تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ  در نخستين کنگرهء سکولار های ايران  -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه 

 خانه   |   آرشيو کلی مقالات   |   فهرست نويسندگان  |   آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت    |    جستجو  |    گنجينهء سکولاريسم نو

11 دی ماه 1396 ـ  1 ژانويهء 2018

«حکومت اسلامی» در شکل کنونی به انتها رسيده است

رضا تقی‌زاده

          دیکتاتوری مذهبی ایران پیشتر دو موج اعتراضی مسلح (1378) و غیر مسلح (1388) را پشت سر گذاشته و از آنها جان در برد. این‌بار حکومت اسلامی آسیب‌پذیرتر از هر دو زمان رویارویی با بحران‌های گذشته است.

          نقطهء ضعف بزرگ این حکومت، پیوند خوردن انزجار عمومی از عبا و عمامه و شنیدن «راهبردهای رهبری» و نصایح فسیل‌های نماز جمعه و مجلس خبرگان و  مداخلات بی امان حکومت در زندگی روزانه آنهاست. عطش مردم برای رسیدن به آزادی، امروز از شهوت سرکشی ماموران حکومت به خلوت خانه و زندگی خصوصی آنها تندتر است. مردم از فقر و گرسنگی و زیستن با ترس‌ها به تنگ آمده و زندگی آزاد را در هوایی تازه طلب می‌کنند. جوان‌ها کار می‌خواهند و احساس مفید بودن و امید به فردای بهتر را که امروز برای آنها فراهم نیست. می‌خواهند بدون مزاحمت موزیک مورد علاقه خود را بشنوند، بنوازند، برقصند و بدون ترس در استخر شنا کنند.

          انتظارات امروز مردم هم «معیشتی» است و هم «سیاسی» و هم «فرهنگی» و ده‌ها نوع دیگر و آنها عامل اصلی هر یک از مشکلات خود را در حکومت زور و عاملان آن می‌بینند؛ در یک نظام عقیدتی که رهبر آن طی 28 سال حکومت استبدادی و بدون نظارت و بازخواست هر روز لایهء تازه‌ای از قدرت را به انحصار خود کشیده و در عمل با غصب قدرت خدا، به جای او نیز نشسته است.

          مردم بعد از سال‌ها تحمل، و تجربه همهء ترفندهای پیشین حکومت، و تکرار بازی «پلیس خوب– پلیس بد» و قبول بد برای پرهیز از بدتر، و آمدن و رفتن مهره‌های حکومت،  از آن دل بریده‌اند و اینک تنها به «تغییر» فکر می‌کنند.

          نکته‌ای که تند رو های حکومت، یعنی گردانندگان اصلی نظام دیکتاتوری مذهبی، تاب دیدن آنرا ندارند سرعت زایل شدن ترس از گلوله و آتش و خون در دل مردم عاصی است.

          در سال 88 هنوز طبقهء متوسطی در شهرها باقی مانده بود که آزادی سیاسی و تعادل اجتماعی را طلب کنند و امروز این گرسنه‌ها هستند که علیه مجموعهء حکومت فریاد می‌کنند.

          در وضعیت انتقالی کنونی، اصولگرایان و کارگزاران تندرو عبور از دولت روحانی را هدف گرفته‌اند و اکثریت بسیار بزرگی از مردم عبور از مجموعه نظام را طلب می‌کنند.

          نسبت حامیان حکومت به شمار مخالفان نظام، متناسب با شمار کسانی است که در جامعهء امروز ایران در دو سوی خط فاصل فقر و ثروت قرار دارند و این عدم تناسب قاتل حکومتی است که زمانی مدعی حقوق «مستضعفین» بود.

          دولت روحانی شیرازه کار را از دست داده و زیر فشارهای خردکننده داخلی و خارجی با یک دست به مدعیان خودی امتیاز سیاسی عرضه می‌کند و با دست دیگر به مردم عادی وعدهء رونق اقتصادی می‌دهد؛ در حالی که هر دو دست او خالی است و امکانات فردای دولت محدودتر از امروز؛ عقب ‌نشینی دولت از مفاد بودجه 97 و تثبیت قیمت آب و برق و خودداری از افزایش بهای سوخت شاید نسخه دیروز بود، اما نه امروز، دیگر.

          اگر خارج از مرزهای ایران نظریهء «تغییر» حکومت و عبور از آن از سال‌ها پیش مطرح بوده است، با موج تازه اعتراض‌های چند روز اخیر، اینک آزموده شده که «هر نوع حرکت» برای عبور از حکومت اسلامی در داخل از پشتیبانی گسترده عمومی برخوردار خواهد بود.

          با ورشکستگی صندوق‌های بازنشستگی و بانک‌ها، کسری نجومی بودجه، توسعه بیکاری و گرانی‌های رو به افزایش، پشت دولت روحانی به دیوار است و برای پرداخت هزینه‌های ریالی نیز نیازمند به اصطلاح قرض گرفتن از بانک مرکزی- و یا به عبارت دیگر چاپ اسکناس‌های بیشتر.

          وضعیت بیرونی دولت روحانی از شرایط درونی آن بهتر نیست و انتظار می‌رود طی چند هفتهء آینده، که دولت ترامپ تکلیف «توافق اتمی» را نهایی می‌سازد و کنگرهء آمریکا مجازات‌های تازه علیه حکومت اسلامی را از تصویب می‌گذراند، وضعیت ارزی و تجارت خارجی ایران با وضعیتی دشوارتر از پیش روبرو شود.

          در پایان روز چهارم اعتراض‌های خیابانی در ایران، حکومت کشته شدن 12 معترض را پذیرفت. شدت گرفتن خونریزی‌ها و کشتن بیشتر مخالفان در داخل، بدنهء نظامیان را از فرماندهی آنها جدا و در خارج، افکار عمومی و دولت‌های اروپایی را در کنار واشنگتن قرار خواهد داد.

          اگرچه الگوی نهایی عبور از حکومت اسلامی هنوز چندان شناخته شده نیست و حکومت نیز مانند هر دیکتاتوری دیگر، نشانه‌های سقوط خود را جدی نمی‌گیرد، اما، زمان انتقال از وضعیت جاری و رسیدن به دوران بعد از حکومت مذهبی در ایران نزدیک شده است؛ حاکمیت مذهبی و دولت آن در تمام زمینه‌ها از کار باز مانده‌اند و بعد از برگزاری «راهپیمایی‌ های حماسه ‌آفرین» مزدبگیران، و یک دست شدن غیرقابل اجتناب شاخه ‌های قدرت در جناح راست و پایان نمایش اعتدال، باید شکل گرفتن تحولات «ساختار شکن» را انتظار داشت.

11 دی 1396

بازگشت به خانه