تأسيس: 14 مرداد 1392 ـ در نخستين کنگرهء سکولار های ايران -همزمان با 107 مين سالگرد مشروطه |
خانه | آرشيو کلی مقالات | فهرست نويسندگان | آرشيو روزانهء صفحهء اول سايت | جستجو | گنجينهء سکولاريسم نو |
|
واشنگتن منتظر بهانه دادن تهران است!
فريار نيکبخت
چند ماه پيش نوشته بودم که کاخ سفيد در ماه مارس تصميم نهائی خود در مورد ايران را اتخاذ خواهد کرد. اکنون، در بيست و دوم ماه مارس جاری، به دنبال بر کنار شدن وزیر خارجهء "نفتی" آمریکا و جایگزین شدن او با سیاستمدار مخالف حکومت اسلامی ایران، یعنی مایک پومپئو، مهمترين نشانهء قطعی شدن اين تصميم گيری آشکار شده است: جان بولتن به تيم ترامپ می پيوندد ...
نشانهء ديگری از پدید آمدن سياست های شديد ضد نظام جنایتکار حاکم، که موجب ترس حلقه های آمریکائی موافق حکومت اسلامی شده را می توان در اظهارات «برنی ساندرز» بر له ملايان در بيستم مارس ديد. همچنين است اعلاميهء اخیر لابی خجالتی حکومت اسلامی که علیه بیانیهء نوروزی دانالد ترامپ و عملاً در دفاع از سپاه پاسداران در واشنگتن پست منتشر شده است. هزينهء انتشار این اعلامیه را ظاهراً لابی ثروتمند حکومت اسلامی پرداخته و در کار جمع کردن امضاء برای آن، چند تنی از شخصیت های ايراني- آمريکائی را نيز فريب داده است. هدف اين بيانيه، آشکارا ايجاد فرصت ديگری برای ادامهء حيات حکومت اسلامی است.
البته اين وضعيت جدید در سیاست خارجی آمریکا ضرورتاً به معنای جنگ با حکومت اسلامی حاکم بر ایران نيست. بقول آمریکائیان، «پوست گربه را با روش های مختلفی می شود کند!» تشدید تحریم ها، جمع کردن دستگاه های جاسوسی و لابیگری ج.الف، دستگیری عوامل پولشوئی، قاچاق اسلحه، هکینگ کامپیوتری، کمک به مخالفین نظام در داخل و خارج از کشور، فشار های دیپلوماتیک، اصلاحات جدّی یا ردّ کلّی "برجام" و بالاخره تهدیدهای نظامی در مناطق اشغالی حکومت اسلامی ، از یمن تا لبنان و سوریه و عراق، و دنبال کردن جنایات رژیم در سراسر جهان از آن جمله اند.
اما از هم اکنون بسیاری از محاسبات و ماجرا جوئی های بین المللی حکومت اسلامی، مبدل به تله هائی برای خود آنها شده اند. بعنوان نمونه، حضور سپاه پاسدارات در کنار مرزهای اسرائيل و شعارهای دايم التزايد سردمداران حکومت اسلامی و سپاه پاسداران و بسيج در مورد نابود ساختن اسرائيل، از امروز ببعد، بجای تهديدی عليه اسرائيل، تبديل به نقطه ضعف بزرگی برای حکومت اسلامی خواهد شد.
در واقع زدن جرقهء جنگی عليه اسرائيل بوسيلهء شاخهء جهادی بین المللی سپاه پاسداران (سپاه قدس) یا شاخهء لبنانی آن (حزب اللّه) نشانه ای از اميال کشورگشايانهء حکومت اسلامی مستقر در ایران، در 1200 کيلومتری مرزهايش تلقی خواهد شد و دیگر معنای جنگ تدافعی در برابر حملهء احتمالی اسرائيل به مناطق اتمی اين حکومت در ایران را نخواهد داشت.
هم اکنون ميليون ها ايرانی اين وضعيت خطرناک – و عواقب خانمان بر انداز مالی آن را - را درک کرده و مخالفت خود را با حضور نيروهای حکومت اسلامی در جنگ داخلی سوريه و نيز علیه اهداف جهادی رژیم در لبنان و غزّه، اعلام داشته اند؛ هر چند که بسیاری از ایرانیان مدّعی مخالفت با نظام در خارج از کشور، و مدّعیان دروغین "ضد جنگ" در غرب، مخالفتی با جنگ های خارجی رژیم امپریالیستی حاکم بر کشورمان و مشارکت آن در کشتار نیم ملیونی مردم در سوریه ننموده اند.
به نظر می رسد که، يکی از راه های رهائی از اين بن بست، خروج نيروهای حکومت اسلامی و حزب الله از سوريه، پایان دادن به دخالت نظامی خود در یمن، و کوچک تر کردن فعاليت های موشکی اين حکومت باشد.
بدين سان بايد منتظر بود و ديد که طرفين ماجرا در آينده نه چندان دور چه خواهند کرد.