تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولار های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
مادرم!
جواد خادم
باز خوابت را ديدم:
مي گويى از تاريكى نترس
اما ظلمت خشونت
چشمهايم را كور كرده
مي گويى چشم هايت را ببند
اما صداى ناله ها گوش هايم را پر كرده
مي گويى گوش هايت را ببند
اما بوى لاشه ها نفسم را بند آورده
مي گويى از دهان نفس بكش
اما ريزه گردها گلويم را خشكانده
مي گويى ماسك بر دهانت ببند
اما ماسكم آلوده به خون است
مي گويى از آنجا دور شو
اما قلاده ها سنگين اند
مي گويى خزان خزان گذار كن
اما بازوانم كودكى ترسيده در بغل دارند
مي گويى كودك را رها كن
اما او ميراث تو، ايران، است...