تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولار های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
سی عامل مهم در فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی مصطفی آذریان* در این گزارش به بررسی 30 عامل مهم و تاثیر گزار در فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی پرداخته شده است که به شرح ذیل است: 1- محاصره اقتصادی اتحاد جماهیر شوروی توسط امریکا و غرب و نیز اعمال تحریم های اقتصادی استراتژیک با هدف تضعیف توان ملی شوروی 2- محاصره امنیتی – سیاسی شوروی با اجرای دکترین های آیزنهاور، کندی، جانسون، نیکسون، کارتر و ریگان. 3- بحران سازی های پی در پی و کشاندن اتحاد جماهیر شوروی به جنگ های فرامنطقه ای (جنگ های کره، درگیری در چین، جنگ ویتنام، رقابت نظامی در افریقا، بحران کوبا، جنگ افغانستان). 4- استراتژی رسانه ای غرب برای تخریب چهرهء اتحاد جماهیر شوروی در افکار عمومی بین المللی و سازماندهی نوعی تهاجم سیاسی بر ضد حکومت شوروی (پخش برنامه های ضد شوروی به زبان روسی). 5- حمایت از مخالفان حاکمیت شوروی و بی اعتبار ساختن نهادهای قضایی، امنیتی و انتظامی (جامعه شوروی را به سمت آنارشیسم هدایت می کردند). 6- برنامه ریزی برای نفوذ در مقامات با رتبه های بالای شوروی با انواع روشه ای مالی، تطمیع، تهدید و سند سازی که از سال 1970 شروع شد (توافقنامه هلیسنکی در سال 1975). 7- حاکمیت مارکسیسم بر نظام شوروی و عدم تطابق ریشه ای ایدئولوژیی مارکسیسم و کمونیسم که برآمده از امانیسم بود. 8- فضای امنیتی بسته شوروی و فشار حاکمیت بر جامعه به خصوص در زمان استالین که مشارکت سیاسی مردم به حداقل رسیده بود. 9- بی اعتقادی رهبران شوروی به ایدئولوژی حکومت و برخوردهای دوگانه با مردم در ظاهر ضد امپریالیسم ولی در عمل در کشورهای غربی سرمایه گذاری می کردند - اعضای حزب کمونیست فقط برای اینکه این حزب ایدئولوژی حاکمیت محسوب می شد خود را کمونیست می نامیدند ولی در عمل اعتقادی به اصول آن نداشتند. 10- اتحاد جماهیر شوروی انقدر که روی توسعه نظامی و امنیتی تاکید داشت به توسعه اقتصادی اهمیت نمی داد و این توسعه در یک بعد و بی توجهی به توسعه متوازن و همه جانبه عدم هماهنگی لازم را در روند حرکت جامعه شوروی را به دنبال داشت. 11- بروز تنشهای داخلی درون حزبی و تشدید اختلاف نیروها در نظام شوروی و کشیده شدن اختلافات درونی به بیرون که زمینه را برای آسیب پذیری سیاسی هموار ساخت. 12- تضعیف پایگاه مردمی حکومت در اتحاد جماهیر شوروی و بی توجهی توده های مردم نسبت به مقام های حکومتی که بیشتر نتیجه سیاست های استبدادی و عواملی چون نبود آزادی بیان و قلم و عدم زمینه مساعد برای مشارکت سیاسی مردم. 13- عدم موفقیت شوروی در ایجاد هویت واحد و تمدنی میان اقوام مختلفی که به واسطه پیوند با کشورهای اوکراین، استونی، لیتوانی، ارمنستان، قزاقستان، آذربایجان، ازبکستان، ترکمنستان، تاجیکستان، گرجستان، بلاروس ایجاد کرده بود. 14- تضاد و تنش بین مدافعان کمونیسم که بر اصول مارکسیسم پافشاری میکردند و با هرگونه رفرمیسم مخالف بودند با غربگراها ها که خواستار اصلاحات بوند. 15- سرمایه گذاری امریکا برای انتقال سبک زندگی غربی از طریق مطبوعات مختلف برای شهروندان شوروی. 16- سازماندهی جنگ روانی گسترده بر علیه ارگانهای امنیتی ، ارتش و ناکارآمد نشان دادن نهادهای مجری قانون 17- برنامه ریزی برای اتحاد استراتژیک میان اصلاح گر های حکومتی مطبوعات تازه تاسیس و مخالفان نظام شوروی 18- امریکایی ها برای ایجاد بحران هویت از تمام ابزارهای داخلی و خارجی برای تخریب فرهنگ ملی شوری استفاده کردند. 19- کشاندن شوروی به مسابقه تسلیحاتی و گسترش ابعاد آن برای سوق دادن این کشور به توسعه تک بعدی 20- برنامه ریزی برای کشیدن دیوار آهنین به دور اتحاد جماهیر شوروی از طریق تعمیق نفوذ امریکا و غرب بر کشورهای همسایه شوروی ، وقطع رابطه مردم آن با غرب 21- افزایش فشارهای خارجی و بحرانهای منطقه ای و بهرمندی از موسسات مالی جهانی نظیر بانک جهانی و صندوق بین المللی پول و اعمال تحریمهای برای تضعیف بنیه مالی و توان مالی شوروی با هدف تشدید بحران اقتصادی و ایجادنارضایتی عمومی. 22- تحریک جمهورهای شوروی به تجزیه طلبی و اعلام استقلال و زمینه سازی برای اقدامهای تجزیه طلبانه 23- بسیج تمام امکانات داخلی و خارجی توسط امریکا برای جایگزین کردن بوریس یلیتسین به جای گورباچف به عنوان رهبر. 24- تبدیل رفرمیستها به دو جناح تندرو و میانه رو و حمایت از تندروها برای حذف جناح مقابل ، همان حربه ای و ابزاری که گورباچف و جناح او را بر جناح سنت گرای کمونیست پیروز کرده بود. 25- برنامه ریزی برای قطع نفوذ شوروی بر کشورهای اروپای شرقی و خارج ساختن آنها با غرب. 26- سازماندهی جریانهای مختلف سیاسی –تبلیغاتی برای لغو پیمان ورشو و حذف رقبای اصلی عضو پیمان ناتو از صحنه. 27- فراوانی احزاب کوچک و تنفر آنها نسبت به برقراری اتحادهای یکپارچه موجب آشفتگی در بخش قانونگذاری شده بود. فاصلهگیری یلتسین از رهبری پارلمانی منجر به بحران قانونگذاری سپتامبر- اکتبر 1993 گردید که در نهایت باعث انحلال مجلس روسیه شد. 28- سیستم اقتصادی شوروی مبتنی بر دو رکن بود؛ یکی فروش نفت و دیگری اقتصاد کشاورزی؛ هرچند خروشچف در سال 1961 به اقتصاد شوروی میبالید که تولید ناخالص داخلی این کشور از آمریکا پیشی گرفته، اما بزودی ناتوانیهای اقتصادی شوروی آشکار شد. 29- تعهدات فراتر از توان شوروی به بهانه ی انتقال ایدئولوژی مارکسیسم به تمام جهان، چشم از منطق اقتصادی بسته بودند. 30- سرانجام در هشتم دسامبر 1991 در یک دیدار پنهانی، بوریس یلتسین رئیس جمهوری شوروی، لئونید کراوچوک، رئیس جمهوری سوسیالیستی شوروی اوکراین، و استانیسلاو شوشکویچ، رئیس جمهوری سوسیالیستی بلاروس شوروی، در اقامتگاه بسیار مجللی که برای پذیرایی از مقامات رسمی سطح بالا در جنگلهای بلاروس بنا نهاده شده بود با یکدیگر دیدار و پیمانی را امضا کردند که بر اساس آن کشورهای مستقل همسود پدید آمدند و روسیه خود را به عنوان جانشین اتحاد جماهیر شوروی معرفی کرد. ________________________________________________ * تحلیلگر مسائل بین الملل و پژوهشگر مسائل استراتژیک روسیه تحریریه مجله روابط بین الملل |