تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولار های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
آیا بالاخره حرکتی که منتظرش بودیم آغاز شده است؟ م. دستان حرکتی که با چنین ابعاد نسبتاً وسیعی فقط طی چند روز گذشته در شهر های متعدد اتفاق افتاده، صرف نظر از اینکه چگونه و بوسیله چه عواملی ایجاد شده اند، بسرعت ابعاد یک حرکت برانداز و پایه ای را نشان می دهد. این حرکت را نمی توان در چهار چوب یک اعتراض خواستار تنها رفورم و اصلاحات و یا پشتیبانی از یک شخص٫ یک جریان و یک حزب و .... خلاصه نمود. این حرکت، ناامید از هرگونه اصلاح و سازشی که شاید مدت ها پیش امکان پذیر می بود و دیگر نیست، پایه های این سیستم را نشانه رفته است. پراکندگی و تشتت، خواست های متفاوت و گاهی متناقض، و ایده های مختلف در آن، مانند همه حرکت های اجتماعی وجود خواهد داشت ولی همواره بسوی رادیکالیزه شدن بیشر پیش رفته و نظام را نشانه می رود. هرچند شاید هنوز زود است نظری قطعی راجع به سیر و سرانجام اين حرکت داد ولی قطعاً اين جريان با همهء اعتراضات مشابه در این نزدیک چهل سال متفاوت است. دلایل نارضایتی ها آنچنان عمیق و آزار دهنده، آنچنان ناامید کننده و بی راه حل می باشد، و درجهء تحقیر مردم، بی هویتی، ناباوری، ناامیدی، سرکوب و خفقان چنان ابعادی یافته که لاجرم عکس العمل عصیانی مردم را ببار آورده است. هیچ راه حلی برای این مسایل مو جود نیست. چهل سال است کسی از نظام جز حرف و وعده چيزی نديده است. مردمی آزاده به امت تبدیل شده اند، تمام دارایی ها و آبروی ایران و ایرانی با ایده های پوچ و ناکجا آبادی رهبر و دولتمندان بباد رفته است، با ایرانیان ساکن خارج مثل تروریست ها رفتار می شود. حال، کدام یک از این حرف فروشان می تواند این زخم های چهل ساله را مرحم نهند؟ پس این حرکت ناگزیر براه خود ادامه خواهد داد. اما در مقابل دولتمردان و سیاسیون حرفه ای در تمام جناح ها کوشش خواهند کرد با شعار های انحرافی و جدل های مذهبی و قانونی، که تا بحال ندیده گرفته شده بودند، مردم را دسته دسته کرده و از کارآیی آنها بکاهند. آنها دایمأ جزیی کوچک از خواست های مردمی در جامعه را مورد تایید قرار داده و از دیگر نهاد ها در خواست رفع آنها را می نمایند، آن هم بدون ارایهء هیچ راه حلی٫ بدون هیچ نتیجه ای. و اگر ترفندشان کارگر نیفتاد، که نخواهد افتاد، مطمئناً متوسل به زور خواهند شد. و این نقطه عطف این مبارزات خواهد بود. با توجه به تجربیات گذشته و بگیر و ببند ها مردم خواهند دانست که براهی برگشت ناپذیر قدم گذاشته اند و باید در پی تاکتیک های تازه ای بر آیند تا در حد امکان هزینه ها را پایین نگه دارند. در این تاکتیک ها باید از هزینه های خیابانی کاسته و بسمت اعتصابات و فلج کردن سیستم های دولتی و مذهبی رفت. از پرداخت قبض ها و مالیات ها و عوارض اجتناب کرد. سیستم های سوخت رسانی، پالایشگاه ها، بورس و بانک ها را فلج کرد ولی، در عوض، به اعتصاب کنندگان کمک نمود. اینجاست که نیاز به یک رهبری (و نه الزاماً یک رهبر) کاردان و ورزیده احساس می شود. اگر تا حال نبود او حتی امتیازی محسوب می شد جرا که کنترل و حذف او می توانست به حرکت صدماتی وارد کند، شرایط تازه احتیاج به برنامه ریزی متمرکز و اجرای دقیق آن دارد که بدون آن راه بجایی نتوان برد. از این دست است اگر وسایل ارتباطی مردم قطع شود که خواهد شد. بدون ایجاد یک «بلندگوی ملی» سازماندهی حرکت غیر ممکن خواهد بود. و بالاخره راستای این حرکت باید مشخص شود. این هویت ح باید در بر گیرندهء تمام و کمال رئوس منشور جهانگستر حقوق بشر سازمان ملل متحد باشد تا بتواند اقشار، افکار، زبان ها، اقوام را راضی و در خود گیرد. مردم باید در تمام مراحل حرکت خود هر شعار و رفتاری که مغایرت با این منشور داشته باشد را، از طرف هر شخص و سازمان و حزبی چه داخلی و چه خارجی، طرد کنند. همچنانکه نباید فراموش کرد که این حرکات اعتراضی بر له و علیه هیچ مذهبی نیست و تنها می خواهد مذهب را از حکومت و حکمرانی جدا کند. و حال می ماند کوشش تمام سیاستمداران و رهبران و وطن پرستان داخل و خارج که چگونگی دسترسی به این راه حل ها را تبیین و روشن نمایند. امروز روز پیش بینی دقیق رویدادهای آینده برای چاره اندیشی بوسیله آگاهان و وطن دوستان است. اگر امروز ندانیم راه مان از چه مراحل و تنگناهایی عبور خواهد کرد و چه وسایل و راهکارهایی برای حلوگيری از توقف آن لازم است، در زمان قطعی واقعه دیگر خيلی دیر خواهد بود. 9 دی 1396 |