سام قندچی: اکبر گنجی، در مقام مشاور دو دولت متخاصم

تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولار های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه

24 آذر ماه 1396 ـ 15 دسامبر 2017

در 38 سال گذشته یکی از پدیده های بی سابقه در اپوزیسیون حکومت اسلامی مسلط بر ايران آن بوده که عده ای پیدا شده اند که در رسانه های فارسی زبان خود را «اپوزیسیون» می نامند اما کارشان این است که گویی مشاور رژیم اسلامی یا دولت آمریکا هستند و حتی گامی جلوتر نهاده و گویی در مسابقه بوکس ایران و آمریکا مربی هر دو طرف باشند، به مشت زنان می گویند شما باید طرف راست حریف مشت می زدی چرا طرف چپ را زدی؟ و مضحک تر هم اینکه مدعی هستند دارند به امر پیشگیری از جنگ دو کشور یاری می کنند در حالی که سال هاست از رعايت عدم شفافیت و مذاکره کردن پشت پرده حمایت کرده اند، بجای اينکه شفافیت را در مناسبات کشورهای متخاصم یا دوست، ترویج کنند.

این آقای اکبر گنجی دوباره دو کیلومتر و نیم مقاله نوشته و در آن همهء حرفش با رژیم اسلامی این است که با آمریکا بیش از اينها رابطهء بدون شفافیت داشته باشد(1)، بی آنکه به مردم بگوید رژيم اسلامی و آمریکا، در حالیکه روابط رسمی دیپلماتیک نداشته اند، همهء این سال ها، در جنگ افغانستان و عراق، و در مذاکرات اتمی در دوران اوباما، بدون شفافیت و اطلاع مردم دو کشور همه گونه زدو بندها را با هم کرده اند و اين عدم شفافيت باعث شده که از يکسو مردم دو کشور از مناسبات واقعی و علنی با یکدیگر محروم بمانند و برای گرفتن ویزا در کشورهای مختلف در به در شوند و نتوانند بطور عادی مسافرت کنند و، از سوی ديگر، هر دو کشور در معرض خطر همه گونه آسیب، از جمله جنگ، قرار داشته و دارند.

آلمان هیتلری با شوروی استالینی و بریتانیای چمبلرین همه گونه روابط مخفی داشت و همین عدم شفافیت بود که مردم جهان را خام کرد که وقتی دربارهء پیمان عدم تجاوز آلمان نازی و شوروی مطلع شدند که دیگر جنگ جهانی دوم آغاز شده بود.

آقای گنجی نه تنها از همهء روابط پنهانی ایران و روسیه در 38 سال گذشته حرفی نمی زند(2)، بلکه حالا، در مشاوره هایش، به رژیم جمهوری اسلامی نصیحت می کند که بیشتر مناسبات بدون شفافیت با آمریکا داشته باشد؛ گویی آن همه قرار و مدارهای پنهانی در دوران مذاکرات اتمی کم بوده است؛ بطوری که هنوز کسی نمی داند این معاهده اتمی ایران و آمریکا که در دوران اوباما منعقد شد، یعنی برجام، واقعاً چیست؛ و هنوز مردم دو کشور از بسیاری از مفاد آن خبر ندارند، چرا که مذاکرات شفاف نبوده و قرار و مدارها در پشت درهای بسته صورت گرفته؛ و ممکن است همین عدم شفافیت آغازگر جنگی دیگر در خاورمیانه با ایران شود.

در عين حال، همين آقای اکبر گنجی قبلهء بخش مهمی از به اصطلاح «اپوزیسیون خارج کشور شده» که از او حمایت می کنند، در حالیکه سال هاست از آقای گنجی ده ها سؤال شده و ايشان پاسخگو نبوده است(3).

براستی که معلوم نیست چرا کلی از این رسانه های فارسی زبان - از جمله رسانه های اپوزیسیون در خارج کشور - مبلغین این جناب هستند وقتی بهتر است بجای «صاحب نظر اپوزیسیون» ايشان را «مشاور بد وزارت خارجه دو کشور» به حساب آوریم که اگر نظرات ایشان عملی شود زودتر به جنگ خواهیم رسید.

در سراسر تاریخ، شفافیت در مناسبات بهترین روش پیشگیری و اجتناب از جنگ و خونریزی بین کشورها بوده و هست. حتی در داخل کشورها نيز فقدان شفافیت و نبود دیالوگ آزاد می تواند عامل جنگ داخلی شود بلکه روند ممانعت از برقراری پلورالیسمِ سکولار (4) و برقراری سانسور رسانه ها همواره به استقرار دیکتاتوری و بعد هم انفجار در کشورها انجاميده است؛ امری که وجودش در رژیم های استبدادی و مذهبی نظیر ایران جمهوری اسلامی غیرقابل کتمان است.

فقط نگاه کنید به پلورالیسم و شفافیتی که در یکسال گذشته در داخل کشور آمریکا و در رابطه با دولت ترامپ برقرار بوده و بصورت بزرگترین ضامن دموکراسی کار کرده است(5). این شفافیت چیزی است که باید آن را هم در مناسبات داخلی و هم در روابط خارجی ترویج کرد.

آقای اکبر گنجی! لطفاً با تبلیغ مناسبات پنهانی بیشتر بین ایران و آمریکا مردم ما را در خطری بزرگتر از جنگ ایران و عراق قرار ندهید(6). همان 8 سال نکبت و دربه دری دوران جنگ ایران و عراق و نتیجه اش - که 38 سال تدوام رژیم اسلامی بوده - برای ما بس است.

به امید جمهوری آینده نگر دموکراتیک و سکولار در ایران
سام قندچی، ناشر و سردبیر ایرانسکوپ

1. اکبر گنجی در رادیو فردا: خطای راهبردی حسن روحانی و قاسم سلیمانی در پاسخ به رئیس جمهور آمریکا و رئیس سازمان "سی آی ای"
http://news.gooya.com/2017/12/post-9955.php

6. اکبر گنجی در رادیو فردا: خطای راهبردی حسن روحانی و قاسم سلیمانی در پاسخ به رئیس جمهور آمریکا و رئیس سازمان "سی آی ای"
http://news.gooya.com/2017/12/post-9955.php