌کند. تفاوت دو گروه نظامی فلسطینی، در گرایش مذهبی «جهاد اسلامی» و نزدیکی بیشتر آن به نیروهای قدس سپاه پاسداران جمهوری اسلامی است.

این دو گروه نظامی طی انتفاضه دوم (خیزش و نبرد) فلسطینیان که از سال 2000 آغاز شد و تا سال 2005 ادامه یافت، هدف مستقیم نظامی اسرائیل قرار گرفتند و بسیاری از ظرفیت‌های خود را که توسعه‌یافته به نظر می‌رسیدند، از دست دادند.

هر دو گروه اصلی که دارای زیرشاخه‌های عملیاتی هستند از سوی اتحادیه اروپا و آمریکا «گروه‌های تروریستی» شناخته می‌شوند.

از سال 2009 همزمان با تجهیز حزب‌الله لبنان به سلاح‌های پیشرفته‌تر از گذشته (بخصوص سلاح‌های پرتابی و موشک)، به بازسازی و تجهیز بازوی نظامی «جهاد اسلامی» پرداخت.

طی این دوران، مناسبات جمهوری اسلامی با شاخه سیاسی حماس به دلیل گرایش‌های میانه‌رو و آشتی‌جویانه خالد مشعل رییس دفتر سیاسی و اعلام «آشتی ملی» با هدف توقف «مقاومت مسلحانه» و در پیش گرفتن «مقاومت مسالمت‌آمیز»، و نزدیکی بیشتر او به عربستان سعودی، تضعیف شد.

طی یک تحول با اهمیت و بیش و کم همزمان، در خردادماه سال جاری، اسماعیل هنیه به جای خالد مشعل به ریاست دفتر سیاسی حماس منصوب شد و قاسم سلیمانی در پیامی به او، ضمن شادباش، بر «ادامه خط جهادی تا آزادی مسجد الاقصی و کل فلسطین» تاکید کرد.

جمهوری اسلامی موجودیت خود را تا حدود زیادی مدیون حمایت فلسطینی‌ها و همکاری‌های تروریستی الفتح با طرفداران خمینی در جریان شورش‌های سال 1356 و 1357، و آموزش‌های تروریستی نفرات در لبنان طی سال‌های پیش از به قدرت رسیدن می‌داند.

سیاست خارجی جاری جمهوری اسلامی بدون تردید متاثر از گرایش‌های عقیدتی و در باطن بی‌اعتنا به امنیت و مصالح ملی ایران است، از جمله پیروی از نظریه «صدور انقلاب اسلامی»، «جهاد برای دفاع از حرم»، و «اهمیت بیشتر دفاع از سوریه در مقایسه با دفاع از خوزستان».

اظهارات روز چهارشنبه 22 آذر حسن روحانی طی اجلاس فوق‌العاده سران سازمان همکاری اسلامی  در استانبول، مبنی بر همکاری برای «دفاع از قدس بدون هیچ‌گونه ملاحظه و پیش‌شرط»  در جهت و اثبات سیاست خارجی واقعی و باطنی جمهوری اسلامی قرار دارد.

 

جنگهای نیابتی

میزان حمایت جمهوری اسلامی از حزب‌الله لبنان و گروه‌های نظامی فلسطینی، به نسبت امکاناتی که در اختیار داشته تغییر کرده و در فاصله سال‌های 2005 تا 2012، در نتیجه افزایش درآمدهای ناشی از فروش نفت، افزایش چشمگیر داشته است.

سال 2012 و آغاز اعمال تحریم‌های گسترده علیه ایران، با شکل گرفتن «بهار عربی» در تونس، لیبی و مصر و آغاز جنگ داخلی در سوریه همزمان شد و به این دلیل  جمهوری اسلامی، خلاف میل باطنی، قادر به حضور فعال در دفاع از حکومت اسد در دمشق نبود.

با قبول محاسبه شده‌ی فکر «توافق اتمی» در درون هیات حاکمه نظام ، به منظور تعلیق تحریم‌ها و دست یافتن دوباره به درآمدهای نفتی ایران و بهبود امکانات مالی، دولت «عملگرا»ی حسن روحانی جانشین دولت افراطی احمدی‌نژاد شد، و پس از حصول توافق و لغو تحریم‌ها و دست یافتن به بیش از 250 میلیارد دلار درآمدهای ناشی از آزاد شدن پول‌های مسدود شده و همچنین صادرات از سر گرفته شده سالانه نفت، جمهوری اسلامی حضور خود را در جنگ‌های نیابتی، در دو جبهه اصلی، علیه اسرائیل و عربستان سعودی شدت و وسعت داد.

حضور فعال نظامی در یمن، بعد از جنوب لبنان، سوریه، عراق و باریکه غزه، نتیجه مستقیم بهبود امکانات مالی و به همان نسبت تعمیم هدف‌های سیاست خارجی عقیدتی حکومت مذهبی تهران در «ضدیت با استکبار» (آمریکا)، «مبارزه با صهیونیسم» ( قوم یهود و دولت اسرائیل) و مقابله با نفوذ «وهابیت» و شکل دادن به «هلال شیعی» در برابر عربستان سعودی و هم پیمانان آن است.

         

پس از حصول توافق و لغو تحریم‌ها و دست یافتن به بیش از دويست و پنجاه میلیارد دلار درآمدهای ناشی از آزاد شدن پول‌های مسدود شده و همچنین صادرات از سر گرفته شده سالانه نفت، جمهوری اسلامی حضور خود را در جنگ‌های نیابتی، در دو جبهه اصلی، علیه اسرائیل و عربستان سعودی شدت و وسعت داد.ه

بزرگ‌نمایی مراسم اربعین در «رقابت میلیونی» با مراسم حج که عربستان میزبان آن است، در سال‌های اخیر (بخصوص در سال جاری)، متناسب با تشدید گرایش‌های‌های عقیدتی در سیاست و رفتارهای خارجی و داخلی جمهوری اسلامی صورت گرفته است.

تالی فاسد نمایش افزایش نفوذ نظامی جمهوری اسلامی در منطقه، از یک سو متحد ساختن کشورهایی است که خود را مورد تهدید مشترک می‌بینند، و از سوی دیگر عقب ماندن امکانات حکومت از تعهدات فزاینده‌ای است که بر شانه گرفته؛ مشابه تکرار فاجعه‌بار تجربه‌های اتحاد جماهیر شوروی سابق که در ابتدای دهه نود میلادی به انهدام نظام  حاکم، سقوط امپراتوری کمونیستی و فروپاشی و تقسیم آن کشور انجامید.

تشدید تحریکات نظامی نیروهای قدس در منطقه، ترویج کیش شخصیت و بزرگ‌نمایی قاسم سلیمانی بدون در اختیار داشتن ابزار های ابتدایی دفاع از کشور در برابر هجوم خارجی، نسخه‌ای است برای از میان برداشتن فاصله جغرافیایی اسرائیل و ایران و قرار دادن آسمان سعودی در اختیار نیروی هوایی و موشکی که زیرساخت‌های کشور را هدف حملات تخریبی تلافی‌جویانه خود قرار دهند؛ تکرار کوبنده‌تر جنگ هشت ساله و مخرب با عراق!ه

22 آذر 1396

https://kayhan.london/fa/?p=98442

بازگشت به خانه