تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولار های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
دستاویز واقعیت گریزی!
شهباز نخعی
فساد و توهم همزاد نظام ولایت مطلقه فقیه است. شاید به همین خاطر است که اصلاح و اصلاح طلبی در این نظام فريبی بیش نبوده و نیست و مردم ایران پس از بیش از 20 سال فریب خواری مکرر از اصلاح طلبان شیّاد آن را در شعار «اصلاح طلب، اصول گرا، دیگه تمومه ماجرا» بیان کرده اند.
تقدم و تأخر «فساد» و «توهم» مثل قضیه مرغ و تخم مرغ است و به دشواری می توان گفت که کدام علت و کدام معلول است. این فساد و توهم در نزدیک به 40 سال گذشته کشوری درحال توسعه، مرفه و ثروتمند را به سرزمینی نیمه ویران، ورشکسته با زیربنای اقتصادی درحال از هم پاشیدن و مردمی گرسنه که نیمی از آنان در زیر خط فقر زندگی می کنند تبدیل کرده و اگر این روند یک یا دو دهه دیگر تداوم یابد آن را به بیابانی لم یزرع و غیرقابل سکونت بدل خواهد کرد. شاید خیزش اعتراضی فراگیر اخیر مردم، که دومین هفته آن پشت سر گذاشته شد، به دلیل درک غریزی همین خطر واقعا موجود و قریب الوقوع باشد.
از آنجا که در این خیزش اعتراضی خطاب بیشتر شعارهای مردم متوجه سیدعلی خامنه ای بود، انتظار می رفت که او را به خود آورد، متوجه وخامت اوضاع سازد و به تجدید نظر کلی و اصولی در سیاست های کلان نظام وادارد. دریغ و افسوس که فساد و توهم راه را بر احساس خطر و واقع بینی بسته و کسی که 28 سال پیش در نشست مجلس خبرگان برای تعیین او به سمت رهبر می گفت: «باید خون گریست بر آن جامعهء اسلامی که حتی احتمال رود رهبر آن من باشم»، اکنون حتی احتمال خطای خود را نیز مردود می شمارد و سوء مدیریت ها، کاستی ها وندانم کاری ها را به گردن «دشمن»، اعم از «آمریکا، بریتانیا، اسراییل و دولت خرپول اطراف خلیج فارس»، می اندازد.
در 5 روز نخست نظاهرات اعتراضی فراگیر مردم، سیدعلی خامنه ای ناپیدا بود و وقتی هم که در 11 دی خود را نشان داد «دشمن» را عامل ناآرامی ها برشمرد و وعده داد که «بعد» درباره موضوع سخن بگوید. از همان روز توهم توطئه و نسبت دادن اعتراضات مردم به «دشمن» آغاز شد. روز 14 دی محمد جعفر منتظری، دادستان کل کشور، گفت: «اعتراضات اخیر در خارج از کشور طراحی شده و طراح اصلی این پروژه یک آمریکایی به نام مایکل آندریا، مسئول سابق مبارزه با تروریسم سازمان سیای آمریکا، است».
دو روز بعد، در 16 دی، سردار دکتر پاسدار محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام – که از قضا مدعی است دکترای اقتصاد دارد و در نتیجه باید از ماهیت اقتصادی اعتراضات مردم آگاهی داشته باشد – نشانی های دقیق تری از توطئه «دشمن» داد: «چند ماه پیش رییس میز عملیات ویژهء سیا در اربیل عراق با رییس دفتر پسر صدام و هانی التفلا، برادر زن صدام، و همچنین نماینده ای از عربستان، بارزانی ها و منافقین تشکیل شدو این اتفاقات را برنامه ریزی کردند». یک روز بعد، نچیروان بارزانی، نخست وزیر اقلیم کردستان عراق، این سخنان را «مضحک» خواند و بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت امور خارجه حکومت آخوندی، نیز گفت: «با توجه به مناسبات ایران و اقلیم کردستان عراق بعید می دانم این اقلیم اقدامی علیه امنیت ملی ایران انجام داده باشد». در همان روز 17 دی، محمود صادقی، نمایندهء تهران در مجلس شورای اسلامی، در توییتی نوشت: «بنا بر گفتهء مقامات اطلاعاتی، در ناآرامی های اخیر تاکنون هیچ عامل بیگانه ای مباشرت نداشته است».
با این ترتیب، حداقل واقعیت پذیری حکم می کرد که، حتی به فرض اثبات دخالت بیگانگان، رهبر معظم دنبال ریشه هایی که زمینه این دخالت را فراهم کرده بگردد و به قول خودش آن «زخم ها را درمان» کند. دریغ که سیدعلی خامنه ای - که دونالد ترامپ را «روانی» می خواند - از این حداقل هم محروم است و روز سه شنبه 19 دی مدعی شد که برای «سازماندهی» این اعتراضات و«عملیات دو قرارگاه فرماندهی در همسایگی ایران تشکیل شده بود. یکی از این قرارگاه ها برای هدایت عملیات در فضای مجازی بود و قرارگاه دوم برای مدیریت اغتشاش ها که هر دو قرارگاه بوسیله آمریکایی ها و صهیونیست ها فرماندهی می شد و پیروزی خود را نیز قطعی می دانستند»!
نویسنده ای به نام کاوه منافی، در 19 دی، در تارنمای رادیو «زمانه»، صفات سیدعلی خامنه ای را به خوبی در چند کلمه توصیف کرده است: «او چشم دیدن و گوش شنیدن ندارد؛ متکبر است، ذهنی عقب مانده دارد و بر جهل خود واقف نیست. عملکردش فساد را گسترش می دهد».
این چنین است که فساد و توهم تا آخرین روز حیات ننگین این نظام اهریمنی و ایران بربادده به صورت همزاد و دستاویز واقعیت گریزی آن باقی خواهد ماند!
20 دی 1396